عضو هیئت علمی دانشگاه هستم، با یک خانواده تحصیل کرده که بیشترین توجهمان به تحصیل بچههاست. فرزند دوم من که پسر است دوران راهنمایی و دبیرستان را به مدرسه تیزهوشان رفته است. یکی از بچههای تیزهوشان با شخصی به اسم "م.ب." آشنا میشود. او ادعا میکند که هیپنوتیزم بلد است؛ نوجوان ها هم که نسبت به موضوعاتی از این دست کنجکاوند. دوست فرزند من برای یادگیری هیپنوتیزم با او دیدار میکند. او عامل نفوذ فرقه کثیف "م.ب.” در مرکز تیزهوشان کرج و جذب افراد می شود.
دوست فرزندم خانواده خود را هم جذب میکند؛ برادر، خواهر و مادرش. حتی سر این قضیه مادرش بیمار میشود. بسیاری از اقوام از جمله خالهها، پسرخالهها و... را هم وارد کرده. گسترش فامیلی از یک طرف و گسترش دانشآموزان تیزهوشان کرج از سوی دیگر. این ماجرا مربوط به سال 84 است. اما وقتی که "م.ب." از زندان چهارم بیرون میآید دوباره این معرکه را شروع میکند.
دوست فرزندم، هم در اقوام و هم در میان بچههای دبیرستان نیرو جمع میکند و حمال مفت و مجانی "م.ب." میشود. تا آنجایی که میدانم مسئولین دبیرستان در جریان قرار میگیرند اما برخورد قاطع و مناسبی نداشتند. تا جایی که هم در بخش دختران و هم در بخش پسران، افرادی جذب این فرقه می شوند. "م.ب." در بخش پسران از طریق دوست فرزندم و برادر او و در بخش دختران از طریق خواهرش نفوذ میکند. پدرشان هم فرهنگی است و دبیرستان غیرانتفاعی دارد. مسئولین دبیرستان به خصوص دبیر قرآن متوجه میشود ولی برخورد موثر صورت نمی گیرد. تنها به صورت تکتک به بچههای مدرسه تذکر می دهند که "م.ب.” خطرناک است و به او نزدیک نشوید؛ در همین حد.
"م.ب." هم میتوانست به راحتی اینطور برخوردها را خنثی کند. من از مسئولین دبیرستان انتقاد کردم ولی آنها هم نمیتوانستند کاری کنند. همه شک دارند که این فرد از جایی حمایت میشود. ظن به طرف برخی از دستگاههاست. همه واهمه دارند که وی از آنجا تقویت میشود. خیلیها برای همین میترسند وارد این قضیه شده و درگیر شوند. منظورشان قوه قضائیه است. برخی میگویند که رئیس این فرقه شیطانی این همه جنایت کرد، حال این چه حکمی است که برای او صادر شده؟ ادامه مطلب...
نظر |