اکثر کوکی ها اینترنت به طوری باور نکردنی ساده هستند. کوکی ها در سال ???? به دلیل نگرانی های حریم خصوصی در اینترنت مورد توجه بسیار زیاد رسانه ها قرار گرفتند و البته بحث همچنان ادامه دارد. از سوی دیگر، کوکی ها امکان گشت وگذار راحت تر در اینترنت را فراهم می کنند. طراحان وب تقریبا در هر سایت مهمی از آنها استفاده می کنند. زیرا آنها جمع آوری اطلاعات دقیق در مورد بازدید کنندگان سایت را بسیار راحت می کنند.
اساس کار کوکی ها
تصور متداول از کوکی و تعریفی که از آن در ذهن همه است، معمولا چیزی شبیه این است: «کوکی برنامه یی است که وب سایت ها بر روی دیسک سخت شما قرار می دهند. آنها در کامپیوتر شما به جمع آوری اطلاعات در مورد شما و هر آنچه شما در اینترنت انجام می دهید، می پردازند. و هر زمان که وب سایت سازنده کوکی بخواهد، می تواند تمام اطلاعات جمع آوری شده توسط کوکی ها را از روی کامپیوتر شما آپلود کند.»
تعاریف مانند این در رسانه ها متداول هستند. اما مشکل این است که هیچ یک از این اطلاعات درست نیستند. کوکی ها برنامه نیستند، و آنها نمی توانند مانند برنامه ها اجرا شوند. بنابراین، آنها نمی توانند هیچ گونه اطلاعاتی را به خودی خود جمع کنند. همچنین نمی تواند هیچگونه گونه اطلاعات شخصی در مورد شما را از دستگاهتان جمع آوری کنند.
تعریف صحیح کوکی: کوکی یک فایل متنی است که سرویس دهنده وب می تواند بر روی یک کامپیوتر ذخیره کند. کوکی ها به وب سایت اجازه می دهند که اطلاعات کاربری لازم را در دستگاه کاربر ذخیره و سپس بازیابی کنند.
به عنوان مثال، وب سایت ممکن است یک عدد شناسه منحصر به فرد برای هر بازدید کننده ایجاد کرده و با استفاده از فایل های کوکی این شناسه را بر روی دستگاه کاربر ذخیره کند.
در صورت استفاده از اینترنت اکسپلورر مایکروسافت برای مرور صفحات وب، شما می توانید همه کوکی هایی که بر روی دستگاه تان ذخیره شده را ببینید. شایع ترین محل برای اقامت آنها در دایرکتوری به نام windowscookies است. زمانی که من در آن دایرکتوری روی دستگاه خود نگاه می کنم ??? فایل پیدا می کنم. که هر کدام یک فایل متنی حاوی نام و مقدار هستند و برای هر وب سایت یک فایل وجود دارد. شما می توانید در این دایرکتوری مشاهده کنید که هر یک از این فایل ها، یک فایل متنی ساده و معمولی است. می توانید با نگاه کردن به نام فایل ،پی ببرید که هر یک از فایل ها مربوط به کدام وب سایت است. شما می توانید هر فایل را با کلیک بر روی آن باز کنید.
به عنوان مثال من وب سایت goto.com را مشاهده کرده ام و این سایت یک کوکی بر روی کامپیوتر من قرار داده است. فایل کوکی این سایت حاوی اطلاعات زیر است:
UserID A9A3BECE0563982D www.goto.com/
این سایت بر روی سیستم من یک جفت نام و مقدار ذخیره کرده است. که نام آن UserID و مقدار آن A9A3BECE0563982D است. اولین باری که به سایت goto.com رفتم سایت به من یک شناسه منحصر به فرد اختصاص داده و آن را بر روی کامپیوترم ذخیره کرده است. (توجه داشته باشید که احتمالا بعد از سه مقدار نشان داده شده در بالا چند مقدار دیگر نیز در فایل وجود دارد که اطلاعات مخصوص خود مرورگر است)
نظر |
اگر بخواهیم عدالت را بهعنوان یک ارزش مطلق در جامعه محقق کنیم باید تلاش کنیم عدالتخواهی و مطالبهگری بهعنوان یک گفتمان زنده و مطرح در جامعه باشد .
عدالت بهعنوان یک ارزش مطلق دغدغه همیشگی بشر بوده، هست و خواهد بود و اندیشمندان و متفکران زیادی در این باب نظر دادهاند و کار کردهاند، لیکن هیچ مکتب بشری برنامهای جامع برای برقراری عدالت و ظلمستیزی نداشته و اصولا هدف هیچ مکتب بشری برقراری عدالت در معنای عام و خاص نبوده است. اما در ادیان اینگونه نیست، توجه ادیان به عدالت استثنایی است و با توجه به آیه شریفه "لقد ارسلنا رسلنا بالبیّنات و انزلنا معهم الکتاب و المیزان لیقوم النّاس بالقسط " هدف ادیان برقراری عدالت است. انبیای الهی برخلاف متفکران، اندیشمندان و نظریهپردازان مکاتب بشری عملا برای برقراری عدالت پیکار کردهاند و همیشه در کنار مظلومان عالم بودهاند. بدین جهت است که اولین گروندگان به انبیا آنهایند که از عدالت محروم بودهاند. در جمهوری اسلامی هم که یک نظام دینی است، عدالت به عنوان یک ارزش بالادستی مطرح است و ارزشی مطلق محسوب میشود و به طور مداوم مورد توجه اقشار مختلف جامعه بوده است. بعد از انقلاب اسلامی بنا بر این بوده که هر جا فساد یا ظلمی دیده شد با آن برخورد شود و سرآمد آن فرمان 8 مادهای رهبر معظم انقلاب برای مبارزه با مفاسد اقتصادی است، بعد از آن عملکرد جنبشهای دانشجویی در برقراری عدالت اجتماعی و مبارزه با مفاسد نسبت به دیگر اقشار فعال جامعه در این زمینه چشمگیرتر است. جنبش دانشجویی در حالی که مردم ایران اسلامی خسته از توسعه اقتصادی دولت سازندگی و توسعه سیاسی دولت اصلاحات و مفاسد ناشی از آن بودند، گفتمان عدالتخواهی و مطالبهگری را که در 16 سال گذشتهاش به حاشیه رانده شده بود، مطرح و میل بالقوه مردم به عدالتخواهی را تبدیل به بالفعل کرد و کاندیدایی که با این شعار به میدان آمده بود از طرف مردم برگزیده شد. البته در دولت نهم و دهم با اینکه کارهای خوبی درباره عدالت صورت گرفت ولی با نفوذ جریان انحرافی در این مجموعه، جریان دولتی عدالتخواهی و مطالبهگری با آفت مواجه شد. در این بین نباید از نقش سازنده جنبش دانشجویی در مبارزه با مفاسدی همچون وقف دانشگاه آزاد، دانشجوی پولی و... غافل شد. با این همه باید گفت هرچند در اجرای عدالت کارهای زیادی صورت گرفته ولی ایدهآل نیست و بنا بر فرمایش مقام معظم رهبری: "آن چیزى که ما دنبالش هستیم، عدالت حداکثرى است؛ نه صرفا در یک حد قابل قبول؛ نه، ما دنبال عدالت حداکثرى هستیم. ما میخواهیم ظلم در جامعه نباشد. تا این مرحله خیلى فاصله داریم، بنابراین براى این باید تلاش کرد ".
بنابراین اگر بخواهیم عدالت را بهعنوان یک ارزش مطلق در جامعه محقق کنیم باید تلاش کنیم عدالتخواهی و مطالبهگری بهعنوان یک گفتمان زنده و مطرح در جامعه باشد که توجه به نکات زیر در این باره ضروری مینماید:
در باب عدالت از شروع تاریخ بشریت بسیاری از افکار و قلمها فرسوده شده و حاصل آن نظریههای درست و غلط بسیاری بوده اما آن موردی که در نظریههای نظریهپردازان بهعنوان کمبود مورد توجه است عدم توجه به جنبه عملی و اجرایی در این نظریههاست.
در ابتدا باید گفت "عدل " در مقابل "ظلم " قرار میگیرد و اولین ظلمی که هر انسانی میتواند مرتکب شود ظلم به خودش است و اولین بیعدالتی عالم بشریت همین مورد است آنجا که حضرت آدم(ع)، با ارتکاب ترک اولی مرتکب اولین ظلم به خویشتن شده و این موجب هبوط وی به کره خاکی میشود. ظلم به خویشتن در ادیان الهی بالاترین درجه ظلم است اما در مکاتب بشری اینچنین نیست و ظلم به دیگران را بالاترین درجه میدانند، لیکن این سوال درباره مکاتب بشری مطرح است که چگونه میشود کسی به خودش ظلم نکند اما ظالم بر دیگران باشد؟
پس باید در اولین کاری که برای اجرای عدالت صورت میدهیم ریشهکن کردن ظلم از وجود خودمان را در نظر بگیریم، چرا که مقدمه برقراری "عدالت اجتماعی " برقراری "عدل " درون خودمان است.
دومین نکته که در باب عدالت مطرح است ایدهها و نظریههایی است که داده میشود. باید دید این نظریهها بر چه اساسی داده میشود و از کجا سرچشمه میگیرد. آیا بر ایدئولوژی ما یعنی اسلام منطبق است؟ آیا برای جامعه و نظام ما که اسلامی است کاربرد دارد؟ مسلما برای اینکه این تطبیقها صورت بگیرد و کاربردی هم باشد باید نظریهها را از دل منابع اسلامی آن هم با دیدی باز و نوآورانه بیرون کشید. البته باید از دیدگاههای دیگر اندیشمندان و حکمای نظریهپرداز مطلع بود تا بتوانیم از منابع اسلامی به بهترین نحو استفاده کنیم. این نکته را باید در نظر بگیریم که تضارب آرا را برای یک نظریه کامل باید در نظر گرفت چون نمیخواهیم یک نظریه را در نظر بگیریم تا به آن برسیم بلکه میخواهیم به آنچه حق است برسیم و این تضارب آرا لازم دارد. بعد از نظریهپردازی که منطبق بر اسلام است باید برای پیاده کردن آن در جامعه تلاش کرد چون یک نظریه در باب عدالت بدون فاز اجرایی فاقد ارزش است.
برای این کارها باید عدالتپژوهی را در جامعه نهادینه و آن را منطبق بر اسلام ایجاد کرد، حتی آن را وارد فضای آکادمیک و حوزوی کرد تا تحقیق و پژوهش روی آن به صورت اصولی صورت بگیرد.
نکته بعدی این است که باید در فاز عملی کردن نظریهها و پیاده کردن آنها در جامعه این را در نظر بگیریم که جمعبندیها دقیق بوده و از روش آزمون و خطا عمل کردن بپرهیزیم، لذا باید در نظریهها پیشرفت کشور را در نظر گرفته و رابطه آن را با عدالت بازتعریف کنیم یعنی اینکه در پیشرفتهای علمی و... نقش عدالت را جدی بگیریم چرا که در چنین شرایطی که کشور در حال پیشرفتهای بیسابقه است و نیاز به تصمیمهای بزرگ داریم اگر از عدالت غافل شویم آنگاه متوجه ضررهای جبرانناپذیری خواهیم شد، لذا باید در تمام کارهایمان شاخصهای عدالت اسلامی را به صورت مستقل از دیگر مکاتب تعریف کنیم و کارها، قانونگذاریها و... را بر اساس شاخصه عدالت اجتماعی انجام دهیم.
با 5 دستورالعمل خون خود را تصفیه کنید
محیط زندگی آلوده و افزودنی های مضر از دغدغه های همگانی است. به همین دلیل برنامه های سم زدایی روبه گسترش است زیرا با پیروی از این برنامه ها با روشی طبیعی از بروز بیماری ها جلوگیری می شود.
تصفیه خون یکی از موارد پراهمیت است زیرا جریان خون موادغذایی حیاتی و اکسیژن را به اندام های بدن می رساند. هنگامی که سموم در جریان خون باشند، اندام ها آسیب می بینند و در معرض خطر قرار می گیرند و در این زمان سردرد، مشکل تنفس، خستگی، آلرژی و... ظاهر می شوند.
برای پیروی از این برنامه باید موارد زیر را مورد توجه قرار داد.
مصرف غذاهایی که جریان خون را تصفیه می کنند باید در دستورالعمل غذایی قرار گیرند. این موادغذایی شامل اسفناج، مارچوبه، موسیر، تره فرنگی، کرفس و هویج است. از این رو توصیه می شود اسفناج، کرفس و هویج به سالاد افزوده شود، موسیر و تره فرنگی را نیز باید خرد کرد و همراه با سوپ مصرف کرد. مارچوبه بخارپز شده نیز به املت اضافه شود.
مصرف غذاهای مفید برای کبد، از آنجایی که کبد یکی از مهم ترین اندام هایی است که سموم بدن را جدا می کند، خوردن غذاهای مفید برای کبد، برای تصفیه خون نیز مفید خواهد بود. این موادغذایی شامل سبزیجات تلخ دارای برگ سبز، خردل سبز، کلم پیچ، شاهی آبی و... است که باید در برنامه غذایی روزانه گنجانده شوند.
مصرف غذاهای غنی از فیبر مانند پودر تخم کتان، جوی دوسر و پاپایا، آناناس، آلو و... برای روده ها مفید است و سلامت را افزایش می دهد. تنظیم حرکات روده ای برای تصفیه خون ضروری است زیرا یبوست باعث می شود سموم دوباره جذب و وارد جریان خون شوند.
مصرف چای سبز به دلیل برخورداری از خواص آنتی باکتریال از زمان های قدیم در چین رواج داشته است. این چای همچنین برای سلامت عمومی و طول عمر نیز مفید است. کاتچئین های موجود در چای سبز خون را رقیق می کنند و از این رو از تشکیل لخته های خونی جلوگیری می شود.
این چای همچنین در کاهش قند خون و سطح کلسترول مفید است لذا توصیه می شود روزانه حداقل سه فنجان چای سبز نوشیده شود.
کاهش میزان مصرف غذاهای فرآوری شده. توصیه می شود به جای مصرف غذاهای فرآوری شده از موادغذایی خانگی استفاده شود زیرا افزودنی ها و نگهدارنده های مصنوعی مضر و سوخت و ساز آنها برای بدن دشوار است.
از این رو باید از موادطبیعی، غلات کامل، میوه ها و سبزیجات فصلی و منابع پروتئینی مانند گوشت بوقلمون بیشتر استفاده شود.
منبع: بزرگترین پایگاه اطلاع رسانی غذا و سلامت
قدر هر کس چقدر است؟ (حکمت44)
(شمار?44) و مِن حِکمَةٍ له ( علیهالسّلام )
قدر هر کس چقدر است؟
قَدْرُ الرَّجُلِ عَلَى قَدْرِ هِمَّتِهِ وَ صِدْقُهُ عَلَى قَدْرِ مُرُوءَتِهِ وَ شُجَاعَتُهُ عَلَى قَدْرِ أَنَفَتِهِ وَ عِفَّتُهُ عَلَى قَدْرِ غَیْرَتِه [1]
قدر هر کس به انداز? همّت اوست و صداقت او به انداز? جوانمردیش؛
شجاعت هر کس به قدر عزت نفس اوست و عفت او به قدر غیرتش.
شرح:
در اینجا به توضیح جمل? اول امام علیه السّلام می پردازیم و توضیح جملات بعدی را در مقاله های آتی خواهیم آورد إن شاء الله.
«ببخشید آقا اینو چند می فروشید؟»، «به نظرت ارزششو داره که ... ؟»، «چقدر می ارزه؟»، «این باید خیلی قیمتی باشه، درسته؟»
این سؤالات را بارها شنیده ایم. برای ما سؤال از ارزش و قدر و قیمت هر چیزی می تواند خیلی تعیین کننده باشد. تعیین کنند? اینکه وقتمان، پولمان، انرژیمان و دیگر داشته هایمان را کجا هزینه کنیم و کجا نکنیم؟ ما دوست داریم با ارزشترین و قیمتی ترین چیزها را داشته باشیم اما شاید کمتر به این فکر کرده باشیم که ارزش و قیمت خودمان چقدر است؟
برخی ارزش خودشان را به ثروت زیادشان می دانند، بعضی به شغلشان، بعضی هم به میزان سواد و معلوماتشان یا حتی به زیبایی ظاهریشان! تو ارزش خودت را به چه چیزی می دانی؟
امیر المؤمنین علیه السّلام قدر و ارزش هر کس را به اندار? همّت او می دانند. همّت هر کس آن چیزی است که وقتی آن را ندارد بی قرار و نگران است و بدون آن آرامش ندارد و برای رسیدن به آن حاضر است از دیگر خواسته هایش بگذرد و بیشترین هزینه را صرف کند. مثلاً دانش آموزی که برای قبولی در دانشگاه از تفریحات خود می زند و سخت درس می خواند، همّتش قبولی در دانشگاه است و همّت ورزشکاری که سختی تمرینات شدید ورزشی را به جان می خرد، قهرمانی و رکوردشکنی است. اگر همّت کسی رسیدن به چیز باارزشی باشد، می گویند همّت بلند و عالی دارد.
در دین آسمانی ما، به همّت هر کس به عنوان عمل قلبیش بسیار بها داده شده است. به عنوان نمونه گفته شده شرف و فضیلت انسان به همّتهای بلند اوست[1]. همچنین از داشتن همّت دانی و پست بسیار نهی شده است: امیرالمؤمنین علیه السّلام فرمودند:
مَن کانَت هِمَّتُهُ ما یَدخُلُ بَطنَه کانَت قِیمَتُهُ ما یَخرُجُ مِنه[2]
هر کس همّتش آنچه داخل شکمش می رود باشد، ارزش و قیمتش آنچیزی است که از شکمش خارج می شود.
در احادیث انسانهایی که همّتشان ارضای شهوات و امیال دنیوی است بسیار دور از خدا[3] و دور از خیر و خوبی[4] توصیف شده اند.
غلام همّت رندان بی سر و پای ام که هر دو کَون نیرزد به پیششان یک کاه
حقیقتاً اگر کسی قدر خود و عمر گرانمایه اش را بداند و باور کند زندگی دنیا به زودی سپری خواهد شد و زندگی همیشگی آخرت فرا خواهد رسید، همّتش چگونه خواهد شد؟
چه فرصتها که گم کردم در این راه ز بخت خوابـــنـاک غـــافـل خــویش!
مــــــرا در اول ره مـــــنزل افـــــتاد گم آمد کشتی ام در ساحل خویش
* * *
این یک دو دم –که دولت دیدار ممکن است- دریاب کامِ دل که نـه پـیـداست کــار عــمر
ممکن است بگویی غفلت از دنیا و هم? همّت را معطوف آخرت کردن موجب عقب ماندگی در رشد و پیشرفت دنیایی می شود و در نتیجه سربار دیگران خواهیم شد!
امّا تجربه نشان داده افرادی که همّتشان آخرت است در زندگی دنیا هم سخت کوشترند و هم مقاومتر. شاید به این خاطر که اینها واقعاً باور کرده اند که دنیا فرصت اندکی است که باید غنیمت شمرد تا برای آخرت توشه جمع کرد و چه توشه ای بهتر از خوبی کردن به مردم و مفید بودن برای جامع? بشری![5] این افراد نه تنها سربار جامعه نمی شوند بلکه از لذّت و تفریح خود می زنند تا دیگران آسوده و راحت باشند[6] و هر چه بیشتر برای اصلاح نواقص تلاش می کنند[7]. ضمن اینکه آخرت خواهان امتیاز دیگری هم نسبت به دنیاطلبان دارند و آن مأیوس نشدن از حوادث ناگوار زندگی است[8]. چرا که این افراد هم? دنیا و هر چه در آن است را تمام شدنی و از بین رفتنی می دانند پس تا وقتی آسیبی به داشته های آخرتیشان نرسیده است دلیلی برای غمگین شدن نمی بینند[9]. درست مثل کسی که در راه سفر اگر مجبور شود در کلبه ای هم بخوابد ناراحت نمی شود چرا که می داند این یک شب خیلی زود سپری می شود و به زودی در وطنش و در خان? راحت و امن و مجلّل خود ساکن خواهد شد.
سود و زیان و مایه چو خواهد شدن ز دست از بهر این معامله، غـمگین مـباش و شـاد
* * *
غم دل چند توان خورد که ایّام نماند؟ گو نَه دل باش و نه ایّام چه خواهد بودن؟
امّا مژده ای دیگر برای آسمانی همّتان!
رازی از رازهای آسمان که جز انسانی آسمانی نمی تواند از آن خبر دهد!
ای کسانی که همّتتان را از زمین برگرفته اید و به آسمان چشم دوخته اید، شما در زمین هم آسمانی خواهید زیست!
امیر آسمانها و زمین، امیرالمؤمنین علیه السّلام مژده دادند:
مَنْ کَانَتْ هِمَّتُهُ آخِرَتَهُ کَفَاهُ اللَّهُ هَمَّهُ مِنَ الدُّنْیَا [10]
هر کس همّتش آخرتش باشد، خداوند اندوه و گرفتاری دنیایش را برطرف خواهد کرد.
-----------------------------------------------------------
پی نوشت ها:
[1] الشّرف بالهمم العالیة لا بالرّمم البالیة. )غرر الحکم و درر الکلم صفحه 686 ج 2(
[2] غررالحکم ص : 143 ش: 2577
[3] أَبْعَدُ مَا کَانَ الْعَبْدُ مِنَ اللَّهِ إِذَا کَانَ هَمُّهُ بَطْنَهُ وَ فَرْجَه (بحارالأنوار ج : 10 ص : 108)
[4] ما أبعَدَ الخَیر مِمَّن هِمَّتُهُ بَطنُهُ و فَرجُهُ (غررالحکم ص : 143 ش: 2580)
[5] َ خَیْرُ النَّاسِ أَنْفَعُهُمْ لِلنَّاس (مستدرک الوسائل ج : 12 ص : 391)
[6] َ مَنْ لَمْ یَهْتَمَّ بِأُمُورِ الْمُسْلِمِینَ فَلَیْسَ بِمُسْلِم (الکافی ج : 2 ص : 164)
[7] هِمَّةُ الْعَقْلِ تَرْکُ الذُّنُوبِ وَ إِصْلَاحُ الْعُیُوبِ (بحارالأنوار ج : 1 ص : 161)
[8] لِکَیْلا تَأْسَوْا عَلى ما فاتَکُم (حدید: آی? 23)
[9] َ مَنْ زَهِدَ فِی الدُّنْیَا هَانَتْ عَلَیْهِ الْمَصَائِب (الکافی ج : 2 ص : 132)
[10] الکافی ج : 8 ص :307
منببع: سایت تخصصی امیرالمومنین حضرت علی
1)حاج احمد متوسلیان در مریوان و پاوه، هر عملیاتی که انجام داد با خون دل بود، او بنی صدر را تهدید کرد که تو در خواب هم مریوان را نمیبینی.» بنی صدر هم گفت: تو در حدی نیستی که با من صحبت کنی و کار به جایی رسید که بنی صدر گفت با هلی کوپتر وارد مریوان میشود. حاج احمد گفته بود و به نیروها آماده باش داده بود که هلی کوپتر بنی صدر را بزنید و حتی به او فرصت پیاده شدن ندهید.
حاج احمد، شناخت کاملی نسبت به بنیصدر داشت که منافق ملعونی است، بنی صدر جرأت آمدن به مریوان را پیدا نکرد اما حاج احمد را تحریم نیرویی و تسهیلاتی کرد و حاج احمد با کمترین و ضعیفترین امکانات در پاوه و مریوان عملیات میکرد تا جایی که ضد انقلاب گفته بود: «ما از دست بچههای حاج احمد عاصی شدهایم.»
2)در فضایی که بنی صدر برای اختلاف بین نیروهای سپاه و ارتش در غرب تلاش می کرد سختی ها و تلخ کامی ها به وجود می آمد که تنها سنگ صبور حاج احمد و دیگر سرداران سپاه غرب، فرمانده سپاه منطقة 7 کرمانشاه،حاج محمد بروجردی بود. مکاتبات حاج احمد ، به عنوان زبدهترین فرمانده جبهه های کردستان با فرمانده مافوق خود، سردار کبیر «محمد بروجردی» در این مقطع، سرشار از جملاتی آتشین در اعتراض به خیانتها و کارشکنیهای متعمدانه بنیصدر بود که این نامه ها نیز که بنا بر مصلحت اندیشی دلسوزانه سردار بروجردی، تندیهای آنها گرفته شده بود، باز چنان آتشناک بود که ماشین جعل و تهمت و شایعهسازی جبهه متحد ضدانقلاب به کار افتاد. طرفداران بنیصدر برای مشوش ساختن سیمای احمد متوسلیان دست به کار شدند. از جمله شایعاتی که لیبرالها علیه او سر زبانها انداختند، این بود که فرمانده سپاه مریوان، منافق است! البته وقتی این شایعه به گوش احمد رسید، با حلم و صبر عجیبی با این قضیه برخورد کرد. با آنکه از درون می سوخت، هیچ به روی خودش نیاورد و فقط می خندید!
کار به حدی بالا گرفت که یک روز خبر رسید از دفتر حضرت امام (ره) او را خواستهاند. حاج احمد سخت نگران وضعیت حساس جبهه مریوان در آن روزهای دشوار جنگهای کردستان بود. در هر صورت بلند شد آمد تهران، رفت و خودش را به دفتر حضرت امام (ره) معرفی کرد... می گفت: رفتم ببینم چه کارم دارند. دیدم قرار شده برویم دستبوسی حضرت امام. توی دفتر به من گفتند:شما احمد متوسلیان هستید؟ گفتم: بله. گفتند: الان که خدمت حضرت امام می روی، مثل حالا که توی چشمهای ما نگاه می کنی، آنجا به چشمهای امام نگاه نکن! فقط جواب سؤالات آقا را بده، هیچ مسألهای هم نیست. نگران نباش. بعد ما را بردند خدمت امام. دیگر نفهمیدم م چه شد... بغض گلویم را گرفته بود. خدایا! مگر می شد باور کرد؟! مرا به خدمت امام آوردهاند!... بعد دیدم امام فرمود:احمد! شما را می گویند منافق هستی؟! گفتم: بله، همین حرفها رامی زنند !... دیگر نتوانستم چیزی بگویم. بعد، امام فرمود: برگرد، همان جا که بودی، محکم بایست!... وقتی احمد به اینجای حکایت رسید، با ذوق و شوق گفت: حالا دیگر غمی ندارم، تأیید از حضرت امام گرفتم!»
3)بعد از عملیات بیتالمقدس و فتح خرمشهر زمانی که خدمت حضرت امام شرفیاب شدیم حاج احمد از ناحیه پا مجروح شده بود و عصا در دست داشت. وقتی که خدمت امام رسیدیم ایشان با امام ملاقات خصوصی هم داشت برای عرض گزارش. زمانی که از خدمت امام برمیگشت دیدم که برادر احمد عصا در دست ندارد و خیلی سریع و خیلی خوب دارد حرکت میکند و اصلاَ احساس ناراحتی نمیکند. من از ایشان پرسیدم که عصا را چه کردی. گفت زمانی که خدمت امام بودم امام پرسیدند که پایت چه شده است گفتم که مجروح و زخمی هستم. حضرت امام دستی بر زخم پایم کشیدند و فرمودند ان شاءالله این زخم خوب میشود. من از آن لحظه دیگر احساس درد ندارم و نیاز به عصا هم ندارم.