در آموزه های قرآنی، تقوا یا همان اجتناب از گناه و منهیات الهی، به معنای گام نخست تزکیه یعنی رشد و کمال یابی انسان معرفی و مطرح شده است.
تقوا، پرهیز از گناه
گناه در فرهنگ قرآنی، دامنه گسترده ای دارد؛ زیرا گناه هر قبیح و فعل زشتی است که عقل و شرع آن را ناپسند می شمارد و ارتکاب آن موجب دوری انسان از قرب الهی و مانع از متاله شدن و مظهریت در ربوبیت می شود و هدف و فلسفه آفرینش با آن مختل می گردد.
گناه، در اصل هر چیزی است که در برابر حرکت رشدی انسان قرار می گیرد و اجازه نمی دهد تا در مسیر تعالی گام بردارد. از این رو اسلام به شدت در برابر این موانع به عنوان مفسده ایستاده و خواهان دوری، پرهیز و اجتناب از آن می شود.
با نگاهی به احکام شرعی، به سادگی این معنا به دست می آید که احکام پنج گانه واجب، مستحب، حرام، مکروه و مباح با توجه به نسبت ضعف و شدت مصلحت و منفعت بیان و تشریع شده است. هر آنچه مصلحت قوی تری برای رسیدن انسان به کمال رشدی دارد، به عنوان واجب و کم مصلحت تر به عنوان مستحب معرفی شده است؛ و در مقابل، هر آنچه مفسده و مانعیت آن در برابر سیر انسانی، قوی تر و شدیدتر می باشد، به عنوان حرام و کم مفسده تر به عنوان مکروه معرفی گردیده است.
در حقیقت گناه، هر آن چیزی است که مفسده و مانعیت دارد و اجازه نمی دهد تا انسان سیر طبیعی رشدی و کمالی را بپیماید؛ چنان که خیر، هر آن چیزی است که کمک می کند تا انسان در مسیر رشدی گام بردارد.
از آن جایی که خدا مقصد و مقصود هستی و هر سیر کمالی است؛ زیرا خداوند کمال مطلق است و انسان در جست وجوی کمال مطلق گام برمی دارد و از نقص می گریزد؛ تقرب به خدا به معنای تقرب به کمال مطلق و دوری از نقص است. پس هر آنچه که کمک می کند تا به کمال مطلق یعنی خدا نزدیک تر و تقرب یابد، آن مصلحت انسان است و هر آنچه آدمی را از این سیر باز می دارد و دور می کند، به عنوان مفسده معرفی شده است.
اما اینکه انسان پیش از عمل به مصلحت،نیازمند آن است که از مفسده بگریزد از آن روست که انسان به طور فطری به کمال گرایش دارد و آنچه مانع از این پیشروی انسان به سوی کمال است، موانع موجود است. ازاین رو از انسان خواسته شده تا خود را از موانع و مفاسد دور نگه دارند؛ چرا که دوری و اجتناب از آن به طور طبیعی موجب آزادسازی و رهایی قدرت نهفته در ذات انسان برای رسیدن به کمال مطلق است.
تقوا در حقیقت همان توجه یابی به سیر طبیعی و زدودن موانع راه است. انسان متقی انسانی است که هدف و مقصد آفرینش را شناخته و براساس فطرت می کوشد تا موانع را از پیش روبردارد و قدرت و توان نهفته در ذات را آزاد و رها سازد.
از آن جایی که مانع و مفسده با عنوان گناه در فرهنگ قرآنی معرفی شده تقوا به معنای پرهیزاز گناه گفته شده تا انسان بتواند در مسیر کمال طبیعی خود حرکت کند.
برای درک این معنا می توان به معنای لغوی واژه تقوا توجه کرد. تقوا در لغت به معنای حفظ کردن خویشتن از چیزی است که انسان از آن می ترسد. دراصطلاح شرعی و فرهنگ قرآنی تقوا به معنای نگهداری نفس از چیزی است که موجب گناه می شود. پس تقوا با پرهیز از آنچه خداوند نهی نموده، حاصل می گردد؛ زیرا نهی خداوند تنها نسبت به چیزی است که مانع از سیرطبیعی انسان و رسیدن وی به کمال می باشد. از این رو گاه حتی ترک برخی از مباحات که درآن مصلحت و مفسده یکسان است، به عنوان کمال تقوا دانسته شده است؛ زیرا گاهی برخی از مباحات در برخی از حالات در نقش مانع در رهاسازی قدرت و توان فطری انسان برای کمال یابی عمل می کنند. لذا آن مباحات درآن حالاتی که مزاحم و مانع تشخیص داده می شوند، می بایست ترک شوند و درحکم تقوای کمالی از آنها پرهیز و اجتناب گردد. بر همین اساس دربیان کمال تقوا گفته اند که کمال آن به وسیله ترک برخی مباحات تحقق می یابد. (مفردات الفاظ قرآن کریم، راغب اصفهانی، ص 888، ذیل واژه وقی)
به هرحال، تقوا به معنای پرهیز از گناهی است که ارتکاب آن مانع و مفسده سازاست و اجازه نمی دهد تا قدرت و توان نهفته در ذات انسانی برای حرکت به سوی کمال و خدایی (متاله) شدن رها و آزاد شود.
تزکیه، عنایت خاص الهی به انسان
تزکیه به معنای پاک کردن از هرگونه مانع جهت رشد و نمو، کاری است که خداوند با عنایت خاص خود انجام می دهد. این مطلبی است که از آموزه های قرآنی به دست می آید. زکات، رشد و نموی است که با حفظ موانع و فراهم آمدن مقتضیات تحقق می یابد.
برای تحقق هر چیزی دو عنصر اساسی لازم است. عنصر نخست، حذف موانع و عنصر دوم، تحقق مقتضیات است؛ زیرا مقتضی زمانی می تواند تاثیر خود را به جا گذارد که موانع از سر راه برداشته شود. بنابر این، گام نخست برای تحقق هر چیزی حذف موانع خواهد بود.
با آن که تزکیه به معنای رشد و نمو بخشی به چیزی است، ولی به سبب اهمیت حذف موانع از سر راه نمو و رشد هر چیزی، تزکیه را به معنای حذف موانع گرفته اند؛ چرا که با حذف موانع یعنی گناه و مفسده، این امکان فراهم می آید تا قوه موجود در ذات هرچیزی یعنی قوه کمال یابی، آزاد و رها شود و به سرعت، خود را به سوی کمال مطلق خویش برساند.
براساس همین منطق است که در آموزه های قرآنی، تقوا یا همان اجتناب از گناه و منهیات الهی، به معنای گام نخست تزکیه یعنی رشد و کمال یابی انسان معرفی و مطرح شده است.
هر انسانی اگر تقوای عقلانی را در خود تحقق بخشد و از هر آنچه عقل، قبیح و زشت می شمارد، پرهیز کرده و ناپسند شمارد، از هدایت های خاص الهی برخوردار می شود. خداوند در آیات نخست سوره بقره به این نکته مهم اشاره کرده و بیان نموده است که اگر انسان، تقوای الهی عقلانی را داشته باشد، از هدایت وحیانی قرآنی بهره مند می شود و این فرصت را می یابد تا حقایق بیشتر و کامل تری را درک کرده و از طریق وحی الهی، از موانع پیچیده تر و ظریف تر آگاه شود و افزون بر قبایح عقلانی، از قبایح دیگر از منظر بالاتر آگاه گردد.
بنابراین، گام نخست برای بهره مندی از هر هدایت و عنایت کوچک و بزرگ آن است که انسان نسبت به موانع عقلانی توجه یابد و از آن پرهیز کند این گونه است که دری دیگر از علم و حقیقت بر انسان گشوده می شود. با هر عمل به علمی، علم دیگر و حقیقت تازه و بزرگ تر برای انسان باز می شود. به طوری که از علم به قبایح عقلانی و عمل بر اساس آن دری چون هدایت عامه بر روی انسان باز می شود و هدایت قرآنی و وحیانی در دل و جانش آشیانه می کند. از عمل به علم وحیانی و اجتناب از منهیات آن، درهای بزرگ تزکیه بر روی انسان باز می شود.
تزکیه از این جهت بسیار مهم و اساسی است که عنایت خاص الهی شخص را در برمی گیرد. اینکه انسان گام های بلند تکامل و خدایی شدن را می پیماید، براساس تزکیه الهی است. از این رو خداوند می فرماید اگر عنایات خاص الهی نباشد، هیچ انسانی تزکیه نمی شود و به رشد کمالی دست نمی یابد:
"ای کسانی که ایمان آورده اید! از گام های شیطان پیروی نکنید بیان شده از سوی عقل و وحی، بسترساز عنایت خاص الهی می شود و انسان به سرعت و قوت تحت عنایت خداوند به کمال مطلق نزدیک شده و تقرب می جوید؛ زیرا تزکیه که از "زکاء " گرفته شده به معنای نمو و رشد و نیز صلاح و پاکی است و خداوند شخص را هم پاک از موانع می کند و هم رشد و نمو را به او می بخشد. در حقیقت این خداوند است که از طریق عقل، او را به اجتناب از موانع ابتدایی و از طریق وحی به پرهیز از موانع پیچیده و ظریف دعوت می کند و سپس با زمینه سازی، اجازه می دهد تا از مقتضیات قوی تر و برتر بهره مند شود. بنابراین تزکیه برخلاف تصور عامه مردم که آن را به خودسازی تعبیر و تفسیر می کنند، عملی خدایی است؛ زیرا این خداوند است که در دو شکل عقلانی و وحیانی، انسان را هدایت و مقتضیات را در وی برمی انگیزد و شخص را به کمال می رساند.
بسیاری از مردم بر این باورند که در حال تزکیه و خودسازی هستند؛ درحالی که اینان تنها کاری که انجام می دهند، فراهم آوری زمینه هایی برای بروز مقتضیات الهی است؛ چرا که نمو و رشد کمالی را خداوند پس از اجتناب شخص و تقوا پیشگی وی تحقق می بخشد.
کاری که اشخاص با اجتناب از گناهان و موانع عقلانی یا وحیانی انجام می دهند، پاکسازی درون و مانع زدایی برای تحقق مقتضیات رشدی است. در حقیقت این خداوند است که انسان را تزکیه می کند و به کمال رشدی می رساند.
ماه رمضان، دوره کوتاه مدت تقواسازی
انسان ها در طول شبانه روز گرفتار دنیا هستند؛ زیرا نیازهای طبیعی بدن، ایشان را به سوی تأمین این خواسته های مادی سوق می دهد. این گونه است که برای تأمین این خواسته ها بخش عظیمی از وقت و نیروی خویش را هزینه و صرف می کنند. غرق شدن در تأمین نیازهای طبیعی و مادی دنیوی و به تعبیر قرآن سبح طویل (مزمل، آیه 8) موجب می شود تا شخص از هدف باز ماند و موانع رشدی در وی تقویت گردد. از این خداوند از انسان ها خواسته است تا از این رو غرق شدن در دنیا و مادیات پرهیز کنند و به برآورده کردن نیازهای مادی به عنوان ابزار نگاه کنند نه هدف زندگی خویش؛ زیرا توجه تمام و کمال به دنیا و غفلت از هدف کمالی اخروی موجب می شود تا موانع و مفاسد افزایش یابد و آدمی دیگر قدرت حرکت به سوی هدف را از دست دهد.
در این راستا اهل ایمان نیز ممکن است گرفتار دنیا شوند؛ زیرا انسان، دشمن سوگندخورده ای دارد که اجازه نمی دهد تا مسیر رشدی را بپیماید. از این رو او را سرگرم دنیا و مادیات می کند و با وسوسه گری و فریب می کوشد تا خود را به مفاسد مبتلا کند و زمینه تزکیه و رشد را از میان ببرد.
خداوند به انسان ها همان گونه که از رحمت رحیمی، هدایت وحیانی را بخشیده است، با محدودسازی دشمنان بیرونی در برخی از مواقع و زمان ها این اجازه را می دهد تا انسان ها بی دغدغه دشمن بیرونی به مبارزه با هواهای نفسانی بپردازند و از موانع رهایی یابند.
ماه رمضان ماهی است که دشمنان بیرونی از شیاطین جنی در محدودیت و حبس قرار می گیرند و انسان می تواند بی دغدغه توفان ها و امواج بیرونی در استخری آرام شناگری را زیر نظر استادان ماهر و نجات غریق بیاموزد تا در یازده ماه دیگر سال که در دریای پر توفان و پر امواج قرار می گیرد بتواند خود را از وسوسه های بیرونی و درونی برهاند. از این رو خداوند ماه رمضان را ماه تمرین تقوا و تزکیه معرفی کرده است؛ زیرا انسان ها در این ماه می توانند در شرایط آزمایشگاهی و به نسبت مطلوب به تمرین بپردازند و اجتناب از گناه و غرق شدن در مادیات را بیاموزند.
نظر |