شهید بهشتی زمانی می فرمودند:ما طلبهها وقتی پای درس آقای بروجردی بودیم، که آن موقع مرجع تقلید عام بود، و وقتی پای درس امام بودیم درباره مسایل علمی که بحث میشد امام و استاد حرفی میزد و ما شروع میکردیم به اشکال کردن و انتقاد کردن ما اشکال میکردیم و مرجع فتوی میداد اما در مقام رهبری موضوع فرق میکرد و درس فقهی بود، ما هم با جوش و خروش شروع میکردیم به ان قلت قلت کردن، بعد هم به فتوای مرجع عمل میکردیم، ولو با این ان قلت قلت ما جور درنمیآمد ما اینها را با هم یاد گرفته بودیم هم حریت، هم انتقاد، هم ان قلت قلت و هم تعبد به فتوی، در زمینه رهبری هم، همین طور هم حریت، هم انتقاد و هم تذکر و نصیحت، و هم آخر سر این که از آقا میپرسیدیم بالاخره تصمیم شما چیست؟ و ایشان هم میگفتند ما هم عمل میکردیم ولو این که برخلاف نظر خودمان بود.
ماهها پیش، در حضور آقای بنیصدر و آقای بازرگان با امام بر سر مسایل اداره جمهوری اسلامی بحث کردیم خیلی آزادتر، این را خود آقای بازرگان هم میگفتند .
ایشان میگفتند فقط شما هستید که میبینم با صراحت و قاطعیت در جلسات شور با امام مباحثه میکنید این را خودشان هم میگفتند ما هنوز همان رابطه طلبگیمان را با امام حفظ کردهایم اما در پایان مباحثه وقتی ایشان تصمیمی میگرفتند، ما دیگر با ایمان آن را اجرا میکردیم، ولو این تصمیم برخلاف ان قلت قلتهایی بود که در همان جلسه با ایشان میکردیم چنیدن بار این پیش آمد در حضور آن برادران چندین بار، ولی قبلاً که حضور امام میرسیدیم خیلی بیشتر .
خوب دقت کنید که النصیحه الائمه الامسلمین واجب است اما بعد از تذکر دلسوزانة متعهدانه و تذکر صریح و بیپرده، اما همراه با ادب و همراه با این آمادگی که ما تذکرمان را میدهیم، شما جمعبندی کنید، وقتی جمعبندی کردید، ما همان را اجرا میکنیم ولو برخلاف تذکر ما باشد این تربیت اسلامی است و همانطور که در رابطه با فرد صدق میکند در رابطه با تشکیلات و حزب هم صادق است آن تشکیلاتی میتوانست پس از پیروزی، این انقلاب عظیم را با سرعت بیشتر در جهت اصلیش جلو ببرد که در طول امامت باشد نه در عرض آن.
منبع: کتاب خاطرات ماندگار از زندگی آیت الله دکتر سید محسن حسین بهشتی
نظر |