ثمره جنگ، شناخت مرد از نامرد است و جنگ تمام می شود و همه چیز پایان می گیرد و آن همه حماسه و دلاوری، چون افسانه ائی ذره ذره به علت بی توجه ائی مسئولین فرهنگی برخی از نهادهای که فرهنگ ایثار و شهادت را در حصار خویش کشیده اند به فراموش محض سپرده می شود و مردانی شجاع و دلیر و بی باک و شهادت طلب، به مانند «غلامعلی دریانورد» در مه گم می شوند. مسئولینی که خودشان را معصوم می پندارند و با کوچکترین نقد بر می آشوبند و و الی آخر... و سردار شهید غلامعلی دریانورد، از همان شهدائی است که در مه گم شد! او فرمانده گردان ویژه پیشمرگ بود.
پدر و مادر و برادر این شهید والامقام از دنیا رفته اند، و دفتر و صدها تصویر و نوار سخنرانی صوتی از این شهید نخبه و دانشمند در گوشه ائی دنج در حال نابودی است.
آری ! کسانی که قدر سرمایه های خود را ندانند! زود به بی چیزی و نداری مبتلا خواهند شد! ادامه مطلب...
نظر
![]() |
فاطمه زهرا علیهاالسلام همان کسی است که منجی عالم بشریت نیز به او اقتدا میکند و از لحظه لحظه زندگی کوتاه او الگو میگیرد این جمله کوتاه نشان دهنده آن است که وجود نازنین این بانو تا چه اندازه قابلیت الگو پذیری دارد.
خداوند در قران الگوهای فراوانی را به ما معرفی کرده است که هر یک از آنها دنیایی از خوبی ها هستند. از پیامبرانی همچون ابراهیم و اسماعیل و یعقوب و یوسف و موسی و عیسی و یونس و هود و صالح علیهم السلام گرفته تا گل سرسبد آفرینش یعنی پیامبر عظیم الشان اسلام صلّی الله علیه و آله، از زنان قهرمانی همچون هاجر و مریم و آسیه گرفته تا مردان بزرگی همچون طالوت و لقمان همه و همه شخصیت های برجسته تاریخند که ارزش الگو پذیری را خواهند داشت. الگوهای صبر و استقامت، جوانمردی و ایثار، کار و تلاش، مردانگی و گذشت، تقوی و پرهیزگاری، شهامت و رشادت، صفا و صمیمیت، مهربانی و عطوفت و خلاصه هر آنچه که در زیبایی های انسانی می توان یافت. اما در میان این همه گل، خداوند دو تن را به خصوص نام برده تا نشان دهد که آنها الگوی تمام عیار انسانیتند. نخست، بت شکن بزرگ تاریخ حضرت ابراهیم علیه السلام است که در مورد او در سوره ممتحنه آیه 4 چنین می فرماید:
خداوند عزوجل اطاعت ما اهل بیت را برای تنظیم امور دنیوی و اخروی مردم واجب کرد تا مردم از طریق قبول رهبری پیشوایان معصوم به نظام اجتماعی سالمی دست یافته و در امنیت کامل به زندگی خود ادامه دهند.
• اشاره سوم جمادی الثانی، سال روز شهادت یادگار پیامبر، همسر فداکار امیرمؤمنان علیهالسلام و مادر مهربان یازده ستاره فروزان آسمان ولایت و امامت، کوثر قرآن کریم، حضرت زهرای مرضیه علیهاالسلام است. همو که در دوران کوتاه حیات خود منشأ برکات فراوانی برای اسلام و مسلمانان شد. فاطمه علیهاالسلام عمر کوتاه خود را در دفاع از حریم پیامبر اسلام (ص)، ترویج و نشر افکار محمدی، دفاع از ولایت و تربیت فرزندان معصوم صرف کرد. • زیارت زیارت حضرت زهرای مرضیه علیهاالسلام همانند سایر معصومان از فضیلت فراوانی برخوردار است. زیارتهای گوناگونی نیز برای این بانوی مجلله اسلام وارد شده است. در قسمتی از زیارت حضرت، ایشان را مخاطب قرار داده و میگوییم: «سلام بر تو ای دختر رسول خدا! سلام بر تو ای بانوی زنان جهانیان! سلام بر تو ای همسر ولی خدا! من شهادت میدهم که کسی که تو را خوشحال کند، رسول اکرم (ص) را خوشحال کرده و هر کس بر تو ستم کنند، به رسول خدا (ص) ستم کرده است. ای بانوی من! من به تو و پدرت و همسرت و امامان از فرزندانت اعتقاد داشته، به ولایت آنها ایمان دارم. به فرمانبرداری از آنان ملتزم هستم. خدایا رحمت خود را بر فاطمه علیهاالسلام فرو فرست؛ رحمتی که مقام او را در نزد تو بالا ببرد».
امام زمان (علیه السلام) در توقیع شریفی می فرماید: «هرگاه خواستید به وسیله ی ما به خداوند بلند مرتبه توجه کنید و به سوی ما روی آورید، همانگونه که خداوند متعال فرموده است بگوئید: ... سلامٌ علی آل یاسین.... .» (1)
توصیه به خواندن زیارت آل یاسین
امام زمان (علیه السلام) در توقیع شریفی می فرماید: «هرگاه خواستید به وسیله ی ما به خداوند بلند مرتبه توجه کنید و به سوی ما روی آورید، همانگونه که خداوند متعال فرموده است بگوئید: ... سلامٌ علی آل یاسین.....» (1) توصیه به خواندن دعای ندبه یکی از بازرگانان اصفهانی که مورد اعتماد گروهی از دانشمندان بود، در عالم رؤیا به محضر امام زمان (علیه السلام) مشرف می شود و از ایشان می پرسد: «فرج شما کی خواهد رسید؟» می فرمایند: «نزدیک است، به شیعیان ما بگوئید دعای ندبه را روزهای جمعه بخوانند.» (2) توصیه به خواندن دعای فرج مرحوم شیخ طبرسی (ره) در کتاب «کنوز النجاح» نقل می کند: ابوالحسن محمد بن احمد بن ابی اللیث از ترس کشته شدن به قبر امام کاظم (علیه السلام) و امام جواد (علیه السلام) پناه آورد. در عالم رؤیا امام زمان (علیه السلام) را زیارت کرد. آن حضرت این دعا (دعای فرج) را به او تعلیم دادند و او به برکت خواندن آن، از کشته شدن نجات یافت. به من فرمود: «زیارت بخوان.» گفتم: «سواد ندارم.» فرمود: «برایت زیارت بخوانم؟» عرض کردم: «آری» فرمود: «کدام زیارت را می خواهی؟» گفتم: «هر زیارت که افضل است.» فرمود: «زیارت امین الله افضل است.» آنگاه مشغول به خواندن زیارت امین الله شدند. توصیه به خواندن نماز شب، زیارت جامعه، زیارت عاشورا در تشرف مرحوم سید احمد بن سید هاشم بن سید حسن موسوی رشتی (ره) که از مسافرت حج از قافله جدا می شود و راه را گم می کند، به او می فرمایند: «نافله (نماز شب) را بخوان تا راه را پیدا کنی.» او نماز شب را می خواند بعد به او می فرمایند: «زیارت جامعه را بخوان.» ایشان زیارت جامعه را از حفظ می خوانند. بعد می فرمایند: «زیارت عاشورا را بخوان.» او زیارت عاشورا را نیز از حفظ می خواند با تمام لعن و سلام و دعای علقمه، آنگاه او را سوار بر مرکب می کند و می فرماید: «چرا شما نافله نمی خوانید؟ نافله. نافله. نافله» و باز می فرماید: «چرا شما عاشورا نمی خوانید؟ عاشورا. عاشورا. عاشورا.» بعد می فرماید: «چرا شما زیارت جامعه نمی خوانید؟ جامعه. جامعه. جامعه.» سپس می فرماید: «اینها دوستان شما هستند که در کنار نهر آبی فرود آمده اند تا برای نماز صبح وضو بگیرند.» (3) توصیه به خواندن صحیفه سجادیه مرحوم مجلسی (ره) در کتاب «روضه المتقین» در شرح «من لا یحضره الفقیه» می گوید که در اوایل بلوغ در مسجد قدیم اصفهان میان خواب و بیداری حضرت صاحب الزمان (علیه السلام) را دیدم، گفتم: «مولای من! چون نمی توانم همیشه خدمت شما شرفیاب شوم کتابی به من عنایت کنید که همیشه به آن عمل کنم.» آن حضرت به واسطه شخصی نسخه ای از کتاب صحیفه سجادیه را به ایشان می دهند و بعد از مدتی به برکت وجود امام زمان (علیه السلام)، کتاب شریف صحیفه سجادیه اشتهار می یابد.(4) یکی از بازرگانان اصفهانی که مورد اعتماد گروهی از دانشمندان بود، در عالم رؤیا به محضر امام زمان (علیه السلام) مشرف می شود و از ایشان می پرسد: «فرج شما کی خواهد رسید؟» می فرمایند: نزدیک است، به شیعیان ما بگوئید دعای ندبه را روزهای جمعه بخوانند. توصیه به خواندن زیارت امین الله در تشرف مرحوم حاج علی بغدادی به محضر امام زمان (علیه السلام)، او می گوید: همراه با امام زمان (علیه السلام) داخل حرم مطهر امام کاظم (علیه السلام) و امام جواد (علیه السلام) شدیم و به ضریح مقدس چسبیدیم و بوسیدیم. بعد به من فرمود: «زیارت بخوان.» گفتم: «سواد ندارم.» فرمود: «برایت زیارت بخوانم؟» عرض کردم: «آری» فرمود: «کدام زیارت را می خواهی؟» گفتم: «هر زیارت که افضل است.» فرمود: «زیارت امین الله افضل است.» آنگاه مشغول به خواندن زیارت امین الله شدند.(5) دعا برای فرج امام زمان (عج) آقا میرزا محمدباقر اصفهانی (ره) می گوید که شبی در خواب گویا مولایم، حضرت امام حسن مجتبی (علیه السلام) را دیدم که به من فرمودند: «روی منبرها به مردم بگویید که توبه کنند و برای فرج حضرت حجت (عج) دعا نمایید و بدانید این دعا مثل نماز میت واجب کفایی نیست بلکه مانند نمازهای یومیه بر تمام مکلفین واجب است.» (6) در تشرف مرحوم آیت الله حاج سید محمد فرزند آیت الله سید جمال الدین گلپایگانی، امام زمان (علیه السلام) فرمودند: «از علایم ظهور، فقط علامات حتمی مانده است و چه بسا آنها نیز در مدتی کوتاه به وقوع بپیوندند شما برای فرج من دعا کنید.»(7) پی نوشت ها: (1) نجم الثاقب ، ص411 (2) ملاقات با امام زمان(عج) ، ص45 (3) نجم الثاقب ، ص 664 (4) نجم الثاقب ، ص455 (5) نجم الثاقب ، ص455 (6) ملاقات با امام زمان(عج) ، ص 87 (7) ملاقات با امام زمان(عج) ، ص 87
به خدا باید پناه برد از این که چنین حالتی در انسان پدید آید و ابزار شناخت از کار بیفتد. ابزار شناخت انسان در ظاهر همین پنج حسّ ظاهری است. ولی باطن ما هم ابزار دارد: عقل، وجدان، فطرت.
انبیاء علیهم السلام از راه و آفات راه با خبرند و میدانند پس از مرگ چه خبرها خواهد بود؟ چه عوالمی بر سر راه شما خواهد آمد؟ انبیاء علیهم السلام این آگاهی را از طریق وحی دارند و ما را با خبر میکنند و فریاد میکشند: (تَجهّزوا رحِمکمُ الله...)؛ «خدا شما را مشمول رحمت خود قرار بدهد، مجهّز شوید [و حرکت کنید]». (فاِنَّ اَمامکم عقبةً کَووداً و منازلَ مخوفةً مهولةٌ) ؛(1) «سر راه شما گردنههای صعبالعبور، منزلهای ترسناک و هول انگیز فراوان است». این هم ندای قرآن است که: (یومَ یقولُ المنافقونَ و المنافقات للّذینَ آمنوا انظُرونا نقتَبِس مِن نُورکم قیلَ ارجِعوا وراءکم فَالتَمِسوا نوراً...) ؛(2) «روزی که مردان و زنان منافق به کسانی که ایمان آوردهاند میگویند به ما نگاه کنید بلکه از نور شما شعلهای بگیریم و روشن شویم و مؤمنان در پاسخ میگویند اینجا جای نور گرفتن نیست، به دنیا برگردید و از آنجا کسب نور کنید....». این جریان خواهد آمد که مردم منافقان بی ایمان و بی اعتنا این مطالب، میگویند: عجب خبرهایی بوده و ما باورمان نمیشد. از این رو به مؤمنین التماس میکنند از آن نوری که دارید به ما هم بدهید تا ما هم روشن شویم. آنها میگویند: این جا به شما نوری داده نمیشود! اگر میتوانید به دنیا برگردید و از دنیا همراهتان نور بیاورید و لذا خداوند حکیم به وسیلهی انبیاء علیهم السلام که وجودشان بالاترین نعمت برای عالم انسان است، انسانها را انذار کرده و هشدار داده و آنها را بی خبر رها نکرده است ولی متأسّفانه قرآن میفرماید: انبیاء وقتی میان مردم میآیند، اکثریّت مردم با آنها برخورد نامناسبی دارند و آنها را تکذیب میکنند: (لقد حقَّ القولُ علی أکثرهم فهم لا یؤمنون)؛(3) «به یقین، فرمان دربارهی اکثر آنان صادر شد است و آنها ایمان نمیآوردند». این فرمان همان است که در سورهی سجده آمده: (... فَذُوقُوا بِمَا نَسِیتُمْ لِقَاء یَوْمِکُمْ هَذَا إِنَّا نَسِینَاکُمْ وَ ذُوقُوا عَذَابَ الْخُلْدِ بِمَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ ) ؛(4) «... به طور حتم این فرمان از جانب من صادر شده که جهنّم را از جنّ و انس پر خواهم کرد که با انبیاء لجوجانه برخورد کردهاند». در سورهی ص نیز این آیه را داریم: (قَالَ فَالْحَقُّ وَالْحَقَّ أَقُولُ ، لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنکَ وَمِمَّن تَبِعَکَ مِنْهُمْ أَجْمَعِینَ )؛(5) حقّ مطلب همین است، آنچه میگویم حقّ میگویم، جهنّم را از تو [شیطان] و پیروانت پر خواهم کرد! پس این جا هم مقصود از «قول» همان فرمان است. باز هم آیهی دیگر: (وَلَکِنْ حَقَّتْ کَلِمَةُ الْعَذَابِ عَلَى الْکَافِرِینَ )؛(6) «... نسبت به کفّار، فرمان عذاب تحقّق یافته است». پس کلمهی «قول» که در سورهی یاسین آمده، منظور «فرمان» است. البتّه منظور از «فرمان»، اجبار نیست که از جانب خدا «فرمان» کفر کافران و عذاب آنان صادر شده و اینها دیگر ایمان نخواهند آورد. بلکه این «فرمان» نشان دهندهی این است که ما سنّت و قانونی در عالم قرار دادهایم که اگر انسانها با اراده و اختیار خودشان انبیاء علیهم السلام را دون تحقیق یا با لجاجت و عناد تکذیب کردند، فرمان عذاب دربارهی آنها صادر میشود و آنها دیگر ایمان نخواهند آورد! یعنی فطرت انسان «توحیدی و خداپرستی» است امّا چه میشود کرد وقتی که این فطرت، آلوده شد، به سبب اعمال زشت و اخلاق ناشایست واژگون میشود و ظلمت همه جای او را فرا میگیرد و روزنههای امید بسته میشود و راههای ارتباطی با خدا به کلّی قطع میگردد. از کار افتادن ابزار شناخت، یعنی مرگ معنوی به خدا باید پناه برد از این که چنین حالتی در انسان پدید آید و ابزار شناخت از کار بیفتد. ابزار شناخت انسان در ظاهر همین پنج حسّ ظاهری است. ولی باطن ما هم ابزار دارد: عقل، وجدان، فطرت. در ابزار ظاهر، ما با حیوانات شریک هستیم. امتیاز ما از حیوانات در تفکّر است. یعنی حیوان توان فهم روابط علّی و معلولی را ندارد. ولی ما آن را میفهمیم. پی نوشت ها : 1- نهجالبلاغه ی فیض، خطبهی 204. 2- سورهی حدید، آیه 13. 3- سورهی یس، آیهی 7. 4- سورهی سجده، آیهی 14. 5- سورهی ص، آیات 84 و 85. 6- سورهی زمر، آیهی 71.