تفسیر پیام نوروزی اوباما توسط اندیشکده آمریکایی
اندیشکده واشنگتن در گزارشی به بررسی پیام نورورزی سال 90 اوباما پرداخته و تاکید میکند که شبکه های ماهوارهای، اینترنت و صدور بیانیه های دولتها و سازمانهای بین المللی را ابزارهای مهم اعمال فشار به ایران در زمینه حقوق بشر هستند.
اندیشکده واشنگتن در مقالهای به بررسی پیام نوروزی رییس جمهور آمریکا پرداخته و مینویسد: پیام نوروزی "باراک اوباما "، صراحتاً نمایانگر تغییرات اخیر سیاست آمریکا در قبال ایران بود. واضح و مبرهن است که پیام امسال خطاب به مردم ایران بود تا به دولت. این در حالی است که پیام نوروزی سال 88 اوباما که اظهار کرده بود: "میخواهم با رهبران ایران صریح صحبت کنم. " با پیام امسال وی کاملاً مغایرت دارد. در واقع پیام سال 88 در خصوص دیپلماسی، تعهدات، احترام متقابل و روابط سازنده، بدون اشاره به موضوع حقوق بشر بود.
* تمرکز پیام نوروزی سال 90 اوباما بر مسئله حقوق بشر است
اوباما در پیام نوروزی خود به مناسبت آغاز سال 89 نیز "از آیندهای امیدوارکننده برای مردم ایران " و "درخواست همکاری بیشتر ایران با جامعه ملل به منظور جلوگیری از پایین آمدن اعتبار دولت این کشور در پی سرپیچی از تعهدات بینالمللی " سخن به میان آورده بود که مسئله انرژی هستهای و حقوق بشر را بهطور مؤثری در کنار هم قرار داد. اما پیام نورزوی سال 90 چندگام روبهجلو در تغییر سیاست اوباما بود که بدون کوچکترین اشارهای به رهبران ایران و یا بنبست هستهای، کاملا بر "حقوق مردم ایران " تمرکز داشت. اوباما همچنین با خواندن شعر یکی از شاعران معاصر زن ایرانی به جای استفاده از شعر شاعران قدیمی، تأثیر پیام خود بر مردم را افزایش داد.
*جلسه محرمانه برای بررسی اقداماتی که میتوان برای تقویت نیروهای دمکرات در ایران انجام داد
با این حال اوباما سخنی از راههای حمایت از "نیروهای امید " بر زبان نیاورد. اما در جلسه محرمانهای که 14 مارس در موسسه واشنگتن برگزار شد، اقداماتی که دولت آمریکا میتواند برای تقویت نیروهای دموکراتیک در ایران انجام دهد، مطرح و مورد بررسی قرار داده شد.
*اعتبار شبکه صدای آمریکا به دلیل سبک قدیمی و طرفداری از سلطنت طلبان در خطر است
شبکه صدای آمریکا با کارگردان جدید خود "رامین عسگرد "، یکی از کارمندان وزارت امور خارجه آمریکا که پیشتر مدیریت دفتر ناظران ایران آمریکا را در دبی بهعهده داشت، فاز تازهای را آغاز کرده است. این شبکه طبق برنامهریزیهای صورت گرفته، قرار است بهمنظور افزایش اعتبار و محبوبیت خود در بین مخاطبان، تغییرات چشمگیری در ساختار، مدیریت و شکل و محتوای برنامههای خود ایجاد کند. بهعنوان مثال، برنامه طنز هفتگی "پارازیت " نشان میدهد دیگر برنامههای این شبکه به چه میزان باید در حرفهایگری و روزنامهنگاری ناب گام بردارند. برای مثال، سبک و روش شبکه صدای آمریکا بسیار از مد افتاده و قدیمی است اما روزنامهنگاری آن در مقابل در بهترین شرایط قرار دارد و اعتبار شبکه نیز بهدلیل طرفداری از سلطنتطلبان در خطر است.
*صدای آمریکا و رادیو فردا باید از اخبار شبکه های اجتماعی استفاده کنند
رادیو فردا و شبکه صدای آمریکا باید با جمع آوری اخبار ایران از شبکه های اجتماعی و بازنگری و ارسال مجدد آنها، بیش از پیش به سمت تعاملی بودن پیش بروند. چنین ابزارهایی به صدای آمریکا کمک میکند به طور ویژه با جامعه ایرانی در ارتباط باشد، چرا که دولت ایران اجازه نمیدهد این شبکه در ایران خبرنگار و یا دفتر داشته باشد.
*چاره جویی آمریکا و شرکای اروپایی برای مشکل ارسال پارازیت
در خصوص تلاشهای ایران برای ارسال پارازیت روی ماهوارهها، آمریکا باید برای حل این مشکل، با شرکای اروپایی خود چاره اندیشی کند. این اقدام ایران نقض توافق اتحادیه ارتباطات راه دور بین المللی محسوب میشود. وزرای امور خارجه اتحادیه اروپا در ماه مارس 2010 صراحتاً اعلام کردند که اگر تهران فوراً این تداخل الکترونیکی غیر مجاز را قطع نکند، اقدامات و برخورد سختی با آن خواهد شد اما از آن زمان تاکنون اتفاق خاصی نیفتاده است.
*ایرانی ها برای ارتباط با یکدیگر با موانع بسیاری روبه رو میشوند
ایرانی ها در برقراری ارتباط با یکدیگر و اینکه مثلاً بخواهند در مورد وقایع کشور خود صحبت کنند یا اینکه برای آنچه باید انجام دهند نیز با موانع بسیاری روبه رو میشوند در حال حاضر، تلفن همراه به ویژه ارسال پیامک، سازوکار اصلی ارتباط در داخل ایران است.
*چاره آمریکا برای 70 درصدی که از اینترنت استفاده نمیکنند، چیست؟
اینترنت هم نقش مهم اما محدودتری را ایفا میکند: تلفنهای همراه برای ارتباط برقرار کردن داخل ایران و تلویزیونهای ماهوارهای برای اطلاع رسانی درخصوص رویدادهای داخل این کشور تعیینکننده و ضروری هستند. تقریباً 23 میلیون ایرانی از اینترنت استفاده میکنند که این میزان 30 درصد کل جمعیت این کشور را شامل میشود. 70 درصد دیگر به دلایلی همچون هزینههای بالای اینترنت، آشنا نبودن با زبانهای خارجی و یا بی علاقگی، از اینترنت استفاده نمیکنند. چاره اصلی برای دعوت این گروه بزرگ به اینترنت، از طرفی تلاش برای کاهش استفاده از هزینه اینترنت و از طرف دیگر تأسیس یک وبسایت کاملا فارسی و ارائه اخبار و سیاستها در قالب یک برنامه سرگرم کننده و تفریحی است.
*دولت میبایست شرکتهای خصوصی را به ارائه خدمات به کاربران ایرانی ترغیب کند
البته این دور از انتظار خواهد بود که شرکتهای خصوصی آمریکایی نرم افزار اینترنتی رایگان یا کم هزینه برای تولید کرده و در اختیار ایرانیان قرار دهند مگر اینکه دولت آمریکا به طور فعال آنها را ترغیب به چنین اقداماتی کند که پاسخ سریع به درخواستها برای لغو تحریمهای ایران یکی از آن اقدامها است.
با لغو برخی تحریمها، شرکتهای آمریکایی، دیگر از سوی کاربران اینترنتی ایرانی درآمدی نخواهند داشت و تنها شرکتهای نرم افزاری انگشت شماری به ارائه خدمات به ایرانیان اهمیت میدهند. دیگر شرکتها نیز خود را ملزم به رعایت تحریمهای آمریکا میکنند به خصوص اینکه واشنگتن محدودیتها را لازم الاجرا میداند و به شرکتها در خصوص عواقب سوء استفاده از محصولات آنها توسط ایرانیان هشدار داده است.
*5 درصد از کاربران ایرانی از نرم افزارهای فیلترشکن استفاده میکنند
بار این تعهد در نهایت بر دوش دولت آمریکا است که پیشقدم شود و ابتکار عمل را در دست بگیرد و به انتظار شرکتها و سازمانهای غیردولتی ننشیند. در حال حاضر اصلیترین موانع و محدودیتهای دسترسی کامل به اینترنت برای کاربران ایرانی، فیلترینگ دولتی و سرعت پایین است. حدود یک میلیون ایرانی یا به عبارتی 5 درصد کاربران اینترنت، از نرم افزار فیلترشکن برای عبور از فیلترینگ استفاده میکنند. چنین نرم افزاری به راحتی قابل استفاده و موجود نیست. اگرچه حل کامل این مشکل با وجود افزایش تلاشهای آمریکا در ایام آتی غیرمحتمل است. در واقع هیچ معجزه و شعبدهای وجود ندارد که بتواند تمامی مشکلات ارتباطی را مرتفع کند. تنها راه حل، بهکارگیری همزمان شیوههای متنوع با دیدی واقعگرایانه خواهد بود که البته هریک مضرات و مشکلات خود را دارا بوده و خطراتی را برای کاربران بههمراه خواهد داشت.
*بیانیه های دولتها و سازمانهای بین المللی در پاره ای اوقات مفید بوده است
با وجود مناقشه میان فعالان سیاسی ایران بر سر برخی از حمایتهای خارجی از تلاشهای آنان، تنها موردی که همگان با آن موافق و هم رأی هستند این است که بیانیه های دولتها و سازمانهای حقوق بشر هرگز به ضرر مردم نبوده است و در پارهای از اوقات برای آنان مفید و کمک کننده بوده است. در واقع، یکی از اعتراضهای مشترک ایرانیان فعال در زمینه حقوق بشر و دمکراسی این بوده است که این بیانیه ها به اندازه کافی مداومت نداشته اند نیستند. فعالان سیاسی همچنین خواستار صدور بیانیه هایی در خصوص مشکلات عمیق تر و فراگیرتری شامل حقوق زنان، کودکان، گروههای اقلیت دینی، اتحادیه های کارگری و مهاجران و پناهندگان به خصوص در خارج از شهرهای بزرگ شدهاند. در حال حاضر بیش از یک میلیون نفر افغانی و عرب در ایران به عنوان مهاجر و پناهنده زندگی میکنند.
*پیامهای حقوق بشر از تریبونهای مختلف اعلام شود
اوباما با ذکر 5 مورد از نقض حقوق مردم، از ایجاد مشکل بر سر فیلمسازی تا مجازاتهای مذهبی، گام مثبتی در این مسیر برداشت. پیام حقوق بشر هنگامیکه از تریبونهای گوناگون اعلام شود، تأثیرگذاری بیشتری خواهد داشت. تاکنون کانادا و کشورهای اروپا در این مسیر پیشقدم شده اند و در بسیاری از انجمن های بین المللی در خصوص موارد متعدد پیمان شکنیهای ایران نسبت به توافق های بین المللی، ابراز نگرانی کردهاند. آمریکا برای نامشروع جلوه دادن جمهوری اسلامی ایران باید با هر دو طرف همکاری کند. هر بیانیهای که صادر میشود نشاندهنده این است که جامعه بینالملل در مقابل اینکه حاکمان ایرانی مردم خود را قتل عام میکند بیکار نخواهد نشست.
*واشنگتن و بروکسل اطلاعات خود را در مورد اشخاص و موسسات ایرانی فعال در خارج از ایران به اشتراک بگذارند
این شرکا پیش از این در حال همکاری برای برقراری مجدد پست بازرسی ویژه شورای حقوق بشر سازمان ملل در ایران هستند. این پست که در دهه گذشته فعال بود در پررنگ نشان دادن نقض حقوق ایرانیان بسیار مؤثر بود. دولت آمریکا در حال حاضر 8 تن از مقامات عالیرتبه ایرانی را که در نقض این حقوق نقش به سزایی داشتند، تحریم کرده است. در حالی که اتحادیه اروپا 80 نفر از مقامات ایرانی را برای تحریم کردن در نظر گرفته است. واشنگتن و بروکسل باید تلاشهای خود را یکی کنند و در اطلاعات خود را در مورد اشخاص و موسسات فرهنگی و بازرگانی ایرانی که در اروپا، کانادا و آمریکا فعالیت میکنند و نقش فعالی در نقض این حقوق دارند، به اشتراک بگذارند.
*نتیجه گیری:
هر دولت آمریکایی که تاکنون توانسته با افزایش تحریمها به ایران فشار وارد کند فقط به دلیل اصرار و خلاقیت در این زمینه بوده است. همچنین افزایش نفوذ واشنگتن با همکاری با بخش خصوصی و متقاعد کردن دیگر کشورها به موضعگیری علیه ایران بوده است. چنین شیوه ای باید با قدرت بیشتری برای حمایت از فعالان دموکراسی و حقوق بشر در ایران اعمال شود. دولت آمریکا به جای افسوس خوردن در مورد اینکه اقدامات ناچیزی میتواند انجام دهد، پیوسته باید در همه جبهه های ممکن کار کند. اذهان عمومی اروپا بیشتر بر نقض حقوق بشر توسط ایران تمرکز دارد که این مسئله جو بسیار مناسبی را برای حمایت بین المللی از نیروهای دموکراتیک و درخواست کنندگان رسیدگی به نقض حقوق بشر در ایران ایجاد کرده است.
نظر |