"رضا پهلوی"، ولیعهد سابق ایران، در تلاش است برای رسیدن به نقطه برگزاری یک همه پرسی آزاد و تصویب قانون اساسی جدید در ایران، نیروهای سیاسی کشورش را به سبک جنبش های بهار عربی متحد کند[!].
ارگان رسانه ای سیا افزود: "رضا پهلوی"، می خواهد از طریق متحد کردن نیروهای معترض به جمهوری اسلامی و گرد آوردن این نیروها در یک نقطه مورد اتفاق، اپوزیسیون کشورش را دگرباره احیا کند.
در ادامه این گزارش با اشاره تلویحی به شکست اپوزیسیون برای ایجاد اغتشاش در نهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی آمده است: از دید وی انتخابات مجلس شورای اسلامی که روز جمعه دوم ماه مارس در ایران برگزار شد، یک فرصت برای بیان اعتراض مخالفان نظام اسلامی بود.
رادیو فردا بدون اشاره به حضور تاریخی ملت ایران در انتخابات اخیر مجلس نوشت: فراخوان به تحریم انتخابات از درون کشور به شکلی گسترده در جریان بود و امیدهای کنشگران برای حداقل نگاه داشتن مشارکت واجدین شرایط بسیار بالا بود[!].
ربع پهلوی هم چنین مدعی شده است: به باور من امروز می توانیم اتحاد را در بین گروه وسیعی از نیروهای معترض مشاهده کنیم.
این گزارش می افزاید: شاهزاده در سن 17 سالگی ایران را به مقصد آمریکا ترک کرد و از زمان برکناری پدرش در سال 1979 تا کنون در تبعید به سر می برد. گذران این سالیان و یک عمر فعالیت سیاسی و مخالفت با جمهوری اسلامی ایران او را به نقطه ای رسانده که موافق هر شکل حکومتی که جایگزین نظام فعلی ایران شود باشد، از جمله پادشاهی مشروطه، دموکراسی به سبک "وِست مینیستر" یا ریاست جمهوری به شیوه فرانسوی.
آن گونه که رادیو فردا نوشته، رضا پهلوی مخالفت شدید خود را با اقدام نظامی علیه ایران ابراز داشته و از آن به "زهر" تعبیر کرده که امکان مقابله به مثل را به ایران می دهد.
در حالی ربع پهلوی در توهمات خود از احیای اپوزیسیون سخن به میان آورده است که اتحاد و همبستگی در بین مخالفان و معاندان نظام جمهوری اسلامی ایران به مشکلی لاینحل تبدیل شده است.
در همین زمینه "اکبر گنجی" که خود چند سالی است با پناه بردن به دامان غرب به جمع اپوزیسیون پیوسته است در یادداشتی که در سایت اینترنتی روز آنلاین منتشر شد به بررسی این پرسش پرداخت که چرا در ایران جنبش ضد رژیم وجود خارجی ندارد؟ و در تحلیل آن نوشت: اپوزیسیون طی 33 سال گذشته دائماً سقوط شش ماهه رژیم را به مردم وعده داده است. اما آن وعده ها نقد نشده است. چرا؟ یکی از دلایل این امر این بوده که مخالفان مقیم خارج "آرزو"ی خود را "واقعیت" قلمداد می کردند. هرگونه تحلیلی نیازمند تصویری صادق از واقعیت است. تصویر کاذب از "رژیم" و "مردم" آدمی را به خیال پردازی سوق می دهد.
گنجی در ادامه اپوزیسیون خارج نشین را فاقد قدرت بسیج اجتماعی توصیف کرد و افزود: مسائل و مشکلات موجود موجب "استیصال" کامل اپوزیسیون شده است. آن ها می گویند ما هیچ پایگاهی در داخل نداریم و رژیم هم به هیچ طریقی ساقط کردنی نیست. پس تنها راه ممکن، تهاجم نظامی دول خارجی به ایران است بنابراین ما باید خود را به دولت های غربی بشناسانیم و آمریکا و اسرائیل را به تهاجم نظامی تشویق کنیم. آیا این رویکرد کمترین فضیلت اخلاقی و اعتبار برای آدمی پدید می آورد؟!
نظر |