عضو شورای عالی جبهه ایستادگی گفت: گزارش احمد شهید قطعاً نمیتواند به عنوان ملاک قرار گیرد، اگر بنا به بررسی حقوق بشر است بنده حاضرم در مجامع جهانی حاضر شوم و نقض حقوق بشر و گزارشاتی که هست، را بررسی کنم.
گزارش احمد شهید، گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور حقوق بشر ایرانیان اظهار داشت: احمد شهید، آلت دست اغراض جهانی علیه ملت و نظام جمهوری اسلامی است و با عینک خاص خود به اطراف نگاه میکند. این عضو شورای عالی جبهه ایستادگی تصریح کرد: گروههای ضد انقلاب که با اصل نظام مشکل دارند منابع خبری وی به شمار میروند و باید گفت یکسویه نگاه کردن به مسائل در گزارش احمد شهید کاملاً آشکار است. وی در عین حال به بحثهای مربوط به ترورهای دانشمندان اشاره و اضافه کرد: احمد شهید مواردی را که گروههای معاند نظام مطرح میکردند را نه تنها ندیده بلکه آنها را منبع بحثهایش قرار داده و در بحثهایی که مربوط به مسائل داخلی است، بسیار ناقص، پراکنده و یکسویه عمل کرده است. روحالامینی با بیان اینکه این گزارش قطعاً نمیتواند به عنوان ملاک قرار گیرد، یادآور شد: اگر بنا به بررسی حقوق بشر است بنده حاضرم در مجامع جهانی حاضر شوم و نقض حقوق بشر و گزارشاتی که هست، را موشکافی و بررسی کنم؛ ما در دفاع از حقوق خود در داخل کشور از آنها تواناتر هستیم و نیازی به آنها نداریم.
نظر |
علت اصلی خلود و جاودانگی در عذاب جهنم تغییر هویت انسان به واسطه انحراف و خروج از مسیری است که خداوند برای او در نظر گرفته است. هویت انسان همان مسیر به سوی خدا و حرکت در مسیر توحید می باشد در حالی کفر و شرک حرکت در جهت خلاف آن می باشد.
فلسفه ی عذاب جاوید برای گناه محدود و کوتاه در زندگی دنیا و فایده عذاب جاوید برای کسانی که محکوم به آن شده اند مسائلی است که این نوشتار می کوشد به آنها پاسخ دهد. تناسب گناه با عذاب دائم همیشگی از آنجا که جهنم و عذاب آن، باطن اعمالی است که در دنیا انجام داده ایم، می توان به راز خلود در جهنم پی برد و آن این است که: عده ای چنان در اعمال زشت فرو می روند که هر اندازه عمر هم داشته باشند امکان ندارد آن اعمال و آن رویه را کنار بگذارند. در واقع ذات این ها کاملا در انحراف قرار گرفته و اعمال زشتشان به قدری زیاد شده که فطرتشان را منسوخ نموده است، به تعبیر امام خمینی: "کسی که مخلد در ارض طبیعت گردد. باطن آن در عالم دیگر جلوه می کند و آن خلود در عذاب جهنم است. خلود در جهنم، تابع خاموش شدن نور فطرت است و آن از"اخلاد الی الارض" به طور مطلق حاصل شود و این تعبیر از قرآن کریم اقتباس شده است که :"ولکنه اخلد الی الارض و اقبح هواه" (1) اما او جاودانه به زمین گرایید و از هوای نفس خود پیروی کرد. اگر فطرت توحید، که فطرة الله است، از دست رفت و به جای آن شرک و کفر نشست دیگر شفاعت شافعین نصیب انسان نشود و انسان در عذاب جاودانه خواهد ماند. گاهی ملکات سبب خلود انسان در جهنم می شود، زیرا که ایمان را می گیرد، مثل حسد. در روایات است که: حسد ایمان را می خورد همان طور که آتش هیزم را می خورد.(2) و نیز در روایات آمده که اگر دو گرگ در ابتدا و انتهای گله ی بی شبان رها شود به اندازه حب شرف و مال و دنیا که دین مومن را از او می گیرد، آن ها را هلاک نمی کنند. (3) اگر فطرت توحید، که فطرة الله است، از دست رفت و به جای آن شرک و کفر نشست دیگر شفاعت شافعین نصیب انسان نشود و انسان در عذاب جاودانه خواهد ماند اگر انسان با اخلاق فاسد از این عالم مادی منتقل شود رها شدن از آن اخلاق از دست خود او خارج می گردد، و تا یک خلق از اخلاق انسانی بخواهد در آخرت یا برزخ تبدیل به خلق نیکو شود، هیهات است. (4) به این دلیل، وقتی فردی یهودی، خلود در جهنم را به عنوان اشکال نزد رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) مطرح می کند، ایشان در پاسخ می فرمایند: "او را به واسطه ی نیتش در آتش جاودان نگه می دارد. کسی را که خداوند می داند اگر تا پایان دنیا در آن بماند، نافرمانی او را می کند، به واسطه ی نیتش برای همیشه در آتش نگه می دارد و این نیت او از عملش بدتر است. همین طور کسی که در بهشت جاودان جای دارد، بدین سبب است که قصد دارد اگر هر روز در دنیا باقی بماند، همواره فرمانبری خدا را نماید و نیت او از عملش بهتر است، به دلیل نیت هاست که اهل بهشت در بهشت و اهل جهنم در جهنم جاودان می مانند.(5) علاوه بر بحث روانی و عرفانی، تبیین فلسفی ای نیز از این مطلب می توان ارائه کرد، بدین صورت که: کسی که همواره در بدی ها غوطه ور است، ذاتش منسوخ شده و در جهت ضد الهی قرار گرفته است. از سوی دیگر، همگان به سوی خدا در حرکت اند. در این حال چنین کسی از طرفی با اعمالش، هویت خود را کاملا در جهت خلاف رسیدن به خدا سیر داده و از سوی دیگر، اقتضای رحمت الهی این است که او نیز به سوی خدا برود. در حقیقت این برگرداندن او به سوی خدا، برخلاف هویتی است که خودش برای خود رقم زده است و این برای او عذابی همیشگی خواهد بود، زیرا هویتش در یک جهت قرار گرفته است، ولی رحمت الهی و قانون الهی که رجوع همگان به سوی خدا است، او را به جهتی دیگر می کشاند. همین عذاب دائم، مقتضای رحمت عام الهی است که "همه موجودات را به سوی خدا برگرداند" و ثمره اش برای آن ها نیز همین کشیده شدن به سوی خداست، ولو بسیار درد آور باشد در مورد سایر مجرمین، چون صفت زشتی را در جان پرورده بودند، جدا شدن آن صفت برایشان با درد و رنج فراوان توأم است، اما همین که آن صفت از عمق وجودشان کنده شد، دیگر عذابشان به پایان می رسد و از جهنم خلاصی می یابند، ولی کسی که این صفت، عین ذات و هویتش شده، وجودش عین زشتی و پلیدی گردیده است و بازداشتن او از پلیدی مستلزم حرکتی کاملاً در خلاف جهت ذات و هویتش است و این رنجی مداوم و پایان ناپذیر خواهد بود. قرآن کریم می فرماید: "و اذا ذکرالله وحده اشمأ زّت قلوب الذین لایؤمنون بالآخرة." (6) هر وقتی خدا به تنهایی یاد شود دل های آنان که به آخرت ایمان ندارد، منزجر می گردد. همانطور که گفتیم اولاً آخرت، باطن این دنیاست، و ثانیا در آخرت، باطل بودن تأثیرات استقلالی اشیاء آشکار می گردد و در واقع مصداق کامل و دقیق جمله ی "ذکر الله وحده" قلبهایشان منزجر می شد. با این وصف، در عین حال که آن ها عذابی دائم می چشند، همین عذاب دائم، مقتضای رحمت عام الهی است که "همه موجودات را به سوی خدا برگرداند" و ثمره اش برای آن ها نیز همین کشیده شدن به سوی خداست، ولو بسیار درد آور باشد. خلاصه سخن ... براساس آنچه بیان شد علت اصلی خلود و جاودانگی در عذاب جهنم تغییر هویت انسان به واسطه انحراف و خروج از مسیری است که خداوند برای او در نظر گرفته است. هویت انسان همان مسیر به سوی خدا و حرکت در مسیر توحید می باشد در حالی کفر و شرک حرکت در جهت خلاف آن می باشد. پی نوشت: 1- اعراف /176 2- کلینی، اصول کافی، ج2، ص306 3- کلینی، اصول کافی، ج1، ص315 4- امام خمینی، معاد از دیدگاه امام خمینی، ص321 -320 5- صدوق، التوحید، تصحیح سید هاشم رسولی محلاتی، ص399-398 6- زمر /45
منبع: تبیان
شاید پهپادهای (هواپیماهای بدون سرنشین کنترل از راه دور) ایرانی آنقدر پیشرفته نباشند که بتوانند جهانیان را شگفتزده کنند، اما حداقل یک چیز هست که ایران آن را بهتر از هر کشور دیگری در اختیار دارد: ساخت بتن.
بمبهای 13تنی سنگرشکن آمریکایی میتوانند تا 60 متر درون بتن معمولی نفوذ کنند، اما به نظر نمیرسد این بمبها در برابر بتنهای فوقمقاوم و هوشمند ایرانی کار زیادی از پیش ببرند. شاید پهپادهای (هواپیماهای بدون سرنشین کنترل از راه دور) ایرانی آنقدر پیشرفته نباشند که بتوانند جهانیان را شگفتزده کنند، اما حداقل یک چیز هست که ایران آن را بهتر از هر کشور دیگری در اختیار دارد: ساخت بتن. ایران کشور لرزهخیزی است و بنابراین مهندسان ایرانی برخی از محکمترین و بادوامترین مصالح ساختمانی دنیا را ساختهاند. این بتنها به راحتی میتوانند در برابر زمینلرزههای کوچک، و در صورت وقوع، در مقابل لرزشهای مصنوعی زمین مقاومت کند. لرزشهایی که در اثر بمباران ایجاد میشود. به گزارش اکونومیست، ظاهرا به نظر میرسد که مقامات نظامی ایالات متحده آمریکا نگرانند که بمبهای سنگرشکن آمریکایی نتوانند در سنگرهای عمیق ایرانی نفوذ کنند؛ خصوصا با در نظر گرفتن این نکته که ایران دارای فناوری بتن فوق کارآمد (UHPC) هوشمند است. ادامه مطلب...
نه تنها که این موضوع یک ذره به من برنخورد بلکه خیلى هم خوشحال شدم؛ زیرا ما اروپاییها را مىستاییم که مردمى صریح هستند و رودرواسىهاى بیجا ندارند. من که قبلا از ایشان وقت نگرفته بودم و لذا از صراحت ایشان خیلى خوشم آمد.
در سالهایى که در قم به تحصیل اشتغال داشتم یک وقت شخصى از خطباى معروف ایران به قم آمد، و اتفاقا حجره بنده را براى دید و بازدید خود انتخاب نمود.
در این ایام یکى از افراد، ایشان را در وقت نامناسبى به خانه آیتا... بروجردى برده بود و آن موقع درست هنگامى بود که مرحوم آقاى بروجردى به مطالعه اشتغال داشت؛ زیرا معظم له ساعتى بعد مىبایست تدریس مىفرمودند. در ضمن برنامه مرحوم آقاى بروجردى این بود که در وقت مطالعه هیچ کس را نمىپذیرفتند. در مىزنند و به پیشخدمت مىگویند: به آقا بگویید فلانى به ملاقات شما آمده است. نوکر، پیغام را مىرساند و بر مىگردد و مىگوید: آقا فرمودند من فعلا مطالعه دارم، وقت دیگرى تشریف بیاورید. آن شخص محترم هم بر مىگردد و اتفاقا همان روز به شهر خود مراجعت مىکند. همان روز موقعى که آیتا... بروجردى براى درس آمدند من را در صحن دیدند و فرمودند: «بعد از درس براى دیدن فلانى به حجره شما مىآیم». گفتم: ایشان رفتهاند. فرمود: پس وقتى که ایشان را دیدى بگو: حال من وقتى تو به دیدن من آمدى مانند حال تو بود، وقتى مىخواهى براى ایراد سخنرانى آماده شوى، من دلم مىخواست هنگامى با هم ملاقات کنیم که حواسم جمع باشد و با هم صحبت کنیم، در حالى که آن موقع من مطالعه داشتم و مىخواستم براى درس بیایم». پس از مدتى من آن شخص را ملاقات کردم، و شنیده بودم که بعضى از افراد وسوسه کرده و به این مرد محترم گفته بودند: تعمدى در کار بوده که به تو توهین شود و تو را از در خانه برگردانند. من به آن مرد محترم گفتم: آیتا... بروجردى مىخواستند به دیدن شما بیایند و چون مطلع شدند که شما حرکت کردید معذرت خواهى نمودند. آن مرد در جواب من گفت: «نه تنها که این موضوع یک ذره به من برنخورد بلکه خیلى هم خوشحال شدم؛ زیرا ما اروپاییها را مىستاییم که مردمى صریح هستند و رودرواسىهاى بیجا ندارند. من که قبلا از ایشان وقت نگرفته بودم و لذا از صراحت ایشان خیلى خوشم آمد. آیا اینکه ایشان بدون تعارف فرمودند حالا من کار دارم بهتر بود یا اینکه با ناراحتى مرا مىپذیرفت و دائم در دل خود ناراحت بود و با خود مىگفت این بلا چه بود که بر من نازل شد؟ وقت مرا گرفت و درس مرا خراب کرد؟! اتفاقا من بسیار خوشحال شدم که در کمال صراحت و رکگویى مرا نپذیرفت. چقدر خوب است مرجع مسلمین این طور صریح باشد.» منبع : حکایتها و هدایتها در آثار استاد شهید آیتا... مرتضى مطهرى
فقط یه وطن فروش می تواند این حرف را بزند