شنیده می شود پس از آنکه انتخابات به اتمام رسید، یکی از سبزی ها گفت: «بازم تقلب شد؟! چرا هیچکدوم از افراد ما رای نیاوردند؟» البته سبزی ها بعد از تحقیقات بسیار متوجه شدند که هیچ کدام از نامزدهایشان در این انتخابات ثبت نام نکرده اند! و کلا تریپ تحریم بوده اند!
گفتنی است چندی پیش نیز یکی از همین سبزی ها از یکی از بانک ها شکایت کرده بود که چرا نامش به عنوان برنده ی قرعه کشی اعلام نمی شود که مسئولان بانک به ایشان گفتند بایستی ابتدا در این بانک حساب باز کند و سپس منتظر برنده شدنش باشد!
نظر |
"رضا پهلوی"، ولیعهد سابق ایران، در تلاش است برای رسیدن به نقطه برگزاری یک همه پرسی آزاد و تصویب قانون اساسی جدید در ایران، نیروهای سیاسی کشورش را به سبک جنبش های بهار عربی متحد کند[!].
ارگان رسانه ای سیا افزود: "رضا پهلوی"، می خواهد از طریق متحد کردن نیروهای معترض به جمهوری اسلامی و گرد آوردن این نیروها در یک نقطه مورد اتفاق، اپوزیسیون کشورش را دگرباره احیا کند.
در ادامه این گزارش با اشاره تلویحی به شکست اپوزیسیون برای ایجاد اغتشاش در نهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی آمده است: از دید وی انتخابات مجلس شورای اسلامی که روز جمعه دوم ماه مارس در ایران برگزار شد، یک فرصت برای بیان اعتراض مخالفان نظام اسلامی بود.
رادیو فردا بدون اشاره به حضور تاریخی ملت ایران در انتخابات اخیر مجلس نوشت: فراخوان به تحریم انتخابات از درون کشور به شکلی گسترده در جریان بود و امیدهای کنشگران برای حداقل نگاه داشتن مشارکت واجدین شرایط بسیار بالا بود[!].
ربع پهلوی هم چنین مدعی شده است: به باور من امروز می توانیم اتحاد را در بین گروه وسیعی از نیروهای معترض مشاهده کنیم.
این گزارش می افزاید: شاهزاده در سن 17 سالگی ایران را به مقصد آمریکا ترک کرد و از زمان برکناری پدرش در سال 1979 تا کنون در تبعید به سر می برد. گذران این سالیان و یک عمر فعالیت سیاسی و مخالفت با جمهوری اسلامی ایران او را به نقطه ای رسانده که موافق هر شکل حکومتی که جایگزین نظام فعلی ایران شود باشد، از جمله پادشاهی مشروطه، دموکراسی به سبک "وِست مینیستر" یا ریاست جمهوری به شیوه فرانسوی.
آن گونه که رادیو فردا نوشته، رضا پهلوی مخالفت شدید خود را با اقدام نظامی علیه ایران ابراز داشته و از آن به "زهر" تعبیر کرده که امکان مقابله به مثل را به ایران می دهد.
در حالی ربع پهلوی در توهمات خود از احیای اپوزیسیون سخن به میان آورده است که اتحاد و همبستگی در بین مخالفان و معاندان نظام جمهوری اسلامی ایران به مشکلی لاینحل تبدیل شده است.
در همین زمینه "اکبر گنجی" که خود چند سالی است با پناه بردن به دامان غرب به جمع اپوزیسیون پیوسته است در یادداشتی که در سایت اینترنتی روز آنلاین منتشر شد به بررسی این پرسش پرداخت که چرا در ایران جنبش ضد رژیم وجود خارجی ندارد؟ و در تحلیل آن نوشت: اپوزیسیون طی 33 سال گذشته دائماً سقوط شش ماهه رژیم را به مردم وعده داده است. اما آن وعده ها نقد نشده است. چرا؟ یکی از دلایل این امر این بوده که مخالفان مقیم خارج "آرزو"ی خود را "واقعیت" قلمداد می کردند. هرگونه تحلیلی نیازمند تصویری صادق از واقعیت است. تصویر کاذب از "رژیم" و "مردم" آدمی را به خیال پردازی سوق می دهد.
گنجی در ادامه اپوزیسیون خارج نشین را فاقد قدرت بسیج اجتماعی توصیف کرد و افزود: مسائل و مشکلات موجود موجب "استیصال" کامل اپوزیسیون شده است. آن ها می گویند ما هیچ پایگاهی در داخل نداریم و رژیم هم به هیچ طریقی ساقط کردنی نیست. پس تنها راه ممکن، تهاجم نظامی دول خارجی به ایران است بنابراین ما باید خود را به دولت های غربی بشناسانیم و آمریکا و اسرائیل را به تهاجم نظامی تشویق کنیم. آیا این رویکرد کمترین فضیلت اخلاقی و اعتبار برای آدمی پدید می آورد؟!
اسناد منتشرشده از سوی ویکی لیکس، ابعاد همکاری های اطلاعاتی و امنیتی سازمان های جاسوسی عربستان سعودی و رژیم صهیونیستی علیه ایران را فاش کرده است.
بر اساس اسناد و مدارک جدیدی که وبگاه ویکیلیکس از پایگاه امنیتی "استراتفور" به دست آورده است، سازمان جاسوسی رژیم صهونیستی (موساد) کمک های محرمانه ای را به سازمان جاسوسی عربستان سعودی می دهد.
طبق این گزارش، نامه های الکترونیکی که در تاریخ 2 می سال 2007 میلادی ارسال شده، حاوی مذاکراتی میان "فرید بورتون "معاون رئیس استراتفور در زمینه مبارزه با تروریسم با تحلیلگران در مورد همکاری های محرمانه عربستان سعودی و رژیم صهیونیستی است. این مذاکرات نشان می دهد که رژیم صهیونیستی اهمیت زیادی به برقراری روابط با رژیم حاکم بر عربستان سعودی می دهد.
این سند که روزنامه الاخبار لبنان نیز آن را منتشر کرده است، نشان می دهد که مذاکرات با پیام کوتاهی از سوی بورتون به یکی از تحلیلگران این مرکز آغاز شده است. وی یک منبع اطلاعاتی است که نامی از وی برده نشده است.
او تأکید کرده که موساد کمک های محرمانه ای را به سازمان جاسوسی عربستان سعودی در زمینه جمع آوری اطلاعات و گزارش های مربوط به ایران داده است.
این منبع در پایان تأکید می کند که گروهی از افسران سابق و کنونی موساد توافق هایی را با سعودی ها به امضا رسانده اند تا به آن ها تجهیزات امنیتی، اطلاعات جاسوسی و خدمات مشاوره ای ارائه کنند که این نشان می دهد، مناسبات امنیتی و تجاری خوبی میان رژیم صهیونیستی و طبقه حاکم بر عربستان سعودی وجود دارد.
"دان کایکندال" مدیر امور مالی استراتفور نیز نسخه ای از این پیام ها را دریافت کرده است. در یکی از این پیام ها، بورتون می پرسد: «آیا ما باید وزارت امور خارجه و سازمان جاسوسی عربستان سعودی را به لیست مزدوران خود اضافه کنیم؟ من پیشنهاد می کنم که مایک بارکس (یکی از کارمندان استراتفور در زمینه جذب جاسوس) را که دوست بندر بن سلطان است، به عربستان بفرستیم تا در قبال 100 هزار دلار آنها را راضی کند.»
این پیشنهاد با استقبال کارشناسان ارشد استراتفور مواجه شد.
رژیم آل سعود حاکم بر عربستان سعودی در حالی که همواره از قطع ارتباط خود با صهیونیست ها سخن می گوید، اما اسناد موثق، در طول دوره حاکمیت سعودی ها بر عربستان، نشان داده که این رژیم روابط خوبی با رژیم صهیونیستی دارد.
شرکت در کنفراس "آناپولیس"، عدم حمایت از گروه های مقاومت اسلامی، عدم مطالبه جزایر اشغالی عربستان که در تصرف رژیم صهیونیستی است، حمایت از وتوهای آمریکا به سود این رژیم در شورای امنیت سازمان ملل، حضور "ملک عبدالله" به همراه "شمعون پرز"، رئیس رژیم صهیونیستی در کنفرانس گفت وگوی ادیان و صدها نمونه دیگر از این دست، از مصادیق های تلاش ریاض برای عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی است.
به گزارش گروه دفاع و امنیت مشرق به نقل از فارس، ظهر بود، همه فرماندهان، بسیجی و سپاهی و ارتشی، بعد از یک جلسه عملیاتی داخل پادگان سرپل ذهاب، نماز و نهار.
حاج همت، مهدی باکری، صیاد شیرازی و سرداران سپاه عشق همه حضور داشتند.
امیرعقیلی، سرتیپ دوم ستاد «لشکر 30 عملیاتی گرگان» سر سفره نهار، کنار حاج همت نشست.
بسم الله؛ لقمه اول را که گذاشت توی دهانش، به حاج همت گفت: حاجی پارتی بازی می کنی ها...
حاج همت با تعجب نگاهی کرد، به امیر عقیلی گفت: چطور...!؟
امیر گفت: حاجی، به این ایست بازرسی ژاندارمری و ارتش که می رسی، یک بوق می زنی، دست تکان می دهی و رد می شوی. اما به ایست بازرسی بسیج که می رسی، از دور چراغ می دی، بوق می زنی، بیست متر مانده، ترمز می زنی، با لبخند از ماشین پیاده می شوی، بهشان خسته نباشید می گویی، بعد سوار ماشین می شوی و آرام آرام از کنارشان با لبخند، دست تکان می دهی و می روی.
حاج همت خندید و گفت: نه، اینطوری هام نیست. تبمسی به جمع فرماندهان ارتشی و بسیجی و سپاهی در ادامه گفت: من وصیت می کنم؛ کوچکتر از آن هستم که نصیحت کنم.
بعد رو به جمع کرد، لبخندی شیرین تر، قدری بلندتر گفت: آقا، به ایست بازرسی بسیجی که رسیدی، محکم ترمز بزن.
همه دست از خوردن غذا کشیدند، بعضی ها لقمه توی دهان، با تعجب گفتند: چرا حاجی؟
شهید همت گفت: ببینید این سربازهای ارتش و ژاندرمری، چهارماه تعلیمات اولیه می بینند، بعد یک دوره تخصصی آموزش دژبانی، که در ایست بازرسی، اول ایست بدهند، بعد تیرهوائی، بعد اگر توجه نکرد، لاستیک ماشین را هدف بگیرند، آموزش دیدند که هدف را دقیقآ «زنده» از ماشین پیاده کنند.
بازجوئی کنند. هویت اش را بدست بیاورند، که چکاره هست؛ از کجا آمده، ماموریت اش چی هست.
ولی یادتان باشه، بسیجی اول می بنده به رگبار، تازه یادش می آد، که باید ایست می داد.
یک مرتبه، خمپاره خنده بود که وسط سفره منفجر شد، حالا نخند کی بخند... .