آموزه هایی از اخلاق علوی
بسیارند کسانی که بر اثر غفلت، خود رابه گناه آلودهاند. با این حال، پس از چندی، از کار خویش شرمنده شده اند و در خلوت خویش از درگاه خدا آمرزش میخواهند. برخی نیز آشکارا و بیمحابا گناه میکنند و نه تنها شرمنده نمیشوند، بلکه از کار زشت خود شادمانند و به آن میبالند. اینها بدترین گناهکارانند؛
بسیارند کسانی که بر اثر غفلت، خود رابه گناه آلودهاند. با این حال، پس از چندی، از کار خویش شرمنده شده اند و در خلوت خویش از درگاه خدا آمرزش میخواهند. برخی نیز آشکارا و بیمحابا گناه میکنند و نه تنها شرمنده نمیشوند، بلکه از کار زشت خود شادمانند و به آن میبالند. اینها بدترین گناهکارانند؛ چون نهایت دشمنی خود را با خدا نشان میدهند و بیتردید، عذاب سختی در انتظار آنان است، مگر اینکه تا بیش از این دیر نشده است، به سوی نور و روشنایی باز گردند و از گذشته خود پشیمان شوند. آیا شایسته است انسان ضعیف، دچار نخوت و غرور شود و با بیباکی در پیشگاه الهی، جسارت انجام گناه را به خود بدهد و خویشتن را از عذاب الهی ایمن بداند. حضرت علی علیه السلام میفرماید:
شَرُّ النّاسِ مَنْ لایُبالِی اَنْ یَراهُ النّاسُ مُسِیئا.1
بدترین مردم کسی است که از اینکه مردم او را گناهکار ببینند، پروایی ندارد.
در مقابل اینان، انسانهای با شرم و حیایی هستند که حضرتدرباره آنان میفرماید:
مَن کَسْاهُ اَلْحَیاهُ ثَوْبَهُ لَمْ یَرَ النَّاسُ عَیْبَهُ.2
کسی که لباس حیا بر تن کرده است، مردم عیب وی را نخواهند دید.
توبه
.........
آمرزشخواهی از خدا، وسیله رهایی انسان از آسیبهای نافرمانی و رنجهای گناهان است. اصولاً هر چیزی چارهای دارد و چاره گناهان، توبه است. جان و روان آدمی در زمزم توبه شستوشو میشود و صفا و نورانیت باطن به او بازمیگردد. باید دانست که زیباترین توبه، توبه خالص، راستین و بدون بازگشت است. توبه کننده آنچنان به خدا روی میآورد و تعهد میکند که دگرباره به سوی گناه بازنگردد. گناهکاران در صورت بازگشت و توبه، علاوه بر اینکه مورد استقبال و توجه مؤمنان قرار میگیرند، خداوند نیز درهای رحمت را به سوی آنان میگشاید و چنان نوری به قلبشان میتاباند که احساس میکنند مورد الطاف خداوندی قرار گرفتهاند. حضرت علی علیهالسلام میفرماید:
مَنْ تَرَکَ الشَّرَّ فُتِحَتْ عَلَیْهِ اَبْوابُ الْخَیْرِ.3
هر کس بدی را رها کند، درهای خیر به رویش گشوده خواهد شد.
اگر همچنان بر بدی اصرار بورزد، باید بداند که بارکش همه عیبهاست اگر زود نجنبد، چه بسا راه رهایی برویش بسته شود. حضرت میفرماید:
اَلْشَّرُّ جَامِعٌ لِمَساوِیَ اَلْعُیُوبِ.4
بدی دربردارنده همه زشتیها و عیبهاست.
تقویت اراده
..................
اراده انسان تمام هستی اوست. کسی که اراده ندارد، شخصیت هم ندارد. انسان ضعیفالنفس، سستاراده است و در برابر مشکلات،خود را میبازد. در مقابل، انسانهای با اراده بر مشکلات چیره میشوند و چون کوه در برابر حوادث میایستند و آنها را از پای درمیآورند. پس در راه تقویت اراده باید با هوسها مبارزه کرد و با تمرین، راه بندگی پیمود. انسان تنها با نیروی اراده میتواند بر دشمن درون و بیرون پیروز شود. افراد سستاراده در برابر دشمنان ناتوانند و به راحتی تسلیم میشوند و به همین دلیل، هیچگاه به مقصد و هدف خویش نخواهند رسید. امام دلاوران و جوانمردان، علی علیه السلام میفرماید:
مَنْ ضَعُفَ جِدُّهُ قَوِیَ ضِدُّهُ.5
هر کس ارادهاش سست باشد، دشمنش نیرومند است.
و در سخنی دیگر، تقویت اراده در طاعت الهی را خواستار شده است و میفرماید:
اِذَا قَوَیْتَ فَاقو عَلی طاعَةِ اللّهِ وَ اِذَا ضَعُفْتَ فَاْضْعُفْ عَنْ مَعْصِیَةِ اللّهِ.6
اگر خواستی توانا باشی، در طاعت الهی توانا باش و اگر خواستی ناتوان باشی، در معصیت الهی ناتوان باش.
عاقبت اندیشی
.....................
عاقبتاندیشی یکی از رازهای بزرگ کامیابی است. انسان باید درباره نتایج کارش تفکر کند و عاقبتاندیش باشد. اگر توانست نتیجه خوبی برای آن کار پیشبینی کند، در انجام دادنِ آن بکوشد و اگر نتیجه را مثبت ندید، به آن نزدیک نشود، اگرچه به ظاهر، کار مفیدی به نظر آید. شتابزدگی و بدون تأمل و تدبّر در هر کاری وارد شدن، نتیجهای جز حسرت و پشیمانی در پی نخواهد داشت و زیانهای جبرانناپذیری بر انسان وارد میسازد. چه بسیار عصبانیتهای آتشین که جان انسانی را گرفته و دیگری را به پیش میلههای زندان و فرجام ناگوار قصاص کشانده و بنیان خانوادهها را از بین برده است. آنگاه آدمی همدم آه افسوس و اشک ندامت بوده و با خود اندیشیده است که ای کاش قدری بیشتر میاندیشیدم و خود را کنترل میکردم. به راستی، اگر آدمی در زندگی، سنجیده و حسابشده عمل کند، باز هم به درد بیدرمان «ای کاش، ای کاش!» گفتن دچار خواهد شد؟ مولای متقیان، علی علیهالسلام بنا بر نقل شیعه و اهل سنت در این باره میفرماید:
اَلتَّدْبِیرُ قَبْلَ الْعَمَلِ یُؤْمِنُ النَّدَمَ.7
عاقبتاندیشی پیش از انجام دادن کار، انسان را از پشیمانی ایمن میدارد.
میانه روی
..............
رعایت اصل تعادل و میانهروی در زندگی در سیره پیشوایان دینی همواره مورد تأکید بوده و در آموزههای قرآنی از افراط و تفریط و خارج شدن از حدّ اعتدال نکوهش شده است. حسابگری و میانهروی در زندگی سبب میشود انسان از شرایط بحرانی و مشکلات زندگی به راحتی بگذرد. در مقابل، زیادهروی و تفریط، آدمی را مغلوب مشکلات میکند. انسانهای حسابگر و آیندهنگر، در زندگی میانهرو هستند و تلاش میکنند زندگی معصومین علیهمالسلامرا الگوی خود قرار دهند. این افراد همواره حدّ اعتدال و میانهروی را برمیگزینند و از ریختوپاشهای بیمورد و تحمل هزینههای غیرضروری دوری میکنند و تلاش میکنند همواره زندگی اقتصادی خود را بر اساس الگوی صحیح برگرفته از منش معصومین علیهمالسلامتنظیم کنند. حضرت علی علیهالسلاممیفرماید:
مَنِ اقْتَصَدَ فِی الْغِنی وَالْفَقْرِ فَقَدِاسْتَعَدَّ لِنَوائِبِ الدَّهْرِ.8
هر کس هنگام دارایی و ناداری میانهرو باشد، برای تحمل مشکلات زندگی آمادگی خواهد داشت.
در کلامی دیگر میفرماید:
لَمْ یُهْلَکْ مَنِ اقْتَصَدَ و لَمْ یَفْتَقِرْ مَنْ زَهَّدَ.9
کسی که میانهروی کند، نابود نشود و کسی که زهد بورزد، فقیر نخواهد گشت.
تبذیر
.........
شایسته نیست در حالیکه در اطرافمان انسانهایی به نان شب محتاجند و در حسرت شکمی سیر، شب را به صبح میآورند، عدهای سرگرم شادخواری و ریختوپاش باشند. شگفتا در جهانی که هر شب میلیونها انسان بر اثر فقر و تنگدستی جان میبازند، گروهی نیز به تبذیر و اسراف میپردازند. شبی نیست که اینان با ترتیب دادن ضیافتهای آنچنانی به رقابت نپردازند و بخشی از ثروتهای بادآوردهشان را فدای هوسهای فخرفروشانه و چشم و همچشمی نسازند. اینان نمیدانند که ممکن است بر اثر این ریختوپاشهای غیرمشروع، روزی به فقر و نداری گرفتار شوند. آنگاه در چنین روزی دست نیاز به سوی دیگران دراز کنند. انسان مؤمن به خدا و رسول باید بهگونهای زندگی کند و معیشت خود را چنان سامان دهد که دچار فقر ناشی از تبذیر نشود. حضرت علی علیه السلام میفرماید:
مَنِ افْتَخَرَ بِالتَّبْذِیرِ اِحْتَقَرَ بِالاِْفْلاسِ.10
هر کس به ریختوپاش افتخار کند، دچار تنگدستی میشود.
_____________________________________________
پی نوشت :
1. غررالحکم، ج 4، ص 169.
2. کفایة الطالب، ج 223.
3. غررالحکم، ج 5، ص 276.
4. سجع الحمام، ص 319.
5. غررالحکم، ج 5، ص 212.
6. کفایة الطالب، ص 69 .
7. غررالحکم، ج 1، ص 372؛ محمد بن سلامه
قضایى، دستور معالم الحکم، بیروت، شرکت دار ارقم بن ابى ارقم، ص 67 .
8. غررالحکم، ج 5، ص 431.
9. سجع الحمام، ص 342.
10. غررالحکم، ص 433.
منبع : کتاب "جرعه های ولایت به روایت شیعه و اهل سنت"
نظر |