پاراچنار،مظلوم تر از غزه است
محاصره پاراچنار بدتر از غزه است و در آنجا ابتدا دست شیعیان، بعد پا و سرشان را میبرند و این همه جنایت انجام میدهند و از هیچ کس صدایی بلند نمیشود؛ این چه دنیا و چه جامعه بینالملل و چه قانونی است؟
چرا شیعه همیشه در همه ی زمان ها مظلوم واقع شده است ؟ ما از مراجع تقلید می خواهیم که فتوایی در جهت این عمل نا جوانمردانه وهابیون بدهند تا مشخص شود شیعه مانند مولایش حسین ( ع )هیچ وقت در مقابل ظلم ساکت ننشسته است
نظر |
احیاگر روحیه عزت و شهامت و مبارزه با ترس از مرگ
علاوه بر وظایف مذکور وظیفههای دیگری نیز در برابر امام خودنمایی میکرد از جمله زنده کردن روحیه عزتطلبی و مبارزه با روحیه ذلتپذیری و ترس از مرگ بود. اگر ملتی ذلیل شدند و ترس از مرگ در زوایای جانشان لانه کرد، اراذل و اوباش میتوانند با تهدید و تطمیع بر آن ملتحاکم گردند و هرگونه بخواهند از آنان سواری بگیرند . مسلمانان بعد از رسول خدا ذلتپذیر شده بودند و حکومتهای جور شهامت، شجاعت و عزتطلبی را از مردم گرفته و ذلتپذیری و توسری خوری را بر آنان قابل تحمل نموده بودند از همین رو عبیدالله توانست فقط با تهدید و تطمیع، کوفیان را از دور مسلم بن عقیل پراکنده ساخته و آنان را سپاه عمر سعد سازد. امام میبایست این روحیه ذلت پذیری و ترس از مرگ را از مردم میگرفت و به جای آن عزت، شهامت و شهادتطلبی در راه آرمان و عقیده را جایگزین میکرد و این وظیفه هم مبتنی بر قیام علیه حکومت، امر به معروف و اعلام مخالفت و خودداری از بیعت و پذیرفتن مرگ عزیزانه بود. امام در مواضع متعددی بر این مطلب تکیه و تاکید کردهاند. در سخنرانی مف صلی که در زمینه امر به معروف و نهی از منکر خطاب به علما و بزرگان در منا داشتند، بعد از یادآوری مقام و منزلت علما و وظیفه مهم آنان یعنی امر به معروف و نهی از منکر، فرمودند :
« مصیبتشما از مصیبت همه مردم بزرگتر است که مغلوب شدهاید و کاش میشنیدید [می فهمیدید] زیرا مجاری امور و احکام باید به دست [شما] دانشمندان باشد که عالمان به خدا و امین حلال و حرام اویید ولی این مقام از شما گرفته شده است و شما مغلوب نشدهاید جز بدان جهت که از هم متفرق گشته و در سنت پیامبر (ص) با وجود دلایل آشکار اختلاف نمودهاید. اگر شما بر آزارها شکیبا بودید و در راه خدا سختیها را تحمل میکردید، زمام امور خدا به شمابر میگشت و شما مرجع کار میشدید ولی شما ظلمه را در جایگاه خود استقرار دادید و امور حکومتخدا را به آنها واگذاشتید تا به شبهه کار کنند و در شهوات پیش روند. گریز شما از مرگ و دل خوشی شما به زندگی ناپایدار دنیا، آنان را بر شما مسلط کرده است .» (69)
امام به صراحت اعلام کرد که مرگ درراه خدا، نه تنها وحشتناک نیست و نباید از آن فرارکرد، بلکه بسیار آسان و قابل پذیرش است. امام خطاب به حر گفت :
« شان من شان کسی نیست که از مرگ بترسد و مرگ در راه عزت و زنده کردن حق چه آسان و پذیرفتنی است. مرگ در راه عزت، جز زندگی جاوید نیست و زندگی با ذلت، جز مرگ محض نمیباشد آیا مرا از مرگ میترسانی! [ترس از مرگ از ما] دور است. تیر به تاریکی میافکنی و گمان نابه جا میبری. من از مرگ هراس ندارم. جان من پاکتر و همتم بلند مرتبهتر از آن است که به خاطر ترس از مرگ، پستی بپذیرم. آیا شما بر بیشتر از کشتن من قدرت دارید؟ تبریک و آفرین به مرگ در راه خدا، ولی بدانید که نمیتوانید عظمت مرا نابود کنید و شرف و عزتم را محو سازید. من از مرگ باک ندارم .» (70)
امام از همان اول اعلام کرد که من پستی نمیپذیرم و دست ذلتبه آنان نمیدهم و مرگ سرخ را آگاهانه انتخاب کردهام . (71) و اعلام کرد این راهی که برگزیده، راه عافیتطلبی نیستبلکه سفر مرگ است; مرگ در راه عقیده و آرمان و عزت ایمانی و هر کس مرد مرگ است، همراه شود :
« اما بعد فان من لحق بی استشهد و من تخلف لم یبلغ مبلغ الفتح ; (72) هر کس به من ملحق شود، شهید خواهد شد و هر کس جا بماند، به جایگاه گشایش [مقام شهادت و قرب] نخواهد رسید.» «من کان باذلا فینا مهجته و موطنا علی لقاء الله نفسه فلیرحل معنا فاننی راحل مصبحا ان شاءالله ; (73) هر کس حاضر استخون دل خود را در راه ما بریزد و برای لقای خدا خود را آماده کرده، با ما کوچ کند که من فردا صبح به خواستخدا کوچ خواهم کرد .»
و وقتی خبر شهادت مسلم و عبدالله بن یقط را دریافت، به همراهانی که بعضی به طمع دنیا و غنیمت و... با او بودند فرمود :
« ای مردم، هر کس میتواند بر تیزی شمشیر و ضربت نیزه صبر کند، باما باشد و گرنه از ما جدا شود .» (74)
و بالاخره این شعار حسین بن علی (ع) بود :
« مرگ سزاوارتر از عار و ننگ و عار و ننگ سزاوارتر از جهنمی شدن است و به خدا قسم این دو با من نزدیکی ندارند .»