چند حدیث در رابطه با فسق
1- غذای فاسق
پیامبر صلى الله علیه و آله:
لا تَکُل طَعامَ الفاسِقینَ؛
غذاى مردم فاسق را نخور.
(امالى شیخ طوسى، ص535)
2- بی حرمتی فاسق
امام صادق علیه السلام:
إِذا جاهَرَ الفاسِقُ بِفِسقِهِ فَلا حُرمَةَ لَهُ وَلا غیبَةَ؛
هرگاه شخص فاسق و گنهکار آشکارا گناه کند، نه حرمتى دارد و نه غیبتى.
(بحارالأنوار، ج75، ص253، ح32)
3- فاسق خارج از ایمان
امام صادق علیه السلام:
قَد یَخْرُجُ [العبدُ] مِن الإیمانِ بخَمْسِ جِهاتٍ مِن الفعلِ کُلُّها مُتَشابِهاتٌ مَعروفاتٌ : الکفرُ و الشِّرکُ و الضّلالُ و الفِسقُ و رُکوبُ الکبائرِ؛
بىگمان بنده به سبب یکى از پنج کار که همگى مانند هم و شناخته شده هستند، از ایمان خارج مىشود : کفر، شرک، گمراهى، فسق و ارتکاب کبائر.
(تحف العقول، ص 330 - منتخب میزان الحکمة، ص 60)
4- غیبت جایز از فاسقان
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله و سلّم:
أربَعةٌ لَیست غِیبَتُهُم غِیبَةً : الفاسِقُ المُعلِنُ بِفِسقِهِ، والإمامُ الکَذّابُ إن أحسَنتَ لم یَشکُرْ وإن أسَأتَ لم یَغفِرْ، والمُتَفَکِّهونَ بالاُمَّهاتِ، والخارِجُ عنِ الجَماعةِ الطاعِنُ على اُمَّتِی الشاهِرُ علَیها بسَیفِهِ؛
چـهار کسند کـه غیبت کردن از آنها غـیبت نیست : فاسقى که فسق خودرا آشکارمىسازد، پیشواى دروغگویى که اگر خوبى کنى، سپاسگزارى نمىکند و اگر بدى کنى، نمىبخشد، کسانى که از سر خنده و شوخى فحش مادر مىدهند و کسى که از جماعت مسلمانان کناره گیرد و بر امّت من عیب گیرد و به روى آنها شمشیر کشد.
(بحار الأنوار،ج 75، ص 261، ح 64 - منتخب میزان الحکمة، ص 438)
5- نمونه ای از فسق
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله و سلّم:
سِبابُ المؤمِنِ فُسوقٌ و قِتالُهُ کُفرٌ و أکلُ لَحمِهِ مِن مَعصیَةِ اللّه؛
ناسزاگفتن به مؤمن فسق است و جنگیدن با او کفر و خوردن گوشت او (غیبت کردن از وى) معصیت خداست.
(بحار الأنوار، ج 75، ص 148، ح 6 - منتخب میزان الحکمة، ص 264)
6- همنشینی با فاسق
امام على علیه السلام:
اِحذَرْ مُصاحَبَةَ الفُسّاقِ والفُجّارِ والُمجاهِرِینَ بِمَعاصِی اللّه؛
از همنشینى با افراد فـاسـق و فاجر و متظاهر به معاصى خدا دورى کن.
(غرر الحکم، ح 2601 - منتخب میزان الحکمة، ص 316)
7- علت دوری از همنشینی با فاسق
امام على علیه السلام:
إیّاکَ و مُصاحَبَةَ الفُسّاقِ؛ فإنَّ الشَّرَّ بالشَّرِّ مُلحَقٌ؛
از همنشینى با فاسقان دورى کن ؛ زیرا بدى به بدى مىپیوندد.
(بحار الأنوار، ج 74، ص 199، ح 36 - منتخب میزان الحکمة، ص 316)
8- جای عالم فاسق در زندان
امام على علیه السلام:
یَجِبُ على الإمامِ أنْ یَحْبِسَ الفُسّاقَ مِن العُلَماءِ، والجُهّالَ مِن الأطِبّاءِ، والمَفالِیسَ مِن الأکْرِیاءِ؛
بر امام واجب است که علماى فاسق و پزشکان نادان و کرایه کنندگان بى چیز و ورشکسته را بازداشت کند.
(الفقیه، ج 3، ص 31، ح 3266 - منتخب میزان الحکمة، ص 128)
9- ارزش شهادت داده فاسق
امام صادق علیه السلام:
لا أقبَلُ شهادَةَ الفاسِقِ إلاّعلى نَفسِهِ؛
شهادت فاسق را جز بر ضدّ خودش نمىپذیرم.
(کافی، ج 7، ص 395، ح 5 - منتخب میزان الحکمة، ص 304)
10- دشمنی با مومن یا دوستی با فاسق
ـ فیما قالَ لُقمانُ علیه السلام لاِبنِهِ ـ: یا بُنَیَّ، مُعاداةُ المُؤمِنینَ خَیرٌ مِن مُصادَقَةِ الفاسِقِ؛
- درباره آنچه لقمان علیه السلام به پسرش گفت ـ: اى پسرم! دشمنى با مؤمنان، از دوستى با فاسق، بهتر است.
(الاختصاص، ص 338 - بحار الأنوار، ج 13، ص 428، ح 23)
نظر |