سایت خودنویس(khodnevis)، روز دوشنبه 28 فروردین(April 16) در مقاله ای به تحلیل و نقد صحبت های عبدالکریم سروش در یکی از دانشگاه های کانادا پرداخت.
خودنویس در ابتدا ضمن اشاره به سوالی که در مورد ازدواج با محارم پرسیده شد، نوشت: «سروش میگوید بر خلاف گذشته که زنای با محارم، امری اخلاقا مذموم شمرده میشد، امروزه این رفتار یک حق شمرده میشود.»
این سایت در ادامه می نویسد: خوشبختانه سروش از کلمهای انگلیسی استفاده میکند، و راه را به تفسیرهای متفاوت که شگرد شعبده بازان زبانی است میبندد. او میگوید امروزهIncest، یا همان زنای با محارم، یک حق است و هیچ کسی حق گرفتن گریبان مرتکبین را ندارد.»
خودنویس در ادامه در نقد سخنان سروش می نویسد: «سروش روشن نمیکند در کجای دنیا چنین عملی حق انسان ها شمرده میشود. امروز اما به لطف پدیده اینترنت، نبایستی یافتناش دشوار باشد. جستجوی گوگل برای کلمات Incest و Legal در همان گام اول ما را به پاسخ میرساند. از کشوری که سروش در حال سخنرانی در آن هست شروع میکنیم. در مدخل ویکی پدیا میخوانیم "مطابق قانون کانادا، زنای با محارم به معنای ارتباط جنسی داشتن با خواهران و برادران (تنی یا ناتنی)، فرزند/والد، و نوه/جد با آگاهی از ارتباط خونی ممنوع میباشد. مجازات این عمل میتواند تا 14 سال زندان باشد".»
این سایت تاکید کرد: «اما نمیبایست زود قضاوت کرد، شاید در بخشی دیگری از جهان صنعتی یا به اصطلاح مورد علاقه سروش، غرب، زنای با محارم حق است. مطابق مدخل ویکی پدیا، زنای با محارم در تمامی ایالات متحده ممنوع و قابل مجازات میباشد، البته همانطور که معمول این کشور است، هر ایالتی مجازات متفاوتی را اعمال میکند. در بریتانیا، آلمان، فرانسه، لهستان، ایرلند، سوئد، دانمارک و سوئیس، قوانین صریحی برای مجازات مرتکبین زنای با محارم وجود دارد. ظاهرا منظور سروش از کشورهایی که حق زنای با محارم را به رسمیت میشناسند، ترکیه، اسرائیل و برزیل است. این وارونهسازی چه دلیلی دارد؟ این دروغ بافی آشکار با چه هدفی صورت میگیرد؟»
منبع : جام نیوز و بولتن نیوز
نظر |
استفاده سیاسی از لخت و بی لباس کردن افراد سابقه ای طولانی در تاریخ بشر دارد. بی لباس کردن انسان اولین قدم در شکستن اعتماد به نفس و نزول شان وی است.
نوآمی ولف Noami Wolf محقق مسائل اجتماعی در پژوهش های خود به این نتیجه رسیده است که با وجود آنکه مردم آمریکا هیچگاه به دولت اجازه نداده اند که لباسهای آنها را از تن بیرون بیاورد با اینحال عملاً چنین اتفاقی افتاده و قوه قضائیه به نیروهای انتظامی این حق را داده که اگر صلاح بداند همه لباسهای دستگیرشدگان را برای بازدید بدنی و تسهیل در بازجوئی از تنشان در بیاورد.
تصویب چنین لایحه ای همزمان شده با دو تصویب نامه دیگر که نیروهای امنیتی آمریکا را مخیر ساخته که هر کسی را که به دلایل امنیتی مظنون هستند در هر زمانی صلاح دانستند و برای هر مدتی مایل بودند دستگیر و در بازداشت نگه دارند. لایحه دیگری به نیروهای پلیس اجازه میدهد هر کسی را که در نزدیکی اقامتگاه شخصیتی که تحت حفاظت ویژه قرار دارد تظاهراتی راه بیندازد برای مدت ده سال زندانی کند. همه اینها توهینی برای نوع بشر محسوب شده و یکی از دلایل مهم تشکیل و گسترش جنبش " وال استریت را اشغال کنید" می باشد. به نوشته مطبوعات آمریکا Albert Florence اولین کسی است که رسماً از رفتار توهین آمیز پلیس به دستگاه قضائی شکایت کرده است. وی می گوید که رفتار نیروهای امنیتی با فرد دستگیر شده بعد از آنکه همه لباسهای متهم را در می آورند خیلی زننده و توهین آمیز است. وی می گوید که ماموران به وی دستور دادند که همه لباسهای خود را در آورده , چمباتمه زده و همزمان سرفه های عمیق نماید. بعد بلند شده و با تمام قوا دهان خود را باز کند که ماموران بتوانند همه فضای دهانش را بگردند. وی به خبرنگاران گفته است که در تمام مدت احساس میکردم که کمتر از یک انسانم و با من مثل حیوانات رفتار میشود. در توضیحی کاملاً خیالبافانه و مسخره ، Anthony Kennedy از مقامات قضائی آمریکا این گونه استدلال میکند که اگر مقامات امنیتی قبل از حادثه 11 سپتامبر می توانستند مظنونان را بازدید بدنی کنند این حادثه اصلاً اتفاق نمی افتاد. قربانیان دستگیری ها سرخود و بازدید بدنی های وحشیانه این استدلال را رد کرده و می گویند ، مرتکبین حادثه 11 سپتامبر هواپیماها را در بدن خود مخفی نکرده بودند تا در بازدید های بدنی کشف بشوند. موضوع مهم آن است که با وجود همه بازرسی های بدنی این نکته اثبات شده که در زندانهای آمریکا مقادیر زیادی اسلحه در دست زندانیان است. به گفته پژوهشگران مستقل ، تنها قربانیان قانون بازدید های بدنی ، صدها مظنونی هستند که بدون تفهیم اتهام مدتهاست در بازداشت به سر برده و هنوز رسماً به زندان خاصی معرفی نشده اند. مطالعات مستقل نشان دهنده تجاوز ماموران آمریکائی به خلوت جنسی افراد به منظور سوء استفاده های سیاسی و اطلاعاتی است. نشریه آلمانی در اشپیگل Der Spiegel گزارش های تکان دهنده ای از قول زندانی های سابق پایگاه هوائی بگرام در نزدیکی کابل از سوء استفاده های جنسی زندانیان , منتشر ساخته است. به گفته این زندانی ها ، در اغلب بازجوئی ها ، بازجویان آمریکائی ضمن پرسش و پاسخ برای تحقیر زندانیان ، آلت تناسلی خود را بر روی صورت زندانی قرار میدهند. سایر زندانی ها از تجاوز با استفاده از باتوم های پلیس و یا تهدید به تجاوز توجه سربازان آمریکائی خبر داده اند. حتی اخباری مبنی بر لخت کردن Bradley Manning نظامی آمریکائی که مدارکی را دال بر رفتار وحشیانه آمریکائیان با زندانیها به سایت ویکی لیکس بروز داده بود، در نشریات منتشر شده است. توهین دیگری که مقامات پلیس در حق مسافران هوائی انجام میدهند و بعد از شایعاتی مبنی بر پوشیدن لباسهای زیر انفجاری توسط برخی از مسافران شدت یافته ، عبور دادن مسافران از تونل هایی است که تصاویر آنها را بدون لباس نشان داده و مسافران به حق آنها را ماشینهای هرزه و کثیف لقب داده اند.
از روزی که او آمد اتفاقات عجیبی در اردوگاه تخریب افتاد. لباس های نیرو ها که خاکی بود و در کنار ساک هایشان قرار داشت، شبانه شسته می شد و صبح روی طناب وسط اردوگاه خشک شده بود.
به گزارش گروه «حماسه و مقاومت خبرگزاری فارس، جثه ریزی داشت مثل همه بسیجی ها خوش سیما بود و خوش مشرب فقط یک کمی بیشتر از بقیه شوخی می کرد نه اینکه مایه ی تمسخر دیگران شود، که اصلا این حرفها توی جبهه معنی نداشت. سعی می کرد دل مومنان خدا را شاد کند آن هم در جبهه و جنگ. از روزی که او آمد اتفاقات عجیبی در اردوگاه تخریب افتاد. لباس های نیرو ها که خاکی بود و در کنار ساک هایشان قرار داشت، شبانه شسته می شد و صبح روی طناب وسط اردوگاه خشک شده بود. ظرف غذای بچه های هر دو سه تا دسته، نیمه های شب خود به خود شسته می شد. هر پوتینی که شب بیرون از چادر می ماند، صبح واکس خورده و براق جلوی چادر قرار داشت ... او که از همه کوچک تر و شوختر بود وقتی این اتفاقات جالب را می دید می خندید و می گفت: بابا این کیه که شبها «زورو» بازی در آورد و لباس بچه ها و ظرف غذا را می شوید. و گاهی می گفت: آقای زورو لطف کند و امشب لباس های مرا بشوید و پو تین هایم را واکس بزند. بعد از عملیات وقتی" قزلباش" شهید شد، یکی از بچه ها با گریه گفت: بچه ها یادتونه چقدر قزلباش زوروی گردان رو مسخره می کرد... زورو خودش بود و به من قسم داده بود که به کسی نگویم.
چقدر خنده داره........
چقدر خنده داره که یک ساعت خلوت با خدا دیر و طاقت فرساست. ولی 90 دقیقه بازی یک تیم فوتبال مثل باد می گذره!
چقدر خنده داره که صد هزارتومان کمک در راه خدا مبلغ بسیار هنگفتیه اما وقتی که با همون مقدار پول به خرید می ریم کم به چشم میاد!
چقدر خنده داره که یک ساعت عبادت در مسجد طولانی به نظر میاد اما یک ساعت فیلم دیدن به سرعت می گذره!
چقدر خنده داره که وقتی می خوایم عبادت و دعا کنیم هر چی فکرمیکنیم چیزی به فکرمون نمیاد تا بگیم اما وقتی که می خوایم با دوستمون حرف بزنیم هیچ مشکلی نداریم!
چقدر خنده داره که وقتی مسابقه ورزشی تیم محبوبمون به وقت اضافی میکشه لذت می بریم و از هیجان تو پوست خودمون نمی گنجیم اما وقتی مراسم دعا و نیایش طولانی تر از حدش می شه شکایت می کنیم و آزرده خاطر می شیم!
چقدر خنده داره که خوندن یک صفحه و یا بخشی از قرآن سخته اما خوندن صد سطر از پرفروشترین کتاب رمان دنیا آسونه !
چقدر خنده داره که سعی می کنیم ردیف جلو صندلی های یک کنسرت یا مسابقه رو رزرو کنیم اما به آخرین صف نماز جماعت یک مسجد تمایل داریم!
چقدر خنده داره که برای عبادت و کارهای مذهبی هیچ وقت زمان کافی در برنامه روزمره خود پیدا نمی کنیم اما بقیه برنامه ها رو سعی می کنیم تا آخرین لحظه هم که شده انجام بدیم!
چقدر خنده داره که شایعات روزنامه ها رو به راحتی باور می کنیم اما سخنان قران رو به سختی باور می کنیم!
چقدر خنده داره که همه مردم می خوان بدون اینکه به چیزی اعتقاد پیدا کنند و یا کاری در راه خدا انجام بدند به بهشت برن!
چقدر خنده داره که وقتی جوکی رو از طریق پیام کوتاه و یا ایمیل به
دیگران ارسال می کنیم به سرعت آتشی که در جنگلی انداخته بشه همه جا رو فرا می گیره اما وقتی سخن و پیام الهی رو می شنویم دو برابر در مورد گفتن یا نگفتن اون فکر می کنیم!
خنده داره اینطور نیست؟
دارید می خندید ؟
دارید فکر می کنید؟
این حرفا رو به گوش بقیه هم برسونید و از خداوند سپاسگزار باشید
که او خدای دوست داشتنی ست.
آیا این خنده دار نیست که وقتی می خواهید این حرفا را به بقیه بزنید
خیلی ها را از لیست خود پاک می کنید؟ به خاطر اینکه مطمئنید که اونا به هیچ چیز اعتقاد ندارند.
این اشتباه بزرگیه اگه فکر کنید دیگران اعتقادشون از ما ضعیف تره .......