بخت و اتفاق از دیدگاه ابن سینا
بن سینا نیز به تبع رئیس مشائیان، به بحث پیرامون بخت و اتفاق می پردازد و آن را ناقض قانون علیت نمی داند. اما در چار چوب جهان شناسی خاص خود و برداشت متفاوتی که از علیت وجودی دارد، به تبیین آنها می پردازد
چکیده
در میان اقوال کسانی که وجود تمام عالم را ناشی از اتفاق می دانند و قانون علیت را نادیده می گیرند، برخی فقط پیدایش موجودات جزئی را به اتفاق نسبت می دهند و معتقدند در پیدایش طبایع جزئی مادی، نمی توان اتفاق را نادیده گرفت و ضرورت علی را جاری ساخت.
ارسطو ضمن اعتقاد به قانون علیت در عالم، بخت و اتفاق را از جمله علل می داند، ولی به همسویی و سازگاری بخت و اتفاق با ضرورت معتقد نیست و اتفاق را در مقابل ضرورت قرار می دهد. ابن سینا نیز به تبع رئیس مشائیان، به بحث پیرامون بخت و اتفاق می پردازد و آن را ناقض قانون علیت نمی داند. اما در چار چوب جهان شناسی خاص خود و برداشت متفاوتی که از علیت وجودی دارد، به تبیین آنها می پردازد و آنها را علل حقیقی و موجبه امور نمی داند و تا حدودی موفقتر از ارسطو بحث را پیش می گیرد، به طوری که ضرورت علی و معلولی دچار خدشه نمی شود. اما در نهایت امر این مطلب جای بحث دارد که کدام مشکل فلسفی، ارسطو و ابن سینا را وادار به اتخاذ چنین موضعی در باب بخت و اتفاق می کند. این مطلب در ابن سینا نیاز بیشتری به تفحص دارد. چرا که با قبول نظام احسن، وجود و حاکمیت ضرورت علی در عالم و علم عنایی حق تعالی به موجودات، برای نظریاتی چون بخت و اتفاق که ناشی از جهل انسان به علل حقیقی است و بیشتر جنبه عامیانه دارد تا علمی و فلسفی، جایی باقی نمی ماند.
-------------------------------------------------------------------------------------
واژگان کلیدی :علت، علت فاعلی، علت غایی، بخت، اتفاق، عبث
-------------------------------------------------------------------------------------
نویسنده:مریم سالم -دکتر رضا اکبریان دانشیار دانشگاه تربیت مدرس
منبع: سایت حکمت سینوی
نظر |