امام خمینی(ره)هم صاحب نظر است و هم صاحب دل. او در صحنه صاحب نظران یک اندیشمند برجسته است و در میدان صاحب دلان یک صاحب بصر صایب است.
پیامبران الهی که برای هدایت خلق از سوی خدای سبحان مبعوث شده اند. انسانها را به عبادت خدا و اطاعت او فراخوانده و از پیروی طاغوت باز دارند.و از طریق عبادت خدا و اجتناب از طاغوت آنها را از درون نورانی کرده و با نورانی شدن آنها هم خود به لقاء الهی بار یابند و هم دیگران را به آن بارگاه هدایت کنند و در عین حال که به نورانیت درون انسان ها عنایت دارند به نورانی کرد جامعه نیز از راه قیام به قسط و عدالت اجتماعی، بپردازند. راه انبیاء توسط جانشینان خاص یعنی امامان و عام آنان یعنی عالم راستین دین تداوم پیدا می کند، آنها نیز مردم را به توحید و عبادات خدا و اجتناب از طاغوت فرا می خوانندهمانطور که انبیاء الهی از راه تخلق اخلاق الهی، با کسب علم و معرفت و قدرت و توانایی وارد عرصه زندگی اجتماعی شدند و برای تحقق اهداف فوق یعنی توحید و معرفت و اقامه قسط همت گمارند. اگر جانشینان عام و وارثان آنان نیز با همین دست مایه وارد صحنه اجتماعی شوند هم مردمان را به توحید و معرفت الهی رهنمون می شوند و هم با هدایت صحیح آنان جانبه را به قسط و عدل زینت می دهند. از جمله عالمان دین که به پیروی از انبیاء الهی در عصر ظلمت ظهور کرده و با هدایت جامعه هم آنها به عرصه توحید کشانده و هم با طاغوت مبارزه کرده و هم زمینه اقامه قسط و عدالت اجتماعی را فراهم کرده امام خمینی(ره)است که با قیام شجاعانه خود در پانزدهم خرداد1342در مسیر نهضت الهی قدم گذاشت و با گذشت 15سال در بهمن ماه سال1375طاغوت را سرنگون و زمینه را برای حکومت اسلامی فراهم کردند و در 12فروردین سال58 آن حکومت را با نام جمهوری اسلامی تثبیت کردند که در آن قوانین اسلامی براساس خواست مردم اجرا می شود، که در این نوشتار شخصیت همه جانبه امام از دیدگاه حکیم متأله و مفسر قرآن و فقیه اهل بیت عصمت حضرت آیة الله جوادی آملی دامت برکاته مورد بررسی قرار می گیرد. امام(ره)و عناصر چهارگانه انقلاب امام برای هدم جاهلیت طاغوت و کشف نقاب از چهره ملکوتی اسلام نام محمّدی چهار عنصر اساسی را که به مثابه ارکان چهارگانه بنیان مرصوص اسلامی است به خوبی شناخته و به آنها ایمان آورده و شرایط تحقق آنها را تحصیلی دانسته و نه حصولی. یعنی براین باور بوده که باید شرایط تحقق جامعه اسلامی و توحیدی را فراهم کرد نه آن که در صورت فراهم شدن شرائط آن را محقق سازند و وجوب نهضت را درباره آنها مطلق دانسته و نه مشروط، از این رو در تحصیل آنها از هیچ ایثاری دریغ نکرده و از هیچ نثاری مضایقه ننموده است. عناصر چهارگانه انقلاب عناصر چهارگانه انقلاب عبارتند از: هدف الهی و اهتمام به امور مسلمین واهتمام به امور جامعه انسانی اعم از مسلمان و غیر مسلمان و حفظ انقلاب و عزّت در برابر حاکمان طغیان گر و جبّار که توضیح آن عناصر به این شرح است: الف: هدف رضای خدا و احیای کلمه علیای الهی. هدف امام(ره)در این انقلاب جز رضای خدا و احیاء کلمه علیای الهی نبود. زیرا رسول اکرم(ص)فرمود: «من اصبح من امّتی و همه غیر الله فلیس من الله»هر فردی از امّت اسلامی اگر همت روزانه و اهتمام هر بامدادش غیر خدا باشد، از خدا بیگانه است و چنین شخصی الهی نیست و برای خدا کار نمی کند و در نیجه حشر او نیز به انگیزه موهوم غیر الهی است. ب: اهتمام به امور مسلمین، مهمترین مشغله فکری امام(ره)اهتمام به امور مسلمانان اعم از ساکنان ایران و غیر ایران بوده است. زیرا پیامبر اکرم(ص)فرمود: «من اصبح و لم یهتم بامور المسلمین فلیس منهم» هر کس برای حل دشواری های جامعه اسلامی با آحاد آنان همّت نورزد از قلمرو مسلمانان خارج بوده و اسلام او کامل نیست ج: اهتمام به امور جامعه انسانی. توجّه به امور جامعه انسانی اعم از مسلمان و غیر مسلمان برای امام جاذبه فراوانی داشت، زیرا پیامبر اکرم(ص) فرمود: «من سمع رجلا ینادی یا للمسلمین و لم یجبه فلیس بمسلم» هر کس ندای مظلومیت فردی را بشنود(خواه آن استغاثه کننده مسلمان باشد یا نه)که از جامعه اسلامی کمک طلب می کند و جواب مثبت و سودمند ندهد از حوزه اسلام کامل بیرون است د: حفظ استقلال و عزّت. از ویژگی های امام خمینی(ره)حفظ استقلال و عزّت در برابر دولت طغیان گر و حاکم جبّار- خواه داخلی و خواه خارجی بوده است زیرا پیامبر اسلام (ص)فرمود: «من اقتر بالذّل طائعا فلیس منا اهل البیت» هر کس در برابر ظالم اظهار مذلّت کند و با طوع و رغبت در برابر ستم تسلیم گردد از خاندان عصمت و طهارت(س)بیگانه است زیرا آن بزرگان مثل اعلای عزّت خواهی و ستم ستیزی اند. ناگفته نماند آنچه که در میان این عناصر چهارگانه اساس و پایه است اهتمام برای خدا و جلب رضای اوست که در سایه آن عناصر سه گانه دیگر تأمین خواهد شد. زیرا محور اصلی نظام تکوین و نظام تشریع و تعلیم و تربیت و جهاد و اجتهاد و صلاح خود و اصلاح دیگران اعتقاد به توحید خداوند است و منشأ همه چیز خداست و همه کارها نیز باید برای او و جهت رضای او باشد امام و تحوّل جامعه انبیاء الهی به طور عام و پیامبر اسلام(ص)به طور خاص برای متحول ساختن جامعه، وظائف متعددی به عهده دارند و آن آگاه کردن مردم به وحی با تلاوت آن و تربیت و تزکیه نفوس آنان و تعلیم کتاب و حکمت است که در صورت انجام این وظائف سه گانه تحوّل جامعه محقق می شود. در واقع پیامبران الهی رهبری ایجاد تحوّل را به عهده دارند و مردمی که تعالیم آنها را بپذیرند و به تزکیه خود بپردازند. در آنها تحوّل ایجاد خواهد شد. امام خمینی رضوان الله تعالی علیه برای ایجاد تحوّل در مردم از روش پیامبران از جمله پیامبر اکرم(س)و جانشینان آن حضرت یعنی ائمه معصومین(ع)استفاده کرده و با آگاهی بخشیدن مردم از طریق اعلامیه هاو سخنرانی ها و با الهام از نهضت سید الشهدا در آنها تحوّل ایجاد کرده و نهضت را به ثمر رسانده است. زیرا حضرت سید الشهداء خون جگر خود راداد تا مردم دانا و دارا شوند «...و بذل مهجته فیک لیستنقد عبادک من الجهاله و حیره الضلاله» (زیارت اربعین، سالار شهیدان) سالار شهیدان خون داد تا مردم دانا و دارا شوند اولاً بدانند و ثانیاً به آن علم عمل کنند و به دیگر سخن حضرت خون جگرداد تا مردم را از جهل برهاند یعنی عالم کند و از بیراهه رفتن رهایی بخشد یعنی عادل کند امام خمینی(ره)نیز در مرحله اول به مردم آگاهی داد و با راهنمایی کردن آنان توجه داد که چگونه سیره عملی خودشان را تنظیم کنند تا بدینوسیله نهضت و انقلاب را به ثمر رسانده و تداوم آن را تضمین کنند امام خمینی(ره)قهرمان اسفار چهارگانه نکته ای که باید به آن توجّه کرد آن است که امام خمینی(ره)به لحاظ پیروی از انبیاء سفرهای چهارگانه سلوک را طی کرده است و تنها درخلوت خویش محصور نماند، بلکه در جامعه حضور پیدا کرد و آن چه را در علم و عمل یافت در جامعه به آن عینیت بخشید و به عبارت دیگر: امام(ره)در سلسله عارفان محقق جای داشت و در عین حال با همه آنها فاصله، عارفان در سیر به سوی خدا و تقرّب به او بریدن از خلق متوقف گذشته بودند. ولی امام(ره)برسفر از خلق به حق به سفر به حق در خلق پرداخت، به گفته اقبال لاهوری «مرد باطنی(عارف)پس از آرامش و اطمینانی که در مسیر معنوی پیدا می کند نمی خواهد به زندگی این جهانی باز گردد و در هنگامی که بنا به ضرورت باز می گردد، بازگشت او برای تمام بشریت سود چندانی نداردولی امام خمینی(ره)از وارثان انبیاء بوده که همچون انبیاء بازگشت شان جنبه خلاقیّت و ثمربخشی دارد و باز می گردند و در جریان زمان وارد می شوند تا جریان تاریخ را بدست گرفته و جهان تازه ای از کمال های مطلوب را خلق کنند. توضیح مطلب آن که در تمام مکاتب الهی برای انسان سفرهای چهارگانه ای وجود دارد. اول؛ سالک سفر از خلق به حق سفر می کند و حق را می شناسد و باور دارد. دوم؛ سفر در حق به حق که سالک در اسماء حسنای الهی و صفات حق سیر می کند و از این راه کمال و جمال حق را می یابد. سوم؛ سفر سالک از خدا به سوی حق است که با این حرکت خلق را با دیده الهی می شناسد چهارم؛ سیر در خلق به حق است که در کثرت با دید وحدت سفرمی کند. این سفرهای چهارگانه را بعضی با نظر و فکر طی می کنند وبرخی با بصر و دل می پیمایند، صاحب نظران با فهمیدن و با استفاده از عقل و صاحب بصران با دیدن و از طریق قلب در این مسیر قرار می گیرند. ناگفته نماند صاحب بصران و صاحب دلان آن چه را که صاحب نظر با عقل واستدلال می یابد با شهود دریافت می کند. امام خمینی(ره)هم صاحب نظر است و هم صاحب دل. او در صحنه صاحب نظران یک اندیشمند برجسته است و در میدان صاحب دلان یک صاحب بصر صایب است. امام هم به نقد افکار صاحب نظران در حکمت و اصول فقه و فقه می پردازد و هم ره آورد عارفان می یابد و احیاناً آن مورد ثقه قرار می دهد. امام خمینی(ره)هم مهندس اسلام بود و می فهمید که اسلام چه می گوید و هم معمار اسلام بود و سعی کرد تا دین را ازصفحه کتاب بدر آورد و در صحنه جامعه پیاده کندو برای حفظ دین نیز تلاش کرد. او مثل بسیاری نمی گفت دین صاحب دارد بلکه می گفت:صاحب دین، کلید داری دین را بدست عالمان راستین داده تا از آن صیانت و نگهداری کنند. در واقع با سفرهای چهارگانه نه تنها دینِ را شناخت بلکه آن را یافت و در نهایت متولی دین شد که تولّی دین و عهده داری حفظ و نگهبانی آن نتیجه پیمودن شهودی اسفار چهارگانه است ابتکار امام خمینی ابتکار امام خمینی(ره)در فقه اکبر(فلسفه و عرفان)این است که ایشان نه تنها گوهر ذات را متحوّل کرد و در مقاطع چهارگانه طی طریق نمود بلکه جهانی شد که در همه جا حضور و ظهور پیدا کرد از این رو گاهی غرب متجاوز را به استیضاح می کشاند و زمانی شرق ملحد را به توحید ناب فراخواندراه یافتن امام به این مقام منیع و بلند نتیجه بینش عمیقی است که شریعت را در خدمت طریقت و هر دو را در خدمت حقیقت قرار داده و بین آنها جدایی نینداخته است یعنی هم اصل شریعت بود و هم اصل طریقت. امام خمینی(ره)خود در این رابطه می فرماید: آنها که فکر می کردند یا فکر می کنند که بدون شریعت می توانند به مقصد برسند، هیچ شاهدو دلیلی ندارند، زیرا ذات اقدس الله که راهنماست تنها راه را عمل به شریعت می داند و آنها که می پندارند با عمل به شریعت نمی توان به طریقت رسید، آنها که با سیر و سلوک و شریعت و طریقت هماهنگ شدند ولی به حقیقت بار نیفاتند برای آن است که به درستی طی طریق نکردند. جمع عرفان و سیاست «امام خمینی(ره)» امام راحل شاخصه ای دارد که نه اهل شریعت آن را دارند و نه اهل طریقت و نه اهل حقیقت، زیرا اهل شریعت می گفتند: شریعت منهای سیاست است و اهل طریقت می گفتند طریقت منهای سیاست است و اهل حقیقت نیز باورشان این بود که حقیقت منهای سیاست است، ولی امام هم شریعت و هم دیانت را عین سیاست می دانست و هم می گفت: طریقت ما عین سیاست است و هم حقیقت ما عین سیاست است از این رو وقتی رهبری جامعه را به عهده می گیرد شریعت را با سیاست هماهنگ می کرد و وقتی دستور تهذیب نفس می داد طریقت را با سیاست هماهنگ می کرد و وقتی خواص یا اخص به حضورشان می رسید و فکر می شد آن ها اهل حقیقت اند، حقیقت را با سیاست هماهنگ می کرد مجموعه سخنانی که امام در مناسبت های مختلف مطرح کرد و در صحیفه نور گرد آمده است بیان گر این نگرش امام است فرشته خوبی امام(ره) انسان برای کمال آفریده شد و در صورتی به کمال می رسد که از قلمرو حیوانی خارج و به مرز فرشته ها نزدیک شود. خدای سبحان در قرآن قلمرو حیات حیوانی را بازگو کرد که خصلت و خوی او چرندگی و درندگی است و منطقه وسیع فرشتگان را نیز شرح داد و فرمود آنها بندگان مکرّم الهی اند که هیچ کاری را بدون فرمان او انجام نمی دهند و هرگز در گفتار از خدا پیشی نگرفته و بدون اراده او سخن نمی گویند و در بخشی از آیات فرشته ها را موجودی می داند که هرگز از بندگی خدا خسته نمی شوند.شرح حال انسان های برجسته در قرآن نیز به همین شکل بیان شده است، خدای سبحان او را وصف بندگان مکرم الهی و مقرّب بارگاه معرفی می کند.و از مؤمنان راستین با وصفی یاد می کند که آنها دائم به یاد خدا هستند؛ «الذین هم علی صلوتهم دائمون»یعنی مؤمنان دائم یاد خدا را در دل دارند. قرآن با بیان این حقایق در صدد آن است که خوی فرشته شدن را به انسان تعلیم دهد. براین اساس انسان زمانی کامل می شود که اولا از حیات حیوانی برهد و ثانیاً به مرز فرشته ها نزدیک شود. امام خمینی(ره)کسی بود که تلاش و کوشش می کرد تا خود را از لذّت ها و شهوات حیوانی نجات داده و به اوصاف فرشته ها متصف شود و تا آن جا که ممکن است عادلانه زندگی کند و کریمانه بسر برد. و براین اساس بود که تأکید می کرد باید نظام طاغوتی سرنگون شود و نظام اسلامی تأسیس شود ودر نام نظام اسلامی نیز می فرمود: باید جمهوری اسلامی باشد نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد.بنابراین پیروان امام(ره)نیز باید با پیروی از او اولا خود را از خوی حیوانی برهانند و ثانیا خود را به منطقه فرشته ها نزدیک کنندو ثالثاً در نظام درونی همه خواسته ای خود را بر عقل عرضه کنند و رابعاً با استفاده از این فعالیت علمی و عملی همه عبادات را اقامه کنند. امام خمینی(ره) با پیمودن مسیر تکامل علاوه بر رشد علمی و عملی و پرورش شاگردان برجسته و تشکیل حکومت اسلامی رسالت جهانی خود را از طریق پیام به گورپاچف رئیس جمهوری وقت شوروی و دعوت او به بازنگری فکری و دریافت راه صحیح و حرکت در مسیر معنوی به اتمام رساند و با تدوین وصیت نامه معنوی و الهی راه آینده انقلاب و چگونگی تداوم و حفظ آن را به اطلاع همگان رساندو فرمود:«همانطوری که رمز پیروزی انقلاب اسلامی انگیزه الهی داشتن و اخلاص درونی و متحد بودن است راز بقای آن نیز همین دو رکن است. زیرا با انگیزه الهی داشتن حق همواره پایدار بوده و باطل چونان کف روی سیل خروشان پایمال می شود و با اتحاد و همبستگی تمام نیروها متوجه هدف واحد شده و هر گونه مانعی را برطرف می کند. از این رو مردم باید بیدار بوده و با بیداری و حفظ این دو رکن دستاوردهای انقلاب اسلامی را به خوبی حفظ و نگهبانی کنند.» منبع : پاسدار اسلام شماره 342
نظر |