فرقه اکنکار فرزند سازمان جاسوسی امریکا؛
پیامبری که مشاور کاخ سفید است!
بحث یارگیری به قدری برای آنها مهم و حیاتی است که برای تحقق این امر، از راههای مختلفی استفاده میکنند. دراین بین یکی از راههایی که بر آن تأکید دارند احترام گذاشتن به عقاید دیگر مکاتب و مقدسات آنهاست. اکیستها علاوه بر اینکه میخواهند افکار عمومی را با این حربه به سمت خود جلب کنند، نمیخواهند در تعارض با گروههای دیگر قرار گیرند، زیرا دراین صورت موجودیت آنها به خطر میافتد؛ بنابراین پیروان اکنکار سعی میکنند با سوء استفاده ابزاری از اسطوره ها، دانشمندان و شخصیتهای ادیان و ملل مختلف و قائل شدن احترام ظاهری به این بزرگان، توجه افراد را به سمت خود جلب کنند. یکی از ادعاهای بسیار گزاف وخیال انگیز اکیست ها، سفر روح و سفر به فضاست که هیچگاه نتوانستهاند آن را اثبات کنند.
با توجه به حضور 25 میلیون جوان در جامعه ایران، شبکههای عرفان کاذب چه راهکارهایی برای جذب اقشار مختلف به خصوص جوانان اندیشیدهاند؟
برای توضیح این سؤال باید روششناسی آنها را مورد نظر قرار داد. این روششناسی برای جذب مخاطب در دو شاخه اصلی قابل دسته بندی است: اول، ایرانیزه کردن تئوری و آموزههای خود و دوم، اسلامیزه کردن اندیشههای اکنکار (مخلوط کردن اکنکار با اسلام که به التقاط منجر میشود).
دربحث اسلامیزه کردن اکنکار، این گروه سعی میکنند بسیاری از آموزههای اسلامی و عرفانی را در گفتمان خود آورده و به نوعی از آن الگوبرداری کنند تا در جذب مخاطب مسلمان موفق شوند.
در بحث ایرانیزه کردن آموزههای اکنکار نیز، آنها سعی میکنند از طریق انتخاب شخصیتهای مشهور ایرانی به عنوان ماهانتاهای خود، نظر دوستداران این شخصیتها را جلب کنند، به طوری که حافظ، فردوسی، مولانا و شمس تبریزی را جزئی از این گروه و از پیروان اکنکار معرفی میکنند. حتی آنها ادعا میکنند که کتاب مثنوی مولانا تنها کتاب جهان بینی اکنکار است. این کار شاید ترفندی از سوی آنان برای فاصله انداختن بین جوانان مؤمن واقعی با اندیشههای اسلامی و عرفانی شخصیت بزرگی مانند مولانا هم باشد!
اکیستها از ایران زمین به عنوان یک اسطوره خیلی بزرگ، یاد و سعی میکنند با حمایت از این موضوعات، حس ایرانیت مخاطب خود را تحریک و او را به سمت خود جلب کنند. همچنین به دلیل اینکه در حال حاضر بحث آرامش بخشی و رسیدن به آرامش، بحث جذابی است از این رو اکنکار سعی کرده با مطرح کردن بحثهایی مانند "سفر روح" و راههای رسیدن به آرامش، به دنبال جذب مخاطب باشد. آنها به مخاطب خود القا میکنند که به آرامش رسیده است. تمام این موضوعات در جلسات، بحث ها، حلقهها و سایتهای آنها موجود است. به عنوان نمونه میتوانید درسایتهای آنها روشهای آرامشبخشی و سفر روح را مشاهده کنید که این دو از دیگر ابزارهای آنها برای جذب افکار است.
با توجه به محدودیتهای جدید اکیستها در فضای بیرونی جامعه و فاش شدن ماهیت غیراسلامی و شبکهای آنها، قطعاً یکی از ابزارهایی که مورد استفاده قرار میدهند فضای مجازی و اینترنت است. درباره فعالیت اکیستها در فضای مجازی- قبل و بعد از لو رفتن فعالیت شان- بگویید.
تا دو سال فضای بسیار خوبی برای تبلیغات درفضای مجازی داشتند به گونهای که با راهاندازی سایت و وبلاگ درهمه جا حرفهای خود را مطرح میکردند، اما درحال حاضر به دلیل تعارضاتشان با قشر متدین صاحبنظر به چالش کشیده شدهاند که این موضوع باعث تضعیف آنها شده است. علاوه بر این، آنها حتی با جمعهای دیگر هم اختلاف پیدا کردهاند.
آخرین تاکتیک آنها این بود که سعی کردند در آموزههای کتاب مقدس خود تغییر ایجاد کنند؛ در کتاب آنها آمده است که شما برای دفاع از خودتان حق استفاده از دلیل را حتی برای اثبات خود ندارید، بگذارید که طرفین مقابل هر چه میخواهند بگویند! آن صحبتها ساخته ذهنی آنهاست و شما نیازی به راضی کردن منتقدان و اثبات خود ندارید. اما از آن سو در ایران به دلیل اینکه به چالش کشیده شدند به تناقض افتادند و ناچار هستند با استفاده از استدلال و عقل آموزههای خود را به دیگران اثبات کنند و حتی برای حفظ موجودیت در جامعه ایران خود را هماهنگ با آموزههای اسلامی نشان دهند و طوری رفتار کنند که انگار از چارچوب اسلام خارج نشده اند!
این حقیقت دارد که آنها "استاد" خود را خدا میدانند؟!
بله، اکیستها به خدایی استاد قائل هستند. به طور کلی با توجه به اینکه اکنکار معجونی از ادیان و مکاتب است، سرشار از تناقض است و این تناقض بسیار شدید است به نوعی که آنها حتی مجبور شدهاند تناقض را به آسانی به رسمیت بشناسند و معتقد باشند که تناقض امری عادی است! و حتی مجبور شدهاند تناقض گویی را عاری از اشکال بدانند. در آرای آنها میبینیم که به خدایی پیامبر خود قائل هستند و "ماهانتا" را خدا میدانند به نحوی که به "ماهانتا خدایی" معروف هستند. در این مورد باید بیان کرد که پال توئیچل(بنیانگذار اکنکار) در سفرهایش به این موضوع اشاره میکند که او، خود خدا و سوگماد است و حتی در جایی میگوید که ای انسان تو خود خدا هستی! تمام این موارد نشان دهنده تناقض عمیق در باورهای اکنکار است. از سوی دیگر، آنها شخصی که قصد خروج از فرقه داشته باشدشدیداً تهدیدهای مادی و معنوی میکنند. این در حالی است که آنها در ظاهر شعار میدهند که افراد در ترک آن آزادی عمل دارند، اما درجایی دیگر به افراد میگویند که شما حق ندارید آن را ترک کنید و اگر خارج شوید از رحمت سوگماد خارج شدهاید و بلاها و مشکلات بسیاری برای شما به وجود خواهد آمد.
آیا اکیستها در بحث منجی گرایی هم از ادیان دیگر کپیبرداری کردهاند؟
بله، در این بحث هم آنها از دیگر ادیان الگوبرداری کردهاند و مانند دیگر گروهها به بحث منجیگرایی پرداخته اند؛ کارهایی مانند اینکه آرزو میکنند که هارولد کلمپ را به عنوان رهبر خود ملاقات کنند. حتی به این موضوع اشاره دارند که اگر شما در خواب یک رنگ آبی را دیدید استاد بیرون (کلمپ) را ملاقات کردهاید و آن نشانی از استاد است. همچنین بحث دیگری در این باب دارند با عنوان "استاد درون" و در این باب معتقد هستند که فرد اگر درهر موقعیتی اسم ماهانتا یا اساتید قبلی را زمزمه کند او به کمکش خواهد آمد. همچنین شخصیت دیگری که آنها بسیار سعی کردهاند او را مانند منجی نشان دهند شخصیتی است به نام "روادار سارد" که به قول خودشان "لاما" و هنوز زنده است و برای او عمری حدود 400 سال درنظر گرفتهاند و معتقدند او درحال حاضر زنده و درهمه جا حاضر است و به شما کمک خواهد کرد!
دیدگاه اکیستها درباره روابط جنسی چیست؟
دراین مورد آنها نفسانیات پنجگانهای دارند که یکی از اینها کاماست که همان شهوت است که آنها آن را منفی دانسته و تحریم میکنند، اما از سوی دیگر برای جلب بیشتر افراد سعی میکنند که با افکار انحرافی در تعارض قرار نگیرند! به عنوان مثال اگر بخواهند با همجنس بازی مخالفت کنند عضویت همجنس بازها را در اکنکار از دست میدهند. برای همین با همه آنها با مسامحه برخورد میکنند و این مسامحه باعث میشود که دچار مشکل شوند. در حالی که براساس اسلام، مسلمانان باید افکار انحرافی و گروههای بیاخلاق را دفع و افکار درست را جذب کنند، یعنی جاذبه و دافعه داشته باشند.
مهمترین دلایل و مدارکی که نشان میدهد این فرقه انحرافی است، چیست؟
در ابتدا به نظر میرسد که برای شناخت بهتر این شبه آئینها نیاز به بازتعریفی بومی از واژهها داریم که این خود میتواند در امر تشخیص دین و شبه آئین و فرقه و جنبش دینی مؤثر باشد. برای اثبات انحراف آنها لازم است ما در ابتدا اثبات کنیم که نظام فکری آنها از اسلام و خداشناسی اسلامی خارج است. کافی است که به عنوان مثال نگاهی به سیستم خداشناسی آنها داشته باشیم؛ آنها به خداوندگان دوازدهگانه معتقد هستند که بالاترین و قدرتمندترین آنها سوگماد است و در این باب به خدایان ادیان دیگری مانند اسلام "کلمیرانجان" یا همان شیطان میگویند! همچنین در بحث نبوت هم آنها از اصول اسلام خارج شده اند؛ به عنوان مثال در بحث نبوت قائل به ماهانتایی هستند که به او وحی نمیشود و شخص پیامبر آنها بر اساس تجربیات شخصی به این مقام رسیده است، نه چیز دیگر! به علاوه، مطرح شدن بحث تناسخ از سوی آنها هم نشان دهنده بعضی انحرافات از اسلام است، چرا که اسلام به بحثهایی مانند تناسخ معتقد نیست و آن را یک انحراف عقیدتی میداند.
آیا گروه یا کشورهای خاصی از آن حمایت میکنند؟
برای پاسخ به این سؤال باید به این موضوع اشاره داشت که شهید آوینی براساس مطالعات خود به این موضوع اشاره داشته که اکنکار پیام آور سازمان جاسوسی امریکا (CIA) است. به واقع هم همینطور است یعنی اگر کمی به زندگی و سرگذشت پال توئیچل نگاهی بیندازیم میبینیم که او یک نظامی است و این موضوع حتی در مورد رهبر فعلی آنها هارولد کلمپ هم صادق است و او هم یک نظامی است. شواهد دیگر هم نشان میدهد که در امریکا هیچ گونه برخوردی با اکنکار صورت نمیگیرد درحالی که با گروههایی مانند اوشو برخورد میشود. حتی خود پال توئیچل ادعا میکند که به سردمداران نظام امریکا مشاوره میدهد.
همه این مسائل نشاندهنده نوعی هماهنگی وپشتیبانی است. به واقع از نگاهی دیگر تمام این جمعها تلاش دارند که به نوعی وحدت و تعصب دینی را در جامعه ایران از بین ببرند؛ چرا که همین تعصب دینی باعث اتحاد و یکپارچگی جامعه ایرانی است. مهمترین هدف آنها همین است. آنها برای این کار راههای مختلفی را هم امتحان کردهاند به عنوان مثال اباحه گرایی، شک گرایی، کثرت گرایی وخود محوری در همه آنها وجود دارد و همه این مسائل تنها برای از بین بردن وحدت جامعه دینی است. نتیجه فعالیت این گروهها مخلوط شدن حق و باطل با یکدیگر است که باعث میشود افراد نتوانند درست و غلط را از هم تشخیص دهند.
شما بیان کردید که یکی از اهداف آنها سست کردن مؤلفههای دینی است آیا این موضوع تنها برای دین اسلام است؟
یکی از مسائل شک برانگیز این بوده که اکنکار در همه جا صحبت کردن در مورد تمام ادیان را با انتقاد همراه کرده در حالی که در مورد یهودیت استثنا قائل شده است. این تمایز شک برانگیز نشاندهنده نوعی پشتیبانی پنهانی است. با نگاهی به تاریخ پروتستانتیسم میبینیم که غرب پس از این دوره که دوره تخریب دین مسیحیت بود سعی کرد پس از آن به دلیل نیاز جامعه به معنویت خلأ به وجود آمده را با این مکاتب انحرافی پر کند؛ به همین خاطر به سمت مکاتب ساخته ذهن خود رفتند و به همین دلیل هم هست که تعارضات و تناقضات بسیار را باعث انسجام میدانند چرا که درغیر این صورت نمیتوانستند این مکاتب انحرافی را به جای دین مسیحیت جایگزین کنند.
منبع: جوان