استفاده سیاسی از لخت و بی لباس کردن افراد سابقه ای طولانی در تاریخ بشر دارد. بی لباس کردن انسان اولین قدم در شکستن اعتماد به نفس و نزول شان وی است.
نوآمی ولف Noami Wolf محقق مسائل اجتماعی در پژوهش های خود به این نتیجه رسیده است که با وجود آنکه مردم آمریکا هیچگاه به دولت اجازه نداده اند که لباسهای آنها را از تن بیرون بیاورد با اینحال عملاً چنین اتفاقی افتاده و قوه قضائیه به نیروهای انتظامی این حق را داده که اگر صلاح بداند همه لباسهای دستگیرشدگان را برای بازدید بدنی و تسهیل در بازجوئی از تنشان در بیاورد.
تصویب چنین لایحه ای همزمان شده با دو تصویب نامه دیگر که نیروهای امنیتی آمریکا را مخیر ساخته که هر کسی را که به دلایل امنیتی مظنون هستند در هر زمانی صلاح دانستند و برای هر مدتی مایل بودند دستگیر و در بازداشت نگه دارند. لایحه دیگری به نیروهای پلیس اجازه میدهد هر کسی را که در نزدیکی اقامتگاه شخصیتی که تحت حفاظت ویژه قرار دارد تظاهراتی راه بیندازد برای مدت ده سال زندانی کند. همه اینها توهینی برای نوع بشر محسوب شده و یکی از دلایل مهم تشکیل و گسترش جنبش " وال استریت را اشغال کنید" می باشد. به نوشته مطبوعات آمریکا Albert Florence اولین کسی است که رسماً از رفتار توهین آمیز پلیس به دستگاه قضائی شکایت کرده است. وی می گوید که رفتار نیروهای امنیتی با فرد دستگیر شده بعد از آنکه همه لباسهای متهم را در می آورند خیلی زننده و توهین آمیز است. وی می گوید که ماموران به وی دستور دادند که همه لباسهای خود را در آورده , چمباتمه زده و همزمان سرفه های عمیق نماید. بعد بلند شده و با تمام قوا دهان خود را باز کند که ماموران بتوانند همه فضای دهانش را بگردند. وی به خبرنگاران گفته است که در تمام مدت احساس میکردم که کمتر از یک انسانم و با من مثل حیوانات رفتار میشود. در توضیحی کاملاً خیالبافانه و مسخره ، Anthony Kennedy از مقامات قضائی آمریکا این گونه استدلال میکند که اگر مقامات امنیتی قبل از حادثه 11 سپتامبر می توانستند مظنونان را بازدید بدنی کنند این حادثه اصلاً اتفاق نمی افتاد. قربانیان دستگیری ها سرخود و بازدید بدنی های وحشیانه این استدلال را رد کرده و می گویند ، مرتکبین حادثه 11 سپتامبر هواپیماها را در بدن خود مخفی نکرده بودند تا در بازدید های بدنی کشف بشوند. موضوع مهم آن است که با وجود همه بازرسی های بدنی این نکته اثبات شده که در زندانهای آمریکا مقادیر زیادی اسلحه در دست زندانیان است. به گفته پژوهشگران مستقل ، تنها قربانیان قانون بازدید های بدنی ، صدها مظنونی هستند که بدون تفهیم اتهام مدتهاست در بازداشت به سر برده و هنوز رسماً به زندان خاصی معرفی نشده اند. مطالعات مستقل نشان دهنده تجاوز ماموران آمریکائی به خلوت جنسی افراد به منظور سوء استفاده های سیاسی و اطلاعاتی است. نشریه آلمانی در اشپیگل Der Spiegel گزارش های تکان دهنده ای از قول زندانی های سابق پایگاه هوائی بگرام در نزدیکی کابل از سوء استفاده های جنسی زندانیان , منتشر ساخته است. به گفته این زندانی ها ، در اغلب بازجوئی ها ، بازجویان آمریکائی ضمن پرسش و پاسخ برای تحقیر زندانیان ، آلت تناسلی خود را بر روی صورت زندانی قرار میدهند. سایر زندانی ها از تجاوز با استفاده از باتوم های پلیس و یا تهدید به تجاوز توجه سربازان آمریکائی خبر داده اند. حتی اخباری مبنی بر لخت کردن Bradley Manning نظامی آمریکائی که مدارکی را دال بر رفتار وحشیانه آمریکائیان با زندانیها به سایت ویکی لیکس بروز داده بود، در نشریات منتشر شده است. توهین دیگری که مقامات پلیس در حق مسافران هوائی انجام میدهند و بعد از شایعاتی مبنی بر پوشیدن لباسهای زیر انفجاری توسط برخی از مسافران شدت یافته ، عبور دادن مسافران از تونل هایی است که تصاویر آنها را بدون لباس نشان داده و مسافران به حق آنها را ماشینهای هرزه و کثیف لقب داده اند. تجارب گذشته بشریت و به ویژه حوادثی که به بر پائی رژیم های توتالیتر در آلمان و ایتالیا منجر شد، ثابت کرده که توهین های جنسی سرانجام به فاشیزم منجر خواهد شد و شان و منزلت انسانی در این جوامع نادیده گرفته خواهد شد. استفاده سیاسی از لخت و بی لباس کردن افراد سابقه ای طولانی در تاریخ بشر دارد. بی لباس کردن انسان اولین قدم در شکستن اعتماد به نفس و نزول شان وی است. اغلب کنیزان و غلامان در قرون وسطی و دوران برده داری به صورتی لخت و بدون لباس در بازار های برده فروشی عرضه می شدند. در ایالات جنوبی امریکا هم اغلب غلامان و کنیزان به صورتی کاملاً لخت و بی لباس به اربابان خود خدمت میکردند تا هیچ گاه فکر فرار و آزادی به سرشان نزند. در دوران هیتلر زندانی های لخت شده و از آنها عکس گرفته میشد تا بدین وسیله اراده آنها برای فرار و آزادی شکسته شده و به صورت موجوداتی مطیع در بیایند. ابتکار مقامات امنیتی امریکا ریشه در وحشیگری های امپراطوران رم باستان و دوران هیتلر و موسولینی دارد. در سال 2009 به تعدادی از خبرنگاران اجازه داده شد از بازداشتگاه گوانتانامو بازدید کنند. عمده ترین نکته ای که همه بازدیدکنندگان را شوکه کرد ، بازدید از حمام هایی بود که همه دیوارهای آنها شیشه ای و قابل مشاهده بودند. زندانیان مرد مسلمان بدون آنکه وسیله ای برای پوشش خود در هنگام حمام کردن داشته باشند زیر نگاه های مامورانی که همگی زن بودند ، دوش می گرفتند. معماری و ساختار این زندان سالها قبل از دستگیری طالبان و انتقالشان به گوانتانامو، این گونه ساخته شده بود. این نشان دهنده عمق و سابقه وجود افکار برده داری و توهین به خصائل انسانی در سیستم قضائی امریکاست. گزارشگر یکی از روزنامه های معتبر آمریکا که شاهد بازدید بدنی از مسافران مشکوک هوائی فرودگاه های آمریکا بوده ، از نگاه های هرزه و دریده ماموران و نیش ها و متلک های توهین آمیزشان به هنگام بازدید خبر میدهد. سوالات ناراحت کننده ای از قبیل : آیا برخی نقاط حساس در بدنتان دارید. می توانم با پشت دستم برروی سینه هایتان بزنم و از این قبیل سوالات تحقیر و توهین آمیز. برخی از رونامه نگاران شرایط بازید در فرودگاه های آمریکا را با نقاط دیگر مقایسه کرده و به این نتیجه رسیده اند که هدف نهائی دولت آمریکا استفاده از دست آوردهای علم روان شناسی برای تجاوز به حریم جنسی افراد و تحقیر و توهین آنها ازاین راه است. بعد از حادثه 11 سپتامبر سال 2001، برخی واژه های حقوقی در قوه قضائیه آمریکا معنای دیگری پیدا کرده و مقامات رسمی این کلمات را در معانی جدید به کار میبرند. به عنوان مثال واژه بازداشت برای کسانی مورد استفاده است که هنوز وضعیت حقوقی آنها روشن نیست و باید طبق قانون ظرف حداکثر 24 ساعت ، آزاد شده و یا به آنها تفهیم اتهام شده و به گرفتن وکیل راهنمائی شوند. هم اکنون سالهاست که مقامات قضائی امریکا در مورد همه دستگیرشدگان از واژه زندانی استفاده میکنند. این مورد حتی در خصوص آنهایی که در جریان تظاهرات " وال استریت را اشغال کنید " هم دستگیر شده اند استفاده شده و همه مقامات آنها را زندانی می نامند. نکته جالب اینکه سیستم قضائی آمریکا از این نظر هیچ تفاوتی بین بازداشتی های زندان گوانتانامو و زندانیان آمریکائی ( برخی سالمند) نمیگذارند و همگی را با عنوان زندانی یاد می کنند. یکی از نشریات مهم آمریکا چندی قبل این سئوال را مطرح کرده بود که مردم آمریکا به بهانه تامین امنیت عمومی به دنبال حادثه 11 سپتامبر سال 2001 ، چه تاوانی را باید پس بدهند؟ همه کشور به سویی میرود که تمام جمعیت ایالات متحده زیر ذره بین و نگاه دائمی مقامات امنیتی قرار خواهند گرفت. دولت در نظر دارد در منطقه Bluffdale ایالت یوتاUtah تاسیسات عظیمی برای رصد همه ارتباطات مردم اعم از تلفن، ایمیل و حتی تماس های کوتاه توسط تلفن های همراه را نصب و راه اندازی کند. نکته جالب در این بین آن است که مقامات آمریکائی متحدان اصلی خود در اروپا به ویژه انگلیس را هم به برپا سازی چنین سامانه ای تشویق می کنند تا به عنوان ساختار اصلی سیستم جهانی کنترل ارتباطات همه افراد ساکن بر روی کره زمین نهایتاً عملی شود. به نظر میرسد که هیچ تعجبی نخواهد داشت اگر کسی در آینده به خاطر یک اظهار نظر در تلفن همراه خود و یا در اطاق گفتگوئی در اینترنت که به نظر مقامات امنیتی آمریکا، جنجالی و به نوعی طرفداری از تروریست ها تلقی گردد، دستگیر و روانه زندان شد.ه و با انواع توهین های جنسی روبرو شود. دیگر لازم نیست تا شما خلاف قانونی مرتکب بشوید و پلیس شما را دستگیر کند. مقامات امنیتی میتوانند هر اقدام شما را تلاشی برای بر هم زدن نظم عمومی و به خطر انداختن امنیت کشور تلقی نمایند. اگر مردی زنجیر سگ خود را در خیابان باز کند، پلیس ممکن است اقدام وی را ضد امنیتی تشخیص داده و وی را دستگیر کند. با این تفاسیر همه آنهائی که در تظاهرات " وال استریت را اشغال کنید" شرکت میکنند هیچگونه ایمنی قضائی ندارند و هر آن ممکن است پلیس آنها را به دلایل واهی دستگیر کند. حالا این سئوال مطرح است که چه آینده ای در انتظار مردم آمریکاست. یک کارشناس مستقل ارتباطات به این نتیجه رسیده است که مقامات آمریکائی که سالها قبل , از اینترنت به عنوان ابزاری برای غنای دموکراسی یاد میکرده اند ، به این نتیجه رسیده اند که باید اینترنت را به ابزاری برای کنترل افکار عمومی و تک تک کاربران تبدیل کرد. فکر گرفتن اعتراف از زندانیان به هر شیوه ای , ریشه در فرهنگ آمریکائی دارد و توهین و تحقیر های جنسی نیز در این مقوله دسته بندی می شود. ادامه چنین وضعیتی , پوچ بودن ادعاهای حقوق بشر آمریکائی را به جهانیان ثابت میکند. گوانتانامو, ابوغریب و انتشار گاه به گاه ویدئو هایی از توهین های بی شرمانه سربازان آمریکائی به اجساد کشته شدن مسلمان در افغانستان , تنها قسمت های قابل مشاهده از یک کوه یخ بزرگ رسوائی های اخلاقی تمدن آمریکائی است.
منبع : سیاست ما
نظر |