شنبه پنجم اگوست 1989، چهاردهم مرداد ماه 1368، در حالی تنها چهار ماه و بیست روز از فتوای تاریخی روح خدا درباره حکم قتل سلمان رشدی مرتد می گذشت، خبری مهم در رسانه های جهان منتشر شد؛ تیتر خبر این بود:
رشدى، هدف بمبگذارى در هتل
متن خبر: دیروز یک گروه اسلامى در لبنان اعلام کرد تروریستى که روز پنجشنبه، براثر انفجار بمبى در حال سوار کردن آن در هتلى در غرب لندن بود از بین رفت، یکى از اعضاى آنها بوده که در حال تدارک حملهاى به سلمان رشدى بوده است.
طى یادداشت دستنویسى که تحویل روزنامه النهار در بیروت گردید، «سازمان جهادگران اسلام» اعلام کرد که مسلمانان اکنون براى از دست دادن «غریب»، اولین شهیدى که به هنگام انجام مقدمات حمله علیه سلمان رشدى مرتد جان خود را از دست داد، سوگوارند و شهداى بعدى به این اهداف خواهند رسید.
گروه فوقالذکر در این بیانیه تاکید کرده است هر فردى، از جمله خانم تاچر، که از رمان «آیات شیطانى» از رشدى حمایت کند بهاى آن را خواهد پرداخت.
«اسکاتلند یارد» در حال تحقیق در این زمینه مىباشد. در حال حاضر، مشخص شده است که پنجشنبه بعد از ظهر دو بمب در هتل «بورلى هاوس» واقع در منطقه «ساکس گاردنز پادینگتن» منفجر گردیده است. تصور میشود که اولین بمب، به هنگام سوار کردن آن توسط تروریستى که معتقدند الجزایرى یا مراکشى مىباشد و بنام «مازح» ملقب است، منفجر گردید و انفجار دومین بمب، 15 دقیقه بعد متعاقب انفجار اول صورت گرفته است.
بمبها، در مجموع حاوى 5 پوند مواد منفجره پلاستیک نظامى بوده است که احتمالاً از نوع «سمتکس» مىباشد.
اطلاعات زیادى از مازح در دست نمىباشد، به جز اینکه چنین گمان مىرود که او با قایق وارد انگلستان شده و مواد منفجره را در کوله پشتى سبز رنگى حمل مىکرده است. هیچ پاسپورتى از او در هتل به دست نیامده است.
به دلیل ویرانى ساختمان، بازرسى هتل توسط کارشناسان مختل گردیده است و بعید به نظر مىرسد که اجزاى متلاشى شده بدن بمب گذار براى کالبد شکافى تا اواخر امروز به بیرون از هتل منتقل گردد.
«مازح»، که حدود بیست ساله بود، در ساعت 45/2 دقیقه بعد از ظهر با انفجار بمبى که سه طبقه بالاتر و سقف هتل 5 طبقه را ویران ساخت، در اتاقش کشته شد و تکههاى بدنش بین طبقات سوم و چهارم پخش گردید.
«مازح» با پرداخت 39 پوند و 50 پنس، یک اتاق یک تختى را روز سه شنبه در هتل رزرو کرد و قرار بود دیروز آنجا را ترک کند. آقاى «تونى گنوزو» مدیر هتل گفت که ابتدا نامبرده هتل را براى یک شب رزرو کرد، اما بعد با پرداخت نقدى صورت حسابش مدت اقامت خود را تمدید نمود.
منبع: «روزنامه دیلى تلگراف» چاپ لندن
خبر فوق به عنوان سندى عینى، از میان دهها روزنامه و نشریه انگلیسى که تنها ساعاتى پس از به شهادت رسیدن طلبه شهادتطلب «مصطفى مازح» نخستین شهید مسیر اجراى حکم تاریخى حضرت امام خمینى(ره) همگام با سایر مطبوعات و رسانههاى جمعى کشورهاى غربى به انعکاس اخبار و جزئیات مربوط به این واقعه پرداختند، عرضه شد.
رسانههاى فراگیر غربى چنان با آب و تاب در این باره به ارایه تحلیل و القاى نظرات خاص خود مىپرداختند که موج خبرى آن تا چند ماه خوراک تبلیغاتى صهیونیسم را تامین مىنمود.
دامنه این موج که در واقع تحت تاثیر ارزش عمل قهرمانانه شهید مازح قرار داشت، از مبدأ لندن، مرزهاى جغرافیایى را در نوردید و به اقصى نقاط عالم رسید. بد نیست از باب نمونه به قسمتهایى از مقاله نشریه «سانکى» چاپ توکیو تحت عنوان «سلمان رشدى، حالا...» که در روز چهارشنبه 30 آگوست 1989 متشر گردید، نگاهى بیندازیم:
«آقاى کازواو ایشیگورو یک نویسنده ژاپنى تبعه انگلستان و دوست صمیمى سلمان رشدى مىباشد. ما وقتى از وى در مورد محل زندگى سلمان رشدى سؤال کردیم او در جواب گفت: من در این باره هیچ چیز نمىدانم. اگر هم اطلاع داشته باشم نمىتوانم بگویم. به علت معتبر بودن حکم اعدام سلمان رشدى که از سوى خمینى صادر شده، اطرافیان سلمان رشدى در این مورد بسیار احتیاط مىکنند.
سلمان رشدى به همراه همسرش تحت حفاظت امنیتى قرار دارند و هر چند هفته یک بار محل اقامت خود را تغییر مىدهند. همسر وى مىگوید طى مدت چهار ماه، 56 بار محل زندگى خود را عوض کردهاند و گویا او از این طرز زندگى خسته شده و در حال حاضر جدا از شوهرش زندگى مىکند.
هنوز در لندن کتابفروشىهایى که «آیات شیطانى» را مىفروشند، مورد حمله با مواد آتش زا قرار مىگیرند. اخیرا جریان انفجار یک بمب و مرگ یک مرد در هتلى در شهر لندن، موجب نگرانى اسکاتلند یارد، پلیس انگلستان، شد. چون پس از جریان مىگویند این نخستین شهید راه اعدام سلمان رشدى مىباشد.
پس از این جریان، نیروهاى امنیتى و ضد ترور براى حفظ جان رشدى، تدابیر سختترى اتخاذ کردهاند. پس از صدور حکم مذکور از سوى امام خمینى، انگلستان و ایران روابط خود را قطع کردند.»
این موج کمسابقه خبرى تا هنگام تحویل بقایاى پیکر پاک شهید مازح به خانوادهاش (هشت ماه پس از انفجار) و نیز برگزارى مراسم تدفین آن بزرگوار و مجالس یادبود و گرامیداشت نام و راهش ادامه داشت.
مثلاً «دیلى تلگراف» تقریبا ده ماه پس از شهادت مازح، همصدا با ده ها نشریه دیگر اروپایى، اخبار مربوط به مجالس بزرگداشت وى را با حساسیت عجیبى منتشر مىساخت:
«ماه گذشته، حزبالله تظاهراتى به خاطر مصطفى مازح، یکى از پیروانش، در جنوب بیروت ترتیب داد. این شخص طى یک ماموریت انتحارى در لندن به منظور کشتن سلمان رشدى بر اثر انفجار بمب تکه تکه شد.»(5/6/1990)
نکته عجیب و باور نکردنى اینجاست که خبر این واقعه بىسابقه در داخل کشورمان به عنوان قلب تپنده انقلاب اسلامى، تا هفت سال پس از وقوع آن، مسکوت نگاه داشته شد و پس از شکسته شدن این سکوت مرگبار توسط معدودى از نشریات اصولگرا، سایر مطبوعات و رسانههاى جمعى و حتى صدا و سیماى امالقرى! به این سکوت ناموجه ادامه مىدهند.
وصیتنامه شهید که پس از ارتحال جانگداز حضرت امام خمینى(ره) نوشته شده است:
بسم الله الرحمن الرحیم
تسلیت عرض مىکنم به اسلام، به رزمندگان اسلام، به مردم مظلوم و مستضعف، به مجاهدان در ایران و افغانستان و لبنان و فلسطین و به هر انسانى که در راه حق مجاهدت مىکند...این انسان مؤمن، جبار، شجاع، مخلص، براى اسلام خود، براى مردم خود، کسى بود که به ضمیر خود وفادار بود. آرى پدر! این انقلاب از افتخارات او بود .این امام دوست داشتنى، خمینى بزرگ که رحمت و رضوان خدا بر او باد... آرى، آسمان هنوز براى این رهبر مخلص اشک مىریزد. ملائکه در سوگ این امام ضجه و فریاد مىکنند... هرگز تو را فراموش نخواهیم کرد...همانا خورشید در آن روز خجالت زده شد و طلوع نکرد ؛ ماه نیز ذوب خواهد شد، هیچکس زندگى نخواهد کرد. هرگز هیچکس نخواهد خندید...هرگز روزهاى مقدس زندگى با تو را فراموش نخواهیم کرد...فرمانهاى تو را در هر زمان و مکان اجرا مىکنیم، شجاعت تو را در برابر دشمنان به یاد مىآوریم. در روز برگزارى نماز در قدس شریف، یاد تو را در جهان زنده مىکنیم. با یاد تو هر دولت و مرامى را که در مقابل اسلام بایستد، نابود مىکنیم.
سعادتمندند کسانى که تو را شناختند، کسانى که از راه تو پیروى کردند، کسانى که به کلام تو گوش فرا دادند و کسانى که به نام جمهورى اسلامى شما پرچم اسلام را برافراشتند. اى امام عزیز! همانا من با تو پیمان مىبندم که همیشه در راه روشن تو خواهم بود و تحت اوامر نایب برحقت امام سید على خامنهاى در این راه باقى خواهم ماند. فرمان تو، اندیشه او اندیشه تو و آراى او همان آراى تو خواهد بود. به درستى که تو شجاعت را به او آموختى و ما اکنون سرباز او هستیم و همانگونه که امر فرمودى بر این جمهورى اسلامى باقى خواهیم ماند. جمهورى اسلامى والایى که متعلق به حضرت مهدى(عج) ولىعصر و زمان است.
اى امام مهدى! آه اى آقاى من، اى فریادرس و نجات دهنده من، آیا نمىبینى چه حوادثى رخ مىدهد و چه شهدایى بر زمین مىافتند در حالى که دشمنان در حال آماده باش کامل هستند، تا چه زمانى اى آقاى من! تا چه زمانى مىتوانیم در برابر دشمن ستمگر مقاومت کنیم؟! العجل العجل اى نجات دهنده ما برما رحم نما و به فریادمان رس... به نام این رهبر سفر کرده...به نام شهدا...به نام مجاهدین اسلام...