تصرف غیر مجاز در اموال دیگران که از آن به خوردن مال حرام یا همان لقمه حرام یاد می شود؛ خواه ناخواه آثاری را در پی دارد که می توان آنها را با وضوح و تاکید قابل توجه ای در منابع دینی و کلام بزرگان آیین مشاهده کرد.
آنچه در ادامه می آید آثاری است که اثرات لقمه حرام است و فراری از آن نیست. به این امید که این نکات هشداری باشد برای همگان تا بیش از پیش در نوع و راه آنچه به دست می آوریم دقت کنیم. نکته آخر اینکه فراموش نکنیم که، پیشگیری همیشه به خصوص در این مورد بهتر و آسان تر از درمان است.
نماز بی ارزش و دعایی که شنیده نمی شود
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: مَنْ أَکَلَ لُقْمَةَ حَرَامٍ لَمْ تُقْبَلْ لَهُ صَلَاةٌ أَرْبَعِینَ لَیْلَةً؛ نماز کسی که لقمهاش حرام است تا چهل روز از ارزش چندانی برخوردار نیستوَ لَمْ تُسْتَجَبْ لَهُ دَعْوَةٌ أَرْبَعِینَ صَبَاحاً و تا چهل روز دعای او مستجاب نمی گردد وَ کُلُّ لَحْمٍ یُنْبِتُهُ الْحَرَامُ فَالنَّارُ أَوْلَى بِهِ و هر مقدار از بدن که پرورش یافته لقمه حرام باشد سزاوار آتش و سوختن است.(1)
در حدیثی قدسی آمده است که خداوند متعال می فرماید: فَمِنْکَ الدُّعَاءُ وَ عَلَیَّ الْإِجَابَةُ فَلَا تَحْجُبْ عَنِّی دَعْوَةً إِلَّا دَعْوَةَ آکِلِ الْحَرَامِ؛ بنده من! تو دعا کن؛ من اجابت می کنم. بدان که تمام دعاها به پیشگاه اجابت من می رسد؛ مگر دعای کسی که مال حرام می خورد.(2)
شخصی به محضر رسول خدا صلی الله علیه و آله شرفیاب شد. به آن حضرت عرض کرد که دوست دارم دعایم مستجاب شود؛ چه کنم؟ پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به او فرمود: طَهِّرْ مَأْکَلَکَ وَ لَا تُدْخِلْ بَطْنَکَ الْحَرَامَ؛ لقمهات را پاک کن [تا مبادا به حرامی آلوده باشد] و مراقب باش هیچ نوع حرامی را مصرف نکنی.(3)
امام صادق علیه السلام فرمود: اگر کسی با مالی که از راه حرام بدست آورده است عازم حج شود هنگامی که لبیک می گوید جواب رد به او می دهند که لَا لَبَّیْکَ وَ لَا سَعْدَیْکَ که این نشان از مردودی عمل اوست اما اگر مال او از راه حلال کسب شده باشد پاسخ مثبت به او داده می شود که لَبَّیْکَ وَ سَعْدَیْکَ و این نشان از قبولی عمل(9) او خواهد بود.
نظر |
یکی از شبهات رایج در مورد قانون اساسی و نظام جمهوری که هموراه از سوی مخالفان نظام مطرح میشود این است که چرا باید نسلهای فعلی و آینده، تن به پذیرش نظامی دهند که پدران آنها تأسیس کرده و یا به آن رأی دادهاند، درحالی که خواستهها و نیازهای هر نسلی متفاوت از نسل قبلی است؟
مقام معظم رهبری در دیدار اخیرشان با اعضای مجلس خبرگان مباحثی بدیع و قابل توجه را دربارهی نظام سازی، ولایت مطلقهی فقیه، انعطاف پذیری و ... مطرح نمودند، که بی تردید ریشه در فلسفه سیاسی ایشان دارد. در همین راستا «حجت الاسلام دکتر محسن مهاجرنیا» به درخواست برهان و طی یادداشت شفاهی زیر، به تبیین این بخش از فرمایشات معظمله پرداخت. گفتنی است دکتر مهاجرنیا در گذشته تحقیق و پژوهش گستردهای دربارهی فلسفهی سیاسی حضرت آیتالله خامنهای انجام دادهاند و برهان نیز در این زمینه با ایشان مصاحبهای اختصاصی ترتیب داد که با عنوان «آیا در فلسفهی سیاسی آیتالله خامنهای حقوق شهروندی جایگاهی دارد؟» منتشر شد.
در صحبتهای مقام معظم رهبری حدود پنج نکته مهم به نظر میرسید؛ از جمله تأکید بر اصول و مبانی نظام، معنای ولایت مطلقه، ارگانیک بودن ولایت و در نهایت بحث مردمسالاری دینی. قبل از این پنج نکته لازم است مقدمهای را بیان کنم. توجه به شأن نزول این صحبت مهم است که در حضور اعضای مجلس خبرگان رهبری بیان شده است. خبرگان مهمترین نهادی است که در چارچوب ولایت فقیه شکل گرفته و به نوعی نقش تقدمی حتی بر خود ولی فقیه دارد، یعنی خبرگان رهبری در چارچوب نظام ولایت فقیه نسبت به ولی فقیه و رأس هرم، به نوعی تقدم زمانی دارد.
مقام معظم رهبری در حضور چنین جمعی روی این پنج نکته به عنوان مهمترین دغدغهای که امروز برای ایشان مطرح است، تأکید میکنند و بعد از سی و چند سال پس از انقلاب این بحث را مطرح میکنند. مهمترین نکات را باید در این چند موضوع دید:
اول؛ بحث ناظر به بسترها، زمینهها، مسایل مختلف و ضرورتهایی است که ایشان احساس کردهاند. در واقع متأخر به بسترها و زمینههای سیاسی اجتماعی، تاریخی و فرهنگی است که اکنون در جامعه و جهان وجود دارد. بنابراین وقتی میگویند که ما روی اصول باید تأکید بکنیم بعد تأکید میکنند نباید تحت تأثیر عقلانیت مدرن غربی واقع بشویم و انعطاف پذیری به این معنا را رد میکنند. این مباحث ناظر به این است که مقام معظم رهبری در دورهای بحث مینمایند که چالشهای تفکر دینی با تفکر غربی به صورت جدی مطرح است.
دوم؛ ایشان به نیازها و مقتضیاتی که امروز در ایران و کشورهای اسلامی در حال تحول و انقلاب و همین طور در کل جهان وجود دارد، پاسخ میدهند، یعنی در خلاء صحبت نمیکنند و بحث صرفاً نظری نیست بلکه یک مقولهی عینی و واقعی و در جامعهی امروزی مطرح است و پاسخی را به آن میدهند.
سوم؛ وقتی وارد بحث نظام سازی و مردم سالاری دینی میشوند در واقع آن الگوی مطلوبی را که در گذشته تحت عنوان «مردم سالاری دینی» مطرح کرده بودند و نیز الگوی جمهوری اسلامی امام راحل را تبیین میکنند. موضوع ولایت فقیهای که ایشان در این دیدار طرح کردند نگاهی تبیینی است به آن نظریهی مردم سالاری دینی که در گذشته مطرح شده و هنوز پروندهی آن باز است؛ یعنی یک نظریه را طرح کردهاند مرتب به آن تکمله میزنند و در هر بحثی، گوشهای از آن بحث را تکمیل میکنند. بنابراین صحبتهای مقام معظم رهبری را باید با توجه به این سه نکته تبیین کرد که اول، ناظر به شرایط است. دوم، ناظر به نیازها است و سوم، ناظر به تبیین آن الگویی است که در ذهن ایشان وجود دارد.
اما پنج نکتهی اصلی:
1- در آغاز بحث، ایشان در مقولهی نظام سازی ورود پیدا کردند در تأکیدی که بر اصول و مبانی داشتهاند فرمودند که پیشرفت باید مبتنی بر این اصول باشد. تأکید بر اصول و مبانی به نوعی ناظر به چالش سنت و مدرنیته است، چالش آموزههای دینی با آموزههای غربی و به تعبیر امروزی، آموزههای تجربی به صورت جدی مطرح است. افرادی هستند که اصرار بر این دارند که ما باید از تجربهی مدرن دنیا استفاده کنیم، باید در سیستم اقتصادی، بانکداری، مسایل سیاسی، اصل نظام و ... از تجربهی بشری استفاده کنیم. از عقلانیت وجود بشر که عمدتاً غربی است و از دستآوردهای دنیای امروز استفاده کنیم و بسیاری به این سمت میروند که اگر حتی این دستآوردها و عقلانیت بشری امروز با اصول و مبانی هم اصطکاک پیدا کرد و تعارض داشت ما از اصول و مبانی دست برداریم.
2- راجع به نظامسازی،ایشان به دو مسأله اشاره کردند؛ یکی را تصریحاً و دیگری را تلویحاً، ایشان فرمودند نظامسازی، دفعی نیست، مداوم و جاری است. ممکن است تصور شود که وقتی نظامی را میسازیم و انقلابی را میکنیم بعد از این، تکلیف ما تمام شده است چرا که نظام به وجود آمد، قانون اساسی برایش نوشته شد و تکلیف از ما ساقط گردید. ایشان فرمودند این تفکر یک بارهای و دفعی در نظامسازی اسلامی مردود است. نظام اسلامی یک چیز استدامهای است یعنی مرتب باید ترمیم، اصلاح، تصحیح و رفع نواقص بشود و رو به تکامل و رو به جلو پیش برود؛ انعطاف پذیری داشته باشد. این مبانی که نظامِ نظامسازی نیاز مداوم به ترمیم دارد، نکتهی بسیار دقیق و اساسی و پاسخی است به بسیاری از شبهاتی که در این مدت مطرح شده است. نظامسازی یک مسألهی دفعی نیست که مثلاً اگر تشکیل دادند بگوییم تمام شد و 20 سال ،30 سال و 40سال بعد بگوییم این نظام آن موقع تثبیت شده است.
اینجا پاسخ یکی از اشکالهای رایج را هم میبینیم. همواره از سوی مخالفان نظام این شبهه مطرح میشود که نظامی توسط پدران ما مثلاً بیست، سی سال پیش تأسیس شده ما میخواهیم یک فکر دیگری را تولید کنیم و نظام دیگری تأسیس کنیم. تأکید ایشان بر این است که ما این نظام را به طور دایم پرورش دهیم. تأسیس نظام یک باره نیست که بعدها دیگران بگویند ما که آن موقع نبودهایم. این دقیقاً پاسخی است به این شبهه، یعنی یک نظام اسلامی، نظامی است که مرتب با توجه به نیاز نسلهای نو، افکار جدید و نظریات جدید خودش را بازسازی میکند و به طور دایم در درون این نظام بازشناسی، بازنگری و بازسازی اتفاق میافتد. این نظام به طور دایم به روز میشود تا تمامی نیازها، خواستهها و مطالباتی که مردم این زمان میخواهند در درون این نظام خودش را نشان بدهد و به طور دایم بازسازی بشود.
3- این انعطاف پذیری، تکمیل، و رفع نواقص رو به جلو است. یک وقتی است که کسی انعطاف به خرج میدهد که نوعی قهقرایی است. از بعضی از دیدگاهها و خواستهها عدول میکند تا خودش را منعطف نشان دهد. ایشان تأکید کردند ما نباید در مقابل فشارهای بیرونی انعطاف پذیری به این معنا داشته باشیم که از اصول و مبانی دست برداریم، این یک سیر قهقرایی است. به عنوان مثال در بحث قصاص، دیه و ... فشارهای بیرونی باعث میشوند که گفته شود که بالاخره در عقلانیت غربی قصاص چیز بدی است، دیه چیز بدی است و ما بیاییم خودمان را منطبق به همانها کنیم. ایشان فرمودند که تحول رو به جلو و تکاملی مد نظر است، نه تحول به سمت غرب.
معظمله در نهایت فرمودند معنای ولایت مطلقه هم همین است یعنی ولایت مطلقه را به این معنا گرفتهاند که ولایت فقیه دائماً دنبال تحول و تکمیل و اصلاح و انعطاف و رفع نواقص از نظام اسلامی است یا به تعبیر من دائماً دنبال بازشناسی، بازنگری و بازسازی است. این برخلاف آن دیدگاه در باب ولایت مطلقه است که مطلقه را به معنای چیزی در نظر میگیرند که سر از استبداد و دیکتاتوری در میآورد یعنی در تمامی حوزهها و کارهای تصمیمگیری و تصمیم سازی به یک نفر برمیگردد و آن یک نفر براساس خواستههای شخصی خود اقدام میکند. هر طوری که دلش میخواهد، تصمیم میگیرد، این میشود ولایت استبدادی که در کارهای شخصی و فردی تا کارهای نظامی نظام و اجتماعی، تمامی حوزهها ممکن است این ولایت وجود داشته باشد. ایشان تأکید فرمودند که مطلقهای که ما داریم، ولایتی است که مبتنی براصول است یعنی دقیقاً ولایت دینی و اسلامی است. تخطی از اصول مساوی با انهدام و نابود شدن اصل ولایت است و تخصصاً از ولایت فقیه خارج میشود. بنابراین اولاً متکی بر اصول است. ثانیاً یک ولایتی مبتنی بر اسلام اصولگرایانه است و ثالثاً اصلاحگرایانه است و دائماً به دنبال احیا و تکامل خودش است. از این رو تعبیر ولایت مطلقه را ایشان به معنای انعطاف پذیری در اصل نظام و تحول بیان کردند.
بعد تحول را باز به دو معنا توضیح دادند که گاهی تحول تکاملی است و گاهی قهقرایی. فرمودند که اگر ما خودمان را به صورت ارادی و داوطلبانه با برنامه، با تکنولوژی متحول نکنیم، تحول بر ما تحمیل خواهد شد و آن تحول دیگر تکاملی نیست و ممکن است قهقرایی باشد. آن تحولی که در آن ارادهی بیگانگان ما را متحول بکند، کنترلش دست ما نیست.
4- نکتهی مهم دیگری که در بحث ایشان مطرح بود، این است که فرمودند ولایت فقیه یک دستگاه است. این پاسخی است به افرادی که میگویند یا فکر میکنند که ولایت فقیه یک نفر است. فکر میکنند ولی فقیه شخصی است که خواستههای او در همه جا اعمال و تصمیم میسازد و نیز تصمیم میگیرد و اجرا میکند و داوری و فصل الخطابی در همهی امور دارد، از این رو آنها شائبهی استبداد را پیش میکشند. ایشان فرمودند ولایت فقیه یک دستگاه است، وقتی نگاه دستگاهوارگی داشتید و تعبیر به نظامسازی کردید، یعنی نظام اسلامی یک سیستمی است که اجزای آن به صورت ارگانیک مکمل هم هستند. بعد فرمودند که در رأس آن ولی فقیه عادل، متقی و واجد شرایط خاص هست. در سیستم سنتی ما از همان آغاز عصر غیبت وقتی بحث ولایت فقیه را به صورت گسترده مطرح کردند، هیچ وقت ولایت فقیه محقق نشد از این رو بحثهای ما جنبهی نظری پیدا کرده است.
بحثهایی که ناظر به واقعیت خارجی نیست، بیشتر بحث روی مشروعیت ولی فقیه است، مشروعیتی که نیابت دارد از امام عصر و در جامعه حکومت میکند از این رو تمامی بحثهای ما روی خود ولی فقیه متمرکز شده است و این شائبه هست که ولی فقیه یک شخص است، یک فرد است و نظام حکومتی، دستگاه حکومتی، دستگاه اجرایی و تقنینی و قضایی و آییننامه ندارد. دستگاه داخلی و خارجی و بخشهای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و ... ندارد. در حالی که با انقلاب اسلامی و با تفکر امام راحل و بحث مردم سالاری دینی که مقام معظم رهبری به صورت جدی تعقیب میکنند، دیگر ولایت فقیه را در قالب فرد نمی بینند. وقتی میگوییم مشروعیت ولایت فقیه، فقط مشروعیت ولی فقیه مطرح نیست، مشروعیت دولت هم مطرح است، دولتی که در این نظام کار میکند باید مشروع باشد، زیر مجموعهی ولی فقیه هم باید مشروع باشد، خود ولی فقیه مشروعیت را از راه روایات و مبانی میگیرد و این دستگاهی که با او کار میکنند و نقش مشاور و بازوی اجرایی و تقنینیی دارند، باید مشروعیت داشته باشند.
5- نکتهی آخر این است که رهبر انقلاب از آن اصول و معنای ولایت، یک دفعه به بحث مردم سالاری دینی توجه کردند، معنایش این است که مجموعهی این اصول و این نظامسازی و ولایت مطلقه و ... باید یک الگو درست بکنند به اسم مردم سالاری. در واقع برآیند تمامی بحثها این است که ما یک الگوی مطلوب نظام دینی داریم که اسمش را مردم سالاری دینی گذاشتهایم. این مردم سالاری دینی را به عنوان یک هدیه، باید به جهان و کشورهای در حال تحول و انقلاب صادر کنیم. البته تعیبر ایشان صادر نبود، تعبیر ایشان این بود که ما این را به دنیا به عنوان بهترین هدیه و برآیند تفکر و نظامسازی دینی هدیه کنیم. تأکید کردند که وقتی ما به کشورهای اسلامی این را ارایه میدهیم، بخشی از این کشورهای اسلامی اهل سنت هستند آنها الگوی نظام ولایت فقیه ما را چه بسا به این شکل قبول نداشته باشند از این رو فرمودند که ما هدیه را میدهیم اما هیچ تحمیلی، هیچ توصیهی تحمیلی نمیکنیم. آنها بر این اساس، نظام خودشان را شکل بدهند نه اینکه نسخهی ما را بخواهند آنجا پیاده کنند.
لازم به یادآوری است تمام منابع فقهی اهل سنت، ولایت فقیه را دارند. نظرهای فقهی فقهای بزرگ اهل سنت مانند: «غزالی»، «ماوردی» و «خواجه نظام» همین را میگوید. بسیاری از فقهای معاصرشان هم وقتی به نظام حکومتیشان میرسند میگویند امر دایر است به این که یک حاکم جائر فاسق بیدین حاکم باشد یا یک فقیه. همه میگویند بهتر است فقیه باشد حتی بعضی از فقهای اهل سنت مانند ماوردی شرایط ولی فقیه را بسیار سختتر از دیدگاه تشیع گرفتهاند، برای ما مثلاً قریشی بودن شرط نیست یعنی کسی فقیه میشود حتماً بایستی سید باشد، ولی ماوردی میگوید که شرط است باید قریشی یعنی سید باشد.
بنابراین رهبری تاکید کردند این الگویی است که ما اگر این را به کشورهای اسلامی صادر بکنیم مطمئناً این را به عنوان یک هدیه و بدون اینکه هیچ زوری هم در آن باشد میپذیرند و در نظام آینده شان استفاده خواهند کرد.
ممکن است این سؤال پیش بیاید که امام(ره) تعبیر دیگری از ولایت مطلقه فقیه داشت و میفرمود عین ولایت رسولالله است حالا رهبری تعبیر انعطاف را به کار بردند آیا اینها با هم تعارض ندارند؟
در پاسخ باید گفت بین تعبیری که امام راحل فرمودند و مطلقهای که مقام معظم رهبری به عنوان انعطاف پذیری رو به کمال تعبیر کردند، هیچ تناقضی وجود ندارد زیرا خود امام راحل هم وقتی که ولایت مطلقهی فقیه را مطرح میکنند، تأکید دارند که نظام اسلامی وقتی با بنبستهایی مواجه میشود، نمیخواهد به سوی قهقرا برود، نمیخواهد عقب گرد کند، نمیخواهد منفعل و تابع غرب بشود.
نظام اسلامی بر اساس اصول و مبانی وقتی با بنبستهایی مواجه میشود، یک فقیه عادل میتواند گره گشا باشد یعنی نظام انعطاف پذیر باشد و هر جا با رکود با بن بست با تقلب با تحجر مواجه میشود، خودش را اصلاح بکند. انعطاف پذیری ولایت فقیه تعبیر بسیار زیبایی بود که نظام در مسیر خودش در فرآیند تکاملی خودش در جا نزند. هر جا با مشکل مواجه شد، هر جا بنبستی ایجاد شد، بتواند خودش را از این سطح و از این دیوارهایی که جلوش به وجود میآید، عبور بدهد.
************
نویسنده:حجت الاسلام و المسلمین دکتر محسن مهاجرنیا؛ رییس گروه سیاسی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشهی اسلامی و مسوول انجمنهای علمی حوزهی علمیه
تاثیر برنامه غذایی بر اخلاق
رژیم غذایی شما می تواند خوش اخلاق یا بداخلاق تان کند رابطه بین غذا و خلق وخو که برخی به آن «مود» می گویند موضوع مطالعات متعددی هم در سطح جانوری و هم انسانی بوده و ثابت شده است که بین این دو ارتباطی فراوان وجود دارد. می توان گفت تغذیه به چند شکل می تواند روی مود اثر بگذارد. یکی به وعده های غذایی و حجم آن مربوط می شود و دیگری از نظر ترکیب غذا . در ضمن، مطالعات نشان داده اند تأثیری که تغذیه بر مود می گذارد در واقع در اثر تأثیری است که بر میانجی های عصبی اعمال می کند. در بین میانجی های عصبی می توان به سروتونین، دوپامین و نوراپی نفرین اشاره کرد که سروتونین مهم ترین آن ها است. بنابراین عادات غذایی هستند که می توانند اثر مثبت و یا منفی بر خلق وخو داشته باشند که در ادامه می توانید با آن ها آشنا شوید.
1- مراقب نظم غذایی باشید! توصیه ای که ما متخصصان تغذیه به همه افراد چه سالم و چه بیمار داریم داشتن نظم در وعده های غذایی است. این مسئله بسیار اهمیت دارد و روی خلق وخوی افراد تأثیر می گذارد. در افرادی که نظم غذایی مناسبی ندارند، مثل کارمندان به ویژه کارمندان بانک که به لحاظ شرایط حرفه ای خود ممکن است صبحانه بخورند یا خیر یا خیلی سریع صبحانه ای جزیی میل کنند، این موضوع دقیقا روی مودشان تأثیر می گذارد. این افراد با دسته زیادی از افراد در ارتباط هستند و بار روانی سنگینی روی آن ها است و در نتیجه کم تحمل می شوند و حتی از کوره درمی روند. عین این مسئله را به شکل دیگر در راننده ها به ویژه رانندگان اتوبوس می بینیم. کار این افراد از صبح زود شروع می شود و اکثرا وعده های منظم غذایی ندارند و گرچه اکثرا افراد مهربانی در خانه هستند، سرکار به دلیل بار روانی که در کار وجود دارد و به بی نظمی غذا یی اضافه می شود، پرخاشگر می شوند و دست خودشان هم نیست. کمبود ریزمغذی ها مطمئنا روی خلق وخو تأثیر می گذارد. کمبود ریزمغذی ها به ویژه ویتامین های گروه b یعنی b2، b6 و نیاسین قطعا اثرهای خیلی بدی بر خلق وخو می گذارد و سبب بی خوابی می شود جالب است بدانید که به صورت تجربی هر انسانی در زندگی روزمره شاهد این مسئله بوده است. یک مثال بارز ارتباط وضعیت تغذیه و به ویژه عادات غذایی با خلق وخو در ماه مبارک رمضان است که به هر حال به نوعی افراد را تحت تأثیر قرار می دهد. همین که نظم غذایی افراد به هم می خورد دست کم در هفته اول تغییراتی در افراد نظیر خواب آلودگی و خستگی بروز می کند تا زمانی که فرد با وعده های جدید غذا یی سازش پیدا کند. البته راه حل این مسئله دست هر یک از ماست . به طوری که با میان وعده های کوچک مثل میوه ها که قابل حمل و صرف در زمان کوتاه هستند یا با مصرف یک ناهار سبک به شکل ساندویچ ساده می توان جلوی این مسایل را گرفت. منظور از ناهار ، مصرف غذاهای سرخ شده یا غوطه ور در روغن نیست. ناهار می تواند نان و پنیر یا یک تکه سینه مرغ باشد که در زمان کوتاه ظرف نیم ساعت با آرامش صرف شود.
2- وعده های حجیم نخورید! وعده های غذایی حجیم که بخشی از آن به نظم غذایی ارتباط دارد، می تواند تأثیر نامطلوبی بر خلق وخو بگذارد. کسانی که فاصله زمانی بین مصرف صبحانه و ناهار شان طولانی می شود و در نهایت یک وعده حجیم به عنوان ناهار دریافت می کنند، حالت پری، سنگینی و خواب آلودگی شدیدی پیدا می کنند و از محیط اجتماعی که فرد باید با آن تعامل داشته باشد، جدا می شوند. در ضمن، اگر بعد از صرف صبحانه فرد یک یا دو میان وعده داشته باشد، می تواند در وعده ناهار مقدار کمتری غذا بخورد و فعال و شاداب باقی بماند.
3- مراقب ترکیبات غذایی باشید! در این رابطه مطالعات بیشتری صورت گرفته است. مشخص شده ترکیب غذا روی 3 میانجی نام برده به ویژه سروتونین تأثیرگذار است. مثلا غذا هایی که سهم کربوهیدرات به ویژه کربوهیدرات ساده بالایی دارند، می توانند در کوتاه مدت هم اثر خوبی داشته باشند هم بد که البته توضیح آن کمی پیچیده است. اگر توجه کرده باشید مصرف شکلات شادی بخش است. در واقع مصرف شکلات سبب رها شدن اندروفین می شود که خواص شبه تریاکی دارد و حالت خوشایندی به فرد دست می دهد. اما این حالت گذراست و مصرف زیاد مواد کربوهیدراتی مثل انواع پاستاها که قند بالایی دارند سبب ایجاد تغییراتی در سطح میانجی های عصبی می شود که در نهایت حالت خستگی ، خمودگی و خواب آلودگی ایجاد می کند. مطالعاتی که روی افزایش دریافت پروتئین ، صورت گرفته نشان داده اند که مصرف زیاد پروتئین سبب پرانرژی بودن بعد از خوردن آن ها می شود. در مورد چربی باید گفت، چربی غذا اگر زیاد باشد حالت خمودگی و خستگی را القا می کند ولی حذف کامل روغن از غذا نیز کار درستی نیست. رژیم بی چربی - یعنی مصرف غذاهای آب پز - کار صحیحی نیست. چربی ها به چربی خوب و بد تقسیم می شوند. 25 تا 30 درصد از کل کالری دریافتی روزانه ما که البته با توجه به شرایط کم و زیاد می شود باید از چربی های خوب مانند روغن زیتون و روغن مغز دانه ها باشد. در مطالعات جانوری دیده شده اگر چربی غذا به شکل شدید محدود شود در سطح چربی های خون یا لیکوپروتئین ها و میانجی های عصبی تغییراتی ایجاد شده و حیوان رفتار تهاجمی و تخاصمی پیدا می کند. این که این یافته در مورد انسان نیز صحت دارد یا خیر جای بحث دارد اما معلوم است که عدم تعادل در رژیم غذایی پیامدهای مفیدی نخواهد داشت.
4- زیاد گوشت نخورید! این که رژیم پرپروتئین که سهم عمده آن می تواند از پروتئین جانوری تأمین شود آیا واقعا بر خلق وخو تأثیر می گذارد یا خیر هنوز ثابت نشده است ولی به نظر می رسد اثر مثبتی نداشته باشد. اگر بعد از صرف صبحانه فرد یک یا دو میان وعده داشته باشد، می تواند در وعده ناهار مقدار کمتری غذا بخورد و فعال و شاداب باقی بماند فراموش نکنیم می توانیم عکس این مسئله را هم نگاه کنیم یعنی کسانی که روحیه تخاصمی دارند، میل بیشتری به مصرف غذاهای گوشتی دارند. پس برای آنکه خوی خشن پیدا نکنید، در خوردن گوشت زیاده روی نکنید. 5- کمبودها را جدی بگیرید! کمبود ریزمغذی ها مطمئنا روی خلق وخو تأثیر می گذارد. کمبود ریزمغذی ها به ویژه ویتامین های گروه b یعنی b2، b6 و نیاسین قطعا اثرهای خیلی بدی بر خلق وخو می گذارد و سبب بی خوابی می شود. کمبودهای حاشیه ای یا تحت بالینی که ضرورتا علامت بالینی ندارند و به طور معمول با تست های روتین آزمایشگاهی قابل تشخیص نیستند، می توانند اثرات نامطلوبی بر خلق وخو داشته باشند و عمدتا به دو دلیل ایجاد می شوند؛ یکی داشتن رژیم غذایی نامناسب مانند مواردی که ذکر شد و عدم تعادل در برنامه غذایی و دوم بسته به وضعیت فیزیولوژیک بدن در دوران بارداری یا دوران رشد یا موارد بیماری مانند افزایش دفع که فرد نیاز به دریافت بیشتر این مواد دارد. کمبودهای حاشیه ای وقتی ایجاد شود روی مود تأثیر می گذارد و یک متخصص تغذیه با ارزیابی صحیح و ابزارهایی که می شناسد، می تواند این کمبود را تشخیص دهد و حمایت های تغذیه ای را شروع کند. البته فراموش نکنید که بخشی از خلق وخو به محیط فرهنگی و اجتماعی افراد بازمی گردد و صرفا ربط دادن خلق وخو به تغذیه ساده انگاری است. بنابراین در کنار تغذیه، داشتن شیوه صحیح زندگی و ورزش نیز اهمیت ویژه ای دارد.
منبع : تبیان
چندی است که به صورت گسترده ای سایتهای مستهجن ومبتذل آن هم به زبان فارسی از سوی باندهای سازمان یافته ای درفضای اینترنت به وجود می آید.نکته قابل توجه اینجاست که تولید این سایتها هر روز با شدت بیشتر وحجم زیادی تری دنبال می شود.درتمام این سایتها تنها چیزی که به چشم می خورد استهجان وابتذال است.
تهاجم فرهنگی همه جانبه از سوی غرب برای تاثیرگذاری در جوامع هدف وجوامع مذهبی هر روز ابعاد تازه ای پیدا می کند.به گونه ای که از سوی دستگاه فرهنگی سیاسی غرب ایده های جدید برای ایجاد انحراف جای شیوه های قدیمی را می گیرد ونوبه نو برموجهای بحران آفرین غیر اخلاقی افزوده می شود.
این درحالی است که این موجها هر روز با ابزاری جدیدتر به کشورهای هدف مخابره می شود تا تاثیر گذاری آنها بیشتر باشد.!یک روز با شبکه های غیر اخلاقی ماهواره ها،یک روز با هالیوود واین بار با سایتهای مستهجن!سایتهای مستهجنی که محتوای آنها با زبان کشور مورد هدف است.
درهمین راستا چندی است که به صورت گسترده ای سایتهای مستهجن ومبتذل آن هم به زبان فارسی از سوی باندهای سازمان یافته ای درفضای اینترنت به وجود می آید.نکته قابل توجه اینجاست که تولید این سایتها هر روز با شدت بیشتر وحجم زیادی تری دنبال می شود.
درتمام این سایتها تنها چیزی که به چشم می خورد استهجان وابتذال است.عکس ها وفیلمهای مبتذل واز همه جدیدتر داستانهای پورنو از چیزهایی است که دراین سایتها با هدف ایجاد انحراف اخلاقی دیده می شود.به ویژه داستانهای پورنو که درآن با خیال پردازی در باره رابطه جنسی تلاش می شود که قبح این موضوع در پیش چشم خواننده شکسته می شود.
این سایتهای هدف دار واعتیاد آور!
دراین بین نکته ای که بیش از دیگر مسائل هشدار دهنده است،اهداف این جریان از این فعالیت گسترده است.چرا که پس از مدتی این سایتها حرکتی را آغاز کردند که درآن از چیزهایی صحبت می شود که حتی می توان آن را فراتر از تمام مسائل غیر اخلاقی دانست.یکی از همین مسائلی که دراین سایتها در راستای قبح شکنی از آن وبه نوعی ترویج آن تلاش می شود،ارتباط جنسی با محارم است. یعنی درواقع آنها با تولید داستانهای پورنو که درآن بارها بر ارتباط جنسی با محارم تاکید می شود تلاش می کنند که مخاطب خود را نسبت به این مسائل در درجه اول بی اهمیت کنند وسپس حتی او را به سمت چنین روابطی سوق دهند.
دکترحسین باهر-استاد دانشگاه ومتخصص رفتار شناسی-با تاکید بر اعتیاد آور بودن گردش دراین سایتها به این موضوع اشاره می کند که جریانی که این سایتها را هدایت می کنند تلاش دارد تا قبح شکنی کند.آن هم با تکرار دائم مسائل غیر اخلاقی در داستانهای پورنو! به عقیده این استاد دانشگاه این سایتها تلاش می کنند تا با تکرار چندین باره مسائلی همچون زنا با محارم وزیبا جلوه دادن آن در پیش چشم مخاطب اولاً حریمهای اخلاقی را بشکنند وثانیاً جامعه علی الخصوص جامعه جوان را به سمت چنین رفتارهایی بکشانند.درکنار این موضوع از این مسئله بسیار مهم نمی توان گذشت که این سایتها برای گرفتن پتانسیل مثبت جوانان وبه نوعی خرج کردن این پتانسیل در راههای بیهوده تمرکز کرده اند.
فروپاشی خانواده،یکی از اهداف مهم!
همچنین دکتر باهر به این مسئله اشاره کردکه محتویات این سایتها بنیان خانواده را هدف گرفته است ، وقتی تلاش می شود تا رابطه با محارم بین خود اعضای داخل خانواده ترویج شود دیگر نتیجه مشخص است.نتیجه چیزی جز بن بست کامل زندگی اجتماعی نیست،که این بن بست به نابودی تمام ارکان جامعه منجر می شود.از سوی دیگر وقتی جامعه به بن بست کشیده شود هیچ پیشرفت اجتماعی صورت نمی پذیرد.
درکنار این موضوع این سایتها تلاش می کنند تا زندگی حیوانی وغریزی را مثل دنیای غرب در کشورهای مذهبی مثل ما باب کنند. آنها با پرکردن این سایتها از محتویات کاملا مستهجن به نوعی فرد را غریزه زده می کنند تا در زندگی شخصی خود تنها به غریزه اهمیت بدهد وبرای ارضای این غریزه به هیچ چیز حتی بنیان خانواده هم رحم نکند.دراینجا توده وار بودن مطالب به این تهاجم روانشناسانه به ذهن مخاطب کمک خواهد کرد واگر مخاطب از پایه های اعتقادی ضعیفی برخوردار باشد ممکن است تسلیم شود.
اما آُسیبهای بزرگ این سایتها تنها به اینجا منتهی نمی شود،بلکه یکی از بزرگترین مشکلاتی که محتویات این سایتها برای جوانان وخانواده ها ایجاد می کند،بلوغ زودرس جنسی است.درواقع این سایتها با مطرح کردن مسائل جنسی آن هم به صورت غیر طبیعی باعث می شوند که جوانان با مسائلی روبه رو شوند که اصلا درآن سن وقت فهمیدن آن نیست.
دام بلوغ زودرس جنسی برای جوانان
دکتر باهر دراین باره به قدرت تجزیه وتحلیل محدود جوانان درسن پایین اشاره می کند وبا تاکید به این موضوع ،معتقد است که جوانان کم سن وسال وقتی با این مسائل روبه رو می شوند به دلیل ناتوانی در درک این توطئه اسیر بلوغ زودرس جنسی وانحرافات فوق العاده خطرناکی می شوند که می تواند جوانی وانرژی آنها را تباه کند.این درحالی است که والدین همچنان تا مدتها از این مسائل بی اطلاع خواهند ماند.
از سوی دیگر پس از اینکه جوان اسیر بلوغ زودرس جنسی شد این سایتها آنان را به برقراری رابطه آزاد جنسی دعوت می کنند تا به نوعی پروسه فساد گسترانی آنها تکمیل شود،فساد گسترانی یکی از مهمترین استراتژی های این سایتهاست.چرا که تشویق به رابطه آزاد دقیقاً در تقابل با آموزه های دینی قرار دارد که جامعه با آن رشد پیدا کرده است ،پس درنهایت این موضوع علاوه برگسترش فساد اخلاقی باعث ایجاد تعارض فکری وعقیدتی هم می شود.درواقع اینجاست که بحث استحاله هم مطرح می شود یعنی از درون تهی کردن جامعه از مفاهیم اخلاقی و سپس پرکردن ذهنها از بی بندوباری فکری ورفتاری!
برای مقابله با این موج زنجیره ای مستهجن باید فکری کرد!
از این موضوع هم نباید غافل شد که حداقل هدف این سایتها ایجاد توهمات جنسی برای مخاطب وبه نوعی وادار کردن او به رویا پردازی جنسی است،این موضوع فکر را بیمار می کند چرا که شخص دائما از ذهن خود برای ساختن تصاویر مستهجن استفاده می کند که پایان این مسئله کاملا مشخص است.
البته سایتهای مبتذل تنها زنجیره ای از این باند هدف دار است چرا که اگر به عنوان نمونه نگاهی به فیلمهای هالیوودی داشته باشیم متوجه اوج این توطئه خواهیم شد دراین فیلم ها هم دقیقا رابطه جنسی با محارم بدون اشکال در پیش چشم بیننده ترسیم می شود وبا توجیه آن سعی می شود تا قبح آن شکسته شود.
به هر صورت سایتهای مبتذل وترویج عناصر مبتذل علی الخصوص رابطه جنسی آزاد ورابطه با محارم یکی از حلقه های زنجیری است که در چند سال اخیر از سوی گروههای هدف دار غربی برای ایجاد انحرافات بزرگ و وحشتناک اخلاقی به وجود آمده است وبرای همین باید به فکر پاتکی مناسب برای آن بود.
دکتر باهر درباره راههای مبارزه با این موج فساد گسترانی به تولید محتوای مناسب اشاره می کند.چرا که به تعبیر او باید برای خانواده و جوانان محتوای مناسب وبومی تولید کرد که جذاب هم باشد.از طرف دیگر باید والدین ناظرانی با سواد درعرصه تکنولوژی باشند ودانش خود را در این زمینه افزایش دهند.همچنین باید شرایط ازدواج به موقع برای جوانان هم فراهم شود چرا که این سایتها جوانان را برای مقابله با فرهنگ دینی به رابطه آزاد جنسی دعوت می کنند اما ما باید برای مقابله، جوانان را به سمت ازدواج به موقع سوق دهیم تا تمام اهداف این آنها را خنثی کنیم. درکنار این مسئله ایجاد شرایط برای خودنمایی جوانان در عرصه های مثبت ومورد علاقه ، یکی از مهمترین پاتکها درمقابل این حمله همه جانبه است.چرا که وقتی جوان به کار ورشته مورد علاقه خود می پردازد به نوعی استعدادهایش شکوفا می شود که این موضوع به طور قطع از بسیاری از انحرافات جلوگیری می کند.
شاید از آنهایی باشید که وقتی اسم میوه و سبزی به چشمتان میخورد، میروید سراغ خبرهای بعدی و میگویید «درباره میوهها و سبزیها زیاد شنیدهام!» اما هنوز هم نکاتی وجود دارد که خیلی از مردم آنها را نمی دانند یا میدانند و به آنها عمل نمی کنند و گواهش هم این است که مصرف ناکافی میوهها و سبزیجات علت 31 درصد بیماریهای ایسکمیک قلب و 11 درصد سکتههای مغزی در دنیاست.
شاید از آنهایی باشید که وقتی اسم میوه و سبزی در این گزارش به چشمتان میخورد، میروید سراغ خبرهای بعدی و میگویید «درباره میوهها و سبزیها زیاد شنیدهام!» اما هنوز هم نکاتی وجود دارد که خیلی از مردم آنها را نمیدانند یا میدانند و به آنها عمل نمیکنند و گواهش هم این است که مصرف ناکافی میوهها و سبزیجات علت 31 درصد بیماریهای ایسکمیک قلب و 11 درصد سکتههای مغزی در دنیاست.
میوهها و سبزیجات 2 جزء بسیار مهم از گروههای اصلی غذایی هستند و چه آنها که رژیم میگیرند و چه آنها که نمیگیرند، ناچارند این دو ماده غذایی را در برنامههای غذایی خود بگنجانند و در غیر این صورت باید منتظر عواقب ناخوشایند مصرف نکردن این مواد باشند.
حتما میدانید وقتی حرف از گروه میوهها یا سبزیها میزنیم، منظورمان یک میوه و سبزی خاص نیست و همه انواع میوهها و سبزیجات را در نظر داریم. بر این اساس هر فرد برای سالم ماندن باید روزی 2 تا 4 واحد میوه مصرف کند. کارشناسان تغذیه میگویند یک واحد میوه در واقع یک میوه متوسط یا نصف لیوان آبمیوه تازه طبیعی یا یک چهارم لیوان میوه خشک است که 15 گرم کربوهیدرات و 60 کیلوکالری انرژی دارد. دقت داشته باشید وقتی از آبمیوه حرف میزنیم، تاکیدمان بر آبمیوه گرفته شده از میوههای طبیعی است . معمولا محصولات اغلب کارخانههای آبمیوهگیری حاوی افزودنیهایی است که گرچه مجاز خوانده میشود اما متخصصان سلامت اعتراف میکنند که در طولانی مدت بر سلامت انسانها تاثیر منفی دارد. نباید فراموش کنید که اگر رژیم دارید، خوردن میوه را به نوشیدن آبمیوه ترجیح بدهید چون میوهها زودتر از آبمیوه احساس سیری به انسانها میدهند. از طرفی گروه سبزیها هم باید روزی 3 تا 5 واحد مصرف شوند. متخصصان تغذیه میگویند هر واحد سبزی شامل یک لیوان سبزی خام ، نصف لیوان سبزیهای پخته یا نصف لیوان آب سبزی و یک عدد سیب زمینی متوسط است.
هر واحد سبزی دارای 5 گرم کربو هیدرات، 2 گرم پروتئین و 25 کیلوکالری انرژی است. هر واحد سبزی همچنین 2 تا 3 گرم فیبر غذایی دارد، اما فیبر تنها مادهای نیست که سبزیها و میوهها دارند بلکه این مواد، محتوی انواعی از ویتامینها و مواد معدنی نیز هستند که تاثیری بسیار مثبت بر سلامت دارند. نقش میوهها و سبزیها در پیشگیری و درمان بیماریها چنان مهم است که هر بخش سلامت در هر روزنامه و مجله و خبرگزاری، بارها در طول عمر کاری اش مطالبی درباره آن منتشر میکند و با پیشرفت علم دائما این مطالب هم به روز و بر آنها افزوده میشود.
خواص معجزهآسا
ـ میوهها و سبزیها به علت داشتن ویتامین، مواد معدنی، آنتیاکسیدان و فیبر نقش مهمی در پیشگیری و درمان انواع سرطان، بیماریهای قلبی ـ عروقی، سکته مغزی، پوکی استخوان، دیابت و چاقی دارند.
ـ میوهها و سبزیها به علت داشتن آنتیاکسیدان و فیبر از رسوب چربی در دیواره رگها و گرفتگی عروق جلوگیری میکند.
ـ فیبر باعث افزایش حجم مدفوع و افزایش حرکات روده شده و از یبوست جلوگیری میکند.
ـ فیبر باعث کاهش فشار درون روده میشود واز بیماریهایی چون هموروئید (بواسیر) و دیورتیکولوز پیشگیری میکند.
ـ فیبر با کاهش سطح کلسترول خون از بیماریهای عروق قلب و مغز جلوگیری میکند.
ـ فیبر تخلیه محتویات معده به درون روده و جذب آنها را به تاخیر میاندازد و با این کار مانع افزایش ناگهانی قند خون میشود و به همین علت در کنترل بیماری دیابت مفید است.
ـ فیبر با ایجاد حس سیری، باعث کاهش مصرف غذا شده و به کاهش وزن کمک میکند.
ـ میوهها و سبزیها نقش محافظتی در ابتلا به سرطان کولون و رکتوم دارند.
ـ میوهها و سبزیها غنی از پتاسیم بوده و مصرف آنها برای کنترل فشارخون و جلوگیری از ریتمهای قلبی نامنظم موثر است.
ـ میوهها و سبزیها به علت داشتن آنتیاکسیدان نقش مهمی در مقابله با آلودگی هوا دارند.
میوه و سبزی هم قاتل میشود؟
ـ باقی مانده سموم دفع آفات روی میوهها و سبزیها میتواند احتمال بروز سرطان را افزایش دهد.
ـ سبزی معمولا از طریق مدفوع انسان یا حیوان، آلوده میشود و علت آلودگی تماس با خاک یا آبیاری با آب آلوده است. بنابراین سبزی و میوه را باید قبل از مصرف کاملا شست و ضدعفونی کرد.
ـ میوه و سبزیهایی مانند سیب و خیار باید به دقت شسته و حتی الامکان به صورت پوست کنده مصرف شوند.
ـ برای نگهداری میوهها در یخچال باید توجه داشت هوا در اطراف همه قسمتهای میوه جریان داشته باشد، بنابراین نباید میوهها را داخل کیسههای نایلونی در یخچال گذاشت.
ـ برای نگهداری سبزیها بعد از پاک کردن، شستن و ضد عفونی کردن، آنها را داخل یک پارچه تمیز پیچیده و داخل یخچال بگذارید.
ـ موقع جا به جاکردن و شستن میوه و سبزی باید مراقب بود پوست آنها زخمی نشود و ضربه نخورد. این کار باعث میشود سبزیها و میوهها زودتر فاسد شوند.
منبع : روزنامه جام جم 20/06/1390