هویت حجاب
----------------
تردیدی نیست که حجاب واژة عربی است و در لغت هم به معنای پرده آمده و هم به معنای پوشش، و در هر دو معنا، جلوگیری از مشاهده نهفته است.
لغت شناسان چه درگذشته مانند اسماعیل ابن حماد الجوهری (متوفای 393 ق) در کتاب «الصحاح» (1/ 107) وچه درعصرجدید مانند صاحب «المنجد فی اللغه» (1/118) به صورت همسان حجاب به معنای پوشش را مورد تأکید قرار می دهند، فقیهان نیز واژة حجاب را در مورد پوشش زنان بکار برده اند. البته پیشینه این نوع کاربرد نیز درکتاب های لغت زمینه مطالعه دارد.
زمخشری (متوفای 538 ه) در مقام شمارش موارد استعمال واژة حجاب می گوید:
« ضرب الحجاب علی النساء » (زمخشری، اساس البلاغه،/73)
«واجب گردید حجاب بر زنان.»
صاحب کتاب « منتهی الارب فی لغه العرب » نیز می گوید:
« احتجب المرأه بیوم » «یک روز است که این زن گام در حجاب نهاده است»
این تعبیر زمانی به کار می رود که دختر نه سالش تمام شده باشد و اولین روز ورود او به سن بلوغ ولزوم رعایت حجاب باشد.» (صفی پور،1/ 222)
قرآن دو عامل را مکمل هم در تحقق عفاف می داند، حریم چشم نگاه داشتن و حریم پوشش اندام، رعایت کردن.
«وَقُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَیَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُیُوبِهِنَّ...» (نور /31)
« وبه زنان با ایمان بگو چشمهای خود را (ازنگاه هوس آلود ) فروگیرند، و دامان خویش را حفظ کنند و زینت خود را – جز آن مقدار که نمایان است – آشکار ننمایند، و(اطراف) روسری های خودرا برسینه خود افکنند...»
«یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لأزْوَاجِکَ وَبَنَاتِکَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلابِیبِهِنَّ ذَلِکَ أَدْنَى أَنْ یُعْرَفْنَ فَلا یُؤْذَیْنَ»(احزاب /59)
«ای پیامبر! به همسرانت و دخترانت و زنان مسلمان بگو که جلابیب خود را بر خود نزدیک کنند، این نزدیکتر است به این که شناخته شوند، پس مورد آزار قرار نگیرند.»
تعیین کمیت و کیفیت حجاب، بر اساس آیات فوق، واکاوی واژه های کلیدی «خُمُر» «جَلابیب» و«زینت» که نقش اصلی در بیان ماهیت حجاب اسلامی دارند بستگی دارد.
«خُمُر»، چنان که از شأن نزول آیه پیداست (حر عاملی ،14/ 138) نام دیگرش مقنعه است که در صدراسلام از پوشیدنی های رایج مدینه به حساب می آمد. بدین صورت که زنان، از آن، به عنوان روسری، استفاده می نمودند ولی دو طرف آن را از پشت گوش رد نموده، پشت گردن می انداختند، به گونه ای که سینه، زیر گلو و دور گردن، برهنه می ماند، آیه طبق فهم ابن عباس (طبرسی، مجمع البیان،4/ 138) دستورداد که ظرفیت این پوشش مورد استفاده قرار گیرد و باید به وسیله آن زنان موی سر، سینه، دور گردن و زیر گلوی شان را نیز بپوشانند.
«زینت» که نقطه مقابل زشتی است طبق نظر راغب اصفهانی، در قرآن دارای سه مصداق می باشد که عبارت است از:
زینت نفسانی مثل علم و اعتقادات خوب، زینت بدنی مانند نیرومندی و قد بلندی و زینت خارجی چونان مال و مقام (راغب اصفهانی،/388)
در رابطه با حجاب زنان، دو نوع زینت، مورد توجه مفسران و فقها قرار گرفته است؛ یعنی هم زیور آلات که زینت خارجی است باید پوشیده باشد و هم اندام و اعضای آنان که از زیبایی خاص به ویژه از منظر مردان برخوردار است.
روایت امام باقر(ع) نیز زینت بودن اندام زن را تأیید می کند. امام پس از معرفی جامه، سرمه، انگشتر، حنای دستها و النگو، به عنوان زینتهای آشکار، می فرماید:
« الزینة ثلاث زینه للناس و زینة للمحرم و زینة للزوج، فاما زینة الناس، ذکرناها و اما زینة المحرم، فموضع القلادة فما فوقها و الدملج و مادونه و الخلخال و ما اسفل منه و اما زینة الزوج، فالجسد کله » (قمی،2/101 )
«زینت به سه بخش تفسیم می شود: 1- زینتی که لازم نیست از چشم مردم نهان شود. 2- زینتی که باید ازچشم عموم نهان شود ولی از محارم لازم نیست پوشانده شود. 3- زینتی که باید از همه پنهان نگاهداشته شود، جز همسر. قسم اول را بازگوکردم – صورت و دستها از مچ به پایین- قسم دوم که مشاهده آنها برای محارم روا می باشد، عبارتند از گردنبند به بالا وجای بازوبند به پایین و خلخال به پایین و سوم که اختصاص به شوهر دارد تمام بدن زن است.»
قسمت عمده اندام و زیور آلات زنان، بر اساس آیه : « وَیَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ» (نور/ 31) با پیراهنی که بدن نما نباشد – چونان که در روایت عایشه بود – و شلوار، پوشانده می شود.
در روایتی از امام علی (ع) آمده است:
«کنت قاعدا فی البقیع مع رسول الله فی یوم دجن و مطر اذ مرت امرأة علی حمار، فوقع ید الحمار، فی وهد? فسقطت المرأه فاعرض النبی بوجهه فقالوا یا رسول الله انها متسروله قال اللهم اغفر للمسرولات ثلاثا، ایها الناس اتخذو السراویلات فانها من استر ثیابکم و حصنوا بها نسائکم اذا خرجن » (النوری 3/244)
«در روز ابری و بارانی، با پیامبر(ص)، در بقیع نشسته بودیم که زنی رد شد، در حالی که بر چهار پایی سوار بود، پای مرکب داخل چاله رفت و زن بر زمین افتاد، پس پیامبر(ص) صورتش را برگرداند تا نگاهش به اندام زن نیفتد. گفتند: ای رسول خدا، آن زن شلوار به تن دارد. پیامبر(ص) سه بار فرمود: پروردگارا زنانی را که شلوار می پوشند مغفرت نما. مردم ! شلوار را برگزینید که در میان لباسهای شما بهترین پوشش است و به وسیله آن زنانتان را موقع بیرون رفتن از خانه، در حفاظ و امنیت قرار دهید.»
و اما «جلباب»، رو پوشی است که بالای لباسهای معمول و خانگی، مورد استفاده قرار می گیرد. به ویژه زمانی که برای کاری بیرون از منزل می روند. به عبارت دیگر، زنان بر اساس علاقه ای که به آرایش و نمایش دارند، زیباترین و تنگ ترین لباس را برای پوشش بر می گزینند. قرآن می گوید داشتن چنین لباسی در خانه اشکال ندارد ولی وقتی بیرون می روید، باید روپوشی نسبتاً بزرگی داشته باشید که آن را بر روی لباسها، بر خود بپیچید، تا لباس تن پوشتان دلهای بیمار را به طمع نیندازد. این مطلب از اظهارات بسیاری از اهل لغت و تفسیر قابل استفاده است که می گویند:
«جلباب، از روسری بزرگتر و از عبا کوچک تر است.» (الزمخشری، الکشاف،5/97) « و به تعبیر دیگر از ملافه کوچکتر و کوتاه تر است» (احمد مطلوب،/46 ) « و از روی مقنعه و پیراهن» (المراغی،24-22/36)، «سر، پشت، سینه زنان را می پوشاند.» (احمد مطلوب، / 46)
ام سلمه می گوید:
« وقتی آیه 59 احزاب نازل شد، زنان انصار [حجاب را رعایت کردند،] دراثر پوشیدن جامه های سیاه، موقع خروج از منزل، به گونه ای می نمودند که گویا کلاغ روی سر آنها نشسته بود.»( سیوطی، 6/ 659)
انتخاب پارچه سیاه، به عنوان روپوش لباس، از سوی زنان انصار، با دیدگاهی که هم اکنون درباره رنگ سیاه مطرح شده است کمال همخوانی را دارد. بر اساس این دیدگاه رنگ سیاه صامت و مرده و به معنای نه (نقطه مقابل بلی) نشانگر ترک علاقه یا انصراف نهایی است و توجه بیننده را منصرف می کند. به همین دلیل استفاده از آن برای زنان در برابر جنس مخالف، سودمند تشخیص داده شده است. ( اردوبادی، آیین بهزستی اسلام، 3/ 31
نظر |
حجاب، قانونی قرآنی یا دولتی؟(قسمت دوم)
عفاف، دارای ریشه در ذات انسان
--------------------------------------
قرآن موضوع حیا و عفاف را مخصوص زنان نمی داند بلکه معتقد است که ذات و سرشت انسان، اقتضای حیا و عفاف را دارد. و این محیط اجتماعی و القائات دینی- فرهنگی و یا سود جویانه نیست که شرم از برهنگی و خطا را باعث شده است. – هر چند این عوامل در شکوفایی یا فرو کاسته شدن آن تأثیر دارند-
قرآن برای این که مفهوم فوق را بیان کند، برای انسان، مرحله ای را ترسیم کرده است که در آن مرحله انسان هنوز به فرهنگ، دین روابط تولید و توزیع، مناسبات اجتماعی و رقابت و حس مالکیت و ... دست نیافته است تا از آن ها تأثیر پذیر باشد.
قرآن از زمان و مکانی یاد کرده است که انسان نخستین، در قالب یک مرد به نام آدم و یک زن حیات خود را بی هیچ دغدغه فرا انسانی آغاز کرده بودند.
در این فضای کاملاً طبیعی، آدم و همسرش به هر حال راهی را انتخاب می کنند که نتیجه آن فرو افتادن حجاب و آشکار شدن چیز هایی بود که آن را بر اساس ذات و سرشت انسانی خود، زشت می دانستند، و چون زشتی را احساس کردند، در صدد پوشاندن آن بر آمدند.
« فَلَمَّا ذَاقَا الشَّجَرَةَ بَدَتْ لَهُمَا سَوْآتُهُمَا وَطَفِقَا یَخْصِفَانِ عَلَیْهِمَا مِنْ وَرَقِ الْجَنَّةِ» ( اعراف / 22)
«چون آدم و همسرش از آن درخت بچشیدند، شرمگاه شان پدیدار گشت و آنها شروع کردند به چسباندن برگهای بهشت بر تن خود.»
بر اساس روایتی امام صادق (ع) می فرماید:
«وقتی آدم و حوا از آن درخت خوردند، زیور و پوشش آنها از بدنشان جدا شد و برهنه ماندند.» (الحویزی، 2/ 12)
با اتکاء به ذاتی بودن حیا و عفاف، قرآن زنان و مردان را دعوت به عفت ورزی می کند با این تفاوت که عفت ورزی مردان با کنترل بر شهوت و پرهیز از چشم چرانی حاصل می آید و حیای زن، با حریم گیریهایی که یکی از نمودهای آن پوشش تن می باشد. قرآن خطاب به مردانی که به دلیل فقر، نمی توانندازدواج کنند، می گوید:
« سُورَةٌ أَنْزَلْنَاهَا وَفَرَضْنَاهَا وَأَنْزَلْنَا فِیهَا آیَاتٍ بَیِّنَاتٍ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ» (نور /33)
« کسانی که توان ازدواج ندارند، باید راه عفت پیش گیرند تا خداوند با بخشش خود آنها را بی نیاز گرداند.»
رفتار حضرت موسی (ع) می تواند مصداق بارز این نوع عفت ورزی باشد که پس از اجابت دعوت شعیب موقع رفتن به خانه ایشان، برای این که چشمش به قد و قامت زن نامحرم نیفتد، به دختر شعیب پیشنهاد کرد که پشت سر او حرکت کند و راه خانه را به او بنمایاند. این برخورد موسی را، دختر شعیب نوعی امانتداری شمرد (همان،4/ 122) و خداوند نیز تلقی او را مورد تأیید قرار داد:
« قَالَتْ إِحْدَاهُمَا یَا أَبَتِ اسْتَأْجِرْهُ إِنَّ خَیْرَ مَنِ اسْتَأْجَرْتَ الْقَوِیُّ الأمِینُ» (قصص/26)
«یکی از آن دو گفت: پدر ! او را، مزدوری بگیر، زیرا بهترین کسی به مزدوری می گیرد آن است که نیرومند و امین می باشد»
قرآن در دو آیة مختلف، با بیانی خاص حیای زن و نیز عفاف وی را ستوده است.
1- در داستان موسی، آنگاه که دختر شعیب بازگشت، تا موسی را نزد پدر فرا خواند، قرآن می گوید:
«فَجَاءَتْهُ إِحْدَاهُمَا تَمْشِی عَلَى اسْتِحْیَاء» ( قصص/25)
« پس یکی از آن دو دختر که با شرم و حیا راه می رفت نزد موسی (ع) آمد.»
2- قرآن به زنان سالخورده اجازه می دهد که حجاب رویین و روپوش شان را که زنان روی لباسهای معمولی می پوشند، کنار نهند.
ولی سپس می گوید اگر به قصد عفت ورزی، خود را با آن بپوشانند، بهتراست:
«وَالْقَوَاعِدُ مِنَ النِّسَاءِ اللاتِی لا یَرْجُونَ نِکَاحًا فَلَیْسَ عَلَیْهِنَّ جُنَاحٌ أَنْ یَضَعْنَ ثِیَابَهُنَّ غَیْرَ مُتَبَرِّجَاتٍ بِزِینَةٍ وَأَنْ یَسْتَعْفِفْنَ خَیْرٌ لَهُنَّ وَاللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ» (نور /60)
« بر زنان بازنشسته که امیدی به زناشویی ندارند، باکی نیست که روپوش خود را فرو نهند، بی آنکه زیور و آرایش خود را به نمایش گذارند و اگر عفت ورزی کنند (و آن را بپوشند) برایشان بهتر است و خداوند شنوا و داناست» .
حجاب، قانونی قرآنی یا دولتی؟(قسمت سوم)
حریم گیریهای بایسته
--------------------------
بر اساس اظهارات و مطالعات علمی و تجربی، زنان در قدم نخست دنبال علاقة قلبی مرد هستند و انتظاردارند که مردان دنبال پیوند وجودی با آنان باشند و نه برقراری رابطه جنسی! همانگونه که تهاجم جنسی و شهوانی مرد برای زن، ناخوشایند و مایه نفرت است، نگاه جنسی و شهوانی او نیز برایش ننگ آور می نماید.
در این رابطه اظهارات خانم سیمون دو بوار (دانشمند و حقوقدان فرانسوی) که از یک جامعة سکولار گزارش می دهد خواندنی است وی می گوید:
« دختران جوان دوست دارند، مردان، خود آنها را بخواهند نه بر قراری رابطه جنسی با آنان را، از این رو نگاه های مردان در عین این که آنها را می ستاید آزار هم می دهد، هوس مرد، به همان اندازه که تحسین است توهین هم هست. دختران طبیعتاً اگر احساس کنند مردان به بدن آن ها نظر جنسی دارند، سعی می کنند خود را بپوشانند، شرم و حیا از همین جا معلوم می شود.» (سیمون دو بووار،/ 56)
تخیلات جنسی ناشی از نگاه مردان به اندام زنان هم مایه شرم برای زنان است و هم عامل ترس، زیرا خطر تجاوز و تعرّض را در ذهن شان ایجاد می کند، به همین دلیل زن با تمام اعضا و جوارحش «عورت» شمرده شده است که در معنای آن ترس و حیا هر دو نهفته می باشد.
دیدگاه دیگر این است که:
« وجود دو خصوصیت در زنان به آنها فرصت می دهد که توهم جنسی مردان مایه نگرانی شان باشد، نخست این که غریزة جنسی در حال غلیان ندارند که در نخستین بر خورد با مردان به یاد اشباع آن باشند. دوم این که به صورت طبیعی و با الهام از فطرت خدادادی، پاکدامنی و عفت برای آنها، از اهمیت بیشتری برخوردار است، به همین دلیل احساس خطر تجاوز جنسی بر لباس پوشیدن آنان اثر می گذارد.» (پاملاآبوت،/234)
در روایت نبوی (ص) آمده است:
« الحیاء عشره اجزاء فتسعه فی النساء و واحد فی الرجال » ( الهندی،3/ 121)
«حیا ده جزء دارد، نه تای آن در زنان است و یکی ازآن در مردان.»
به هر حال اگر بپذیریم که نگاه صرفاً جنسی مردان به زنان آمیزه ای از نفرت و ترس را در روح زن به وجود می آورد و همین حالت روحی به او انگیزة حریم گیری و میل به عفت ورزی می دهد، تدابیری لازم می نماید که به دغدغه های روحی و ارزشی زنان پاسخ مثبت دهد.
قرآن در این زمینه پیشنهادها و راهکارهایی را ارائه می دهد که در این مقاله تحت عنوان «گونه های حریم گیری» مورد بحث قرار می گیرد و رعایت آنها منجر به تأمین عفت در حیات اجتماعی می گردد.
حریم گیری ها به دو بخش مشترک و مختص، تقسیم می شود، برخی مشترک میان زن و مرد است و بعضی ویژة هر یک.
زن و مرد هر دو وظیفه دارند که از چشم چرانی بپرهیزند و برای اندام جنسی خود، پوششی برگزینند که مانع رؤیت شود:
« قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَیَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذَلِکَ أَزْکَى لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِمَا یَصْنَعُونَ (30) وَقُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَیَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ... » (نور / 30-31)
« به مؤمنان بگو چشمهای خود را فرو گیرند و شرمگاه خود را بپوشانند، این برای آنها پاکیزه تر است. خداوند از آنچه انجام می دهید آگاه است و به زنان با ایمان بگو چشمهای خود را فرو گیرند و شرمگاه خود را بپوشانند.»
حفظ و پوشش اندام جنسی، همانگونه که با برهنگی تضاد دارد، با لباسی که دراثر تنگی یا نازکی پوشش کامل به حساب نیاید نیز ناسازگار می باشد.
عایشه می گوید خواهرش اسماء بر پیامبر وارد شد در حالی که جامة نازک بر تن داشت، پیامبر(ص) از او رو گرداند فرمود:
« یا اسماء ان المرأه اذا بلغت المحیض لم تصلح ان یری منها إلا هذا و هذا » اشار الی وجهه و کفیه » ( ابی داوود، 4/ 131)
« ای اسماء! هر گاه زن به رشد جسمی (و به سن تکلیف رسید)، شایسته نیست از اندام او جز صورت و کف دستانش دیده شود.»
در بخش وظایف ویژه، به مردان فرمان داده شده است که سرزده و بدون اجازه به خانه کسی وارد نشوند و بدینوسیله آسایش و آزادی زنان را در خلوتگاه خانه شان بهم نزنند. زنی خدمت پیامبر عرض کرد یا رسول الله، من در خانه ام وضعیتی دارم که نمی پسندم هیچ کسی مرا با آن وضع ببیند، اگر در چنین شرایطی کسی بر من وارد گردید چه کار کنم؟ پس آیه زیر نازل شد (سیوطی، 6/171)
« یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَدْخُلُوا بُیُوتًا غَیْرَ بُیُوتِکُمْ حَتَّى تَسْتَأْنِسُوا وَتُسَلِّمُوا عَلَى أَهْلِهَا ذَلِکُمْ خَیْرٌ لَکُمْ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ» (نور 27)
«ای کسانی که ایمان آورده اید، به خانه هایی غیر از خانه خود، بدون اجازه گرفتن و سلام کردن بر اهل آن، وارد نشوید، این برای شما بهتر است، امید است متوجه سرّ این فرمان بشوید.»
اگر مرد بنا است چیزی بخواهد، حق ندارد بدین بهانه، سر زده وارد خانة دیگران شود، بلکه باید از پشت پرده یا دیوار، صدا بزند و خواسته اش را با اهل خانه درمیان گذارد. (مطهری، مجموعه آثار،19/ 498 )
قرآن در مورد زنان پیامبر(ص) می فرماید:
«وَإِذَا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتَاعًا فَاسْأَلُوهُنَّ مِنْ وَرَاءِ حِجَابٍ ذَلِکُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِکُمْ وَقُلُوبِهِنَّ» (احزاب /53)
« هرگاه از زنان پیامبر کالایی خواهید، ازپشت پرده بخواهید. این برای پاکی دلهای شما و آنان تأثیر گذارتر است.»
حتی غلامان و پسران نا بالغ هم حق ندارند در ساعت های معین که زمان خلوت زن و شوهر است بدون کسب اجازه بر آنان وارد شوند. (مکارم شیرازی،14/ 538)
«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لِیَسْتَأْذِنْکُمُ الَّذِینَ مَلَکَتْ أَیْمَانُکُمْ وَالَّذِینَ لَمْ یَبْلُغُوا الْحُلُمَ مِنْکُمْ ثَلاثَ مَرَّاتٍ مِنْ قَبْلِ صَلاةِ الْفَجْرِ وَحِینَ تَضَعُونَ ثِیَابَکُمْ مِنَ الظَّهِیرَةِ وَمِنْ بَعْدِ صَلاةِ الْعِشَاءِ ثَلاثُ عَوْرَاتٍ» (نور / 58)
«ای کسانی که ایمان آورده اید! باید خدمتکاران و پسران نابالغ تان، در سه وقت اجازه ورود بگیرند: پیش از نماز صبح، در نیمروز موقعی که لباسهای خود را برای استراحت بیرون می آورید و بعد از نماز عشاء، این سه وقت، سه زمان اختصاصی برای شماست.»
حریم گیریهای پیشنهادی قرآن، در مورد زنان، مربوط به رفتار، گفتار و لباس پوشیدن آنان می شود و آمیخته باهشدار و بیدار باش می باشد.
قرآن پذیرفته است که تعامل زن و مرد در حیات اجتماعی، اجتناب ناپذیر است ولی درباره محتوا، شکل و شیوه معاشرت، طرح و توصیة ویژه دارد.
از این رو، با پذیرش مشروعیت اصل گفت وگو از به کار گیری شیوه نازکی و لطافت در صدا و کلمات و جملات دارای معنای باطل و ناروا، باز می دارد.
«یَا نِسَاءَ النَّبِیِّ لَسْتُنَّ کَأَحَدٍ مِنَ النِّسَاءِ إِنِ اتَّقَیْتُنَّ فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذِی فِی قَلْبِهِ مَرَضٌ وَقُلْنَ قَوْلا مَعْرُوفًا» (احزاب / 32)
« پس در گفتار فروتنانه و با کرشمه سخن مگوئید تا بیمار دلان به طمع نیفتند. و لحن پیراسته از باطل بر زبان جاری کنید»
پایکوبی و خود نمایی و جلوه گری زنان و گام برداشتن به گونه ای که صدای زیور هایی که به پا می بسته اند، آشکار شود، مورد نهی صریح قرآن قرار گرفته است.
« وَلا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ مَا یُخْفِینَ مِنْ زِینَتِهِنَّ» (نور / 31)
« پای بر زمین نکوبند به گونه ای که زینت پنهان داشته شان را به اطلاع دیگران برسانند!- و مردان غریبه را به خود جلب نظر نمایند-.»
خودنمایی – حتی اگر توسط زنان سالخورده هم صورت بگیرد – نارواست.
«وَالْقَوَاعِدُ مِنَ النِّسَاءِ اللاتِی لا یَرْجُونَ نِکَاحًا فَلَیْسَ عَلَیْهِنَّ جُنَاحٌ أَنْ یَضَعْنَ ثِیَابَهُنَّ غَیْرَ مُتَبَرِّجَات»(نور/ 60)
«زنان بازنشسته که امید به ازدواج ندارند ، اجازه دارند که جامه های خود را کنار گذارند بدون این که با زیور آلات شان به خودنمایی بپردازند.»
«وَقَرْنَ فِی بُیُوتِکُنَّ وَلا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِیَّةِ الأولَى وَأَقِمْنَ الصَّلاةَ وآتِینَ الزَّکَاةَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا» (احزاب /33)
« به گونه خودنمایی جاهلیت پیشین ، به خودنمایی نپردازید.»
این که منظور از «جاهلیت اولی» چیست و آن ها چه رفتاری داشته اند، نقلهای مختلفی وجود دارد. از جمله:
1- جاهلیت اولی عصر قبل از اسلام است که در آن عصر، زنان غیر از همسر خود، ارتباط دوستی با مردان دیگر نیز داشتند، با این تفاوت که آمیزش جنسی را حق همسر خود می دانستند ولی با دوستانش سایر ارتباطهای جنسی را مانند بوسیدن، در آغوش کشیدن مجاز می شمرده اند. (طبرسی، مجمع البیان، 4/356)- چیزی که امروز در جامعة سکولار و غیر دینی رواج دارد!-
2- تبرّج جاهلیت اول، مربوط به زمان تولد حضرت ابراهیم(ع) می شود که در آن زمان، زنان پیراهن های تزیین شده با مروارید می پوشیدند، در وسط راه، حرکت می کردند و در برابر چشم مردان جلوه می کردند. (طبرسی، جوامع الجامع، 2/321)
3- جاهلیت پیشین عبارت است از فاصلة زمانی هزار ساله بین ادریس و نوح که در آن روز عیدی رسمیت پیدا کرد، همة مردم در آن روز گردهم جمع می شدند و زنان خویشتن می آراستند و این گردهمایی و جلوه گری زمینه در آمیختن زنان و مردان را فراهم می آورد و تمایلات جنسی را مشتعل می ساخت و به رفتار ناشایست می انجامید فذلک قول الله «وَلا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِیَّةِ الأولَى» (رازی، 15/416)
دیدگاه های فوق می تواند گویای این باشد که تبرج همان خود نمایی با انگیزة جنسی است که سطوح گوناگون دارد، رسواترین گونه های آنرا خودنمایی آمیخته با اختلاط و فحشا را تشکیل می دهد که در عصرحاضر نیز بر روابط بسیاری از زنان و مردان جوامع غیر دینی، سایه افکنده است. گویا آیة قرآن (احزاب/33) هم پیشاپیش از این واقعیت تلخ خبر داده است، زیرا رفتار انسانها در طول تاریخ تکرار پذیر است.
امام صادق (ع ) نیز با اشاره به چنین پیش بینی، ذیل آیه یاد شده می فرماید:
« ای سیکون جاهلیة اخری» (قمی ،2/193)
«در آینده نه چندان دور، جاهلیت دیگری، شکل خواهد گرفت.»
آخرین گونه حریم گیری ویژة زن، پوشش و حجاب است که تبیین فلسفه آن هدف اصلی این مقاله می باشد:
حجاب، قانونی قرآنی یا دولتی؟(قسمت اول)
این نوشتار می کوشد تا راز و رمز آموزه های قرآن در باب حجاب را باز جسته و معرفی کند تا از این رهگذر به مبانی عقلانی و فطری حجاب پرداخته و از این رهگذر گامی در جهت آسیب شناسی فرهنگ برهنگی بردارد.
چکیده: در این نوشتار موضوع فلسفه حجاب در پرتو قرآن بررسی می شود.نویسنده حجاب را بازتاب حیاء و عفت می داند و بر این باور است که پدیده حیا و عفت ویژگی ذاتی انسان بوده و در زن قوی تر از مرد می باشد. این ویژگی فطری مبنای پیشنهادی چندگانه قرآن است که در آیات گوناگون مطرح شده است مانند: مردان باید چشم شان را فرو گیرند، عورت شان را بپوشانند و سرزده وارد حریم زندگی خصوصی خانواده ها نگردند. زنان چشم شان را فرو گیرند، شرمگاه شان را بپوشانند، از خودنمایی، پای کوبی و با کرشمه صحبت کردن بپرهیزند و اندام و زیور آلات خود را ننمایانند.
نویسنده عقیده دارد حجاب خواسته مشترک زنان و مردان است و فلسفه آن با مطالعه چهار تقاضای فطری: حیا و آرایش در زنان و غیرت و شهوت در مردان، قابل درک می باشد و برخورد منطقی و درست با این چهار گرایش، ازدواج عاشقانه و پاک و زندگی خانوادگی همراه با آرامش، دوستی و مهربانی فزاینده را امکان پذیر می سازد.
----------------------------------------------------------------------
ضمیر عصر حاضر بی نقاب است *** گشادش در نمود رنگ و آب است
جهانتابی زنور حق بیاموز *** که او با صد تجلی در نقاب است.
(اقبال لاهوری،/544)
تاریخ مکتوب انسانی مدنی، بر این واقعیت گواهی می دهد که همزمان با آغاز زندگی اجتماعی زن، در قالب خانواده، خویشاوندان و جامعه، مفاهیم محرم و نامحرم و گونه ای از حریم گیری و محدودیت، به عنوان معیار بایدها و نباید ها در برقراری روابط جنسی، شکل معاشرت، چگونگی تماس گفتاری و پوشش بدنی، مطرح بوده و جلوه حجب، حیا و عفاف او به حساب می آمده است. یکی از نمادهای حیا و عفاف، نماد پوشش و لباس، بوده است و پایبندی به آن برای زنان یک کمال و حراست از آن برای مردان، افتخار وشرافت به حساب می آمده است. ولی چهار قرن پیش، در اثر رنسانس در غرب ( حداد عادل،/ 28)، فرهنگ شرم ستیزی و عفت گریزی، طراحی گردید. با این تحول، محرم و نامحرم معنای خود را از دست داد، شرم، حیا و عفت همراه با لباس زن فرو ریخت، تمام محدودیتها، در تعامل دو جنس مخالف، از میان برداشته شد (راسل،/ 68) و پوشش اندام مشخص کنندة جنسیت زن، نشانه عقب ماندگی و مخالف حق آزادی او قلمداد گردید.
فرهنگ حیا گریزی، به سرعت غرب را درهم نوردید و شعار جهان گشایی سر داد و هم اکنون نه تنها تمام جوامع غیر اسلامی را زیر سلطه خود دارد که نبرد سنگینی را در جوامع اسلامی نیز رهبری می کند و با استخدام بسیاری از دولتها و جریانهای سیاسی _ مدنی دراین بخش ازجامعه بشری به پیشروی در مسیر حیا ستیزی و عفاف گریزی ادامه می دهد.
پیامد این جنگ نابرابر، قبل از هر چیز به فراموشی سپرده شدن نظام خانوادگی پیشنهادی قرآن و دیگر ادیان آسمانی است که با تکیه بر دو شاخص دوستی و اعتماد متقابل زن و شوهر، تربیت نسلی را نوید می دهد که در ذات خود، ظرفیت ساختن جامعه و تمدن معنویت محور را که نیاز اصلی بشر امروز است، نهفته دارد.
این نوشتار، ضمن تأکید بر واقع بینانه بودن دغدغة فرو پاشی نهاد خانواده و کارکرد های مثبت آن، می کوشد تا راز و رمز آموزه های قرآن در باب حجاب را باز جسته و معرفی کند تا مگر از این رهگذر به مبانی عقلانی و فطری حجاب پرداخته و از این رهگذر گامی در جهت آسیب شناسی فرهنگ برهنگی بردارد.
خاستگاه حجاب
---------------------
حجاب به هر حال محدودیت هایی را به همراه دارد و چه بسا آنان که فرصت تأمل ندارند یا در سایه وسوسه فرهنگ غرب، زندگی می کنند، پیشنهاد حجاب را برای زنان تبعیض آمیز و مصداقی ازاستبداد و خودخواهی مردان تلقی نمایند و تحت فشار تبلیغات رو به گسترش فیمینیستی، آهنگ رویاروی با آن را سر دهند یا در صورت ناگزیری با احساس مظلومیت، سر تسلیم در برابر آن فرود آورند!
وقتی طرح حجاب با چنین ذهنیتی رو به رو باشد، نه تنها مقبولیت پیدا نمی کند که از پیدایش صمیمیت در کانون خانواده نیز جلو گیری می نماید. چه این که در این صورت زنان، حجاب و عفاف را، تحمیلی از سوی مردان تلقی خواهند کرد که سرپوشی بر خود خواهی و منیت و سلطه جویی آنان است!
بنابراین کسانی که جز این می اندیشند و برای حجاب فلسفه و کارکرد دیگری قایلند، باید قبل از هر چیز به ابهام زدایی از چهرة حجاب بپردازند.
در جوامع دینی، بی حجابی و با حجابی را بازتاب بی حیایی و با حیایی قلمداد کرده اند ( میرشاهی،/ 105) و معتقدند که شرم، حیا و حجب درونی زنان به صورت حجاب تن، نمود می یابد و بی پروایی در برهنگی حکایت از بی حیایی دارد.
بی تردید حیا و عفاف دو حالت روحی است که بخشی از رفتار بیرونی انسان را تحت تأثیر قرار می دهد و با استمرار فتار مناسب، به ثبات و استواری بیشتر می انجامد. راغب می گوید:
« حیا عبارت است از خود داری نفس از انجام هر کاری که آن را زشت می داند.» (راغب اصفهانی،/270)
« عفاف یعنی پدید آمدن حالتی در جان آدمی که به وسیله آن از غلبه و تسلط تمایلات سرکش جلوگیری می شود.» ( همان /573)
فمینیست ها و طرفداران برابری زن و مرد، اساساً حالات ویژة روحی زنان را نتیجة تلاش استثمارگرایانه مردان می دانند و فطری و غریزی بودن حیا و عفاف زنان را به عنوان بستر و خاستگاه روانی حجاب، نمی پذیرند.
جان استوارت میل می گوید :
« طبیعت این دو مادام که مناسبات کنونی را با هم دارند، قابل شناخت نیست. اگر مردان در جامعه بدون زن، و زنان در جامعه بدون مرد، به سر برده بودند و یا اگر جامعه ای شکل گرفته بود که در آن زنان زیر سلطه مردان نبودند، آنگاه می توانستیم دربارة تفاوت ذهنی و اخلاقی زن و مرد سخن بگوییم که احتمالاً ازطبیعت آنان سرچشمه می گیرند. آنچه را امروز طبیعت زنان می نامند چیزی یکسره تصنعی است، زیرا محصول سرکوب در برخی جهات و تشویق در جهات دیگر است، (میل،/32)
ولی دیدگاه دیگر، بر طبیعی بودن حیا و عفت زن تأکید دارد و آن را باور مشترک تمام ملتهای جهان می شناسد. منتسکیو بر اساس این دیدگاه به قانونگذار، اجازه می دهد که در صورت تأثیر منفی محیط طبیعی و مشاهده بی بند و باری زنان، با تشریع قانون مناسب، به حراست از طبیعت و قانون طبیعی همت گمارد:
« تمام ملل جهان دراین عقیده مشترک هستند که زنها باید حجب و حیا داشته باشند تا بتوانند خود داری کنند، علتش این است که قوانین طبیعت این طوری حکم کرده و لازم دانسته زنها محجوب باشند و بر شهوات غلبه نمایند .طبیعت مرد را طوری آفریده که تهورش زیادتر می باشد ولی زن را طوری آفریده که خود داری و تحملش زیادتر است. بنابراین هرگز نباید تصور کرد افسار گسیختگی زنها برطبق قوانین طبیعی است بلکه افسار گسیختگی بر خلاف قوانین طبیعت می باشد و برعکس، حجب و حیا و خود داری مطابق قوانین طبیعت است، زیرا طبیعت ما را طوری آفریده که به نقص خود پی ببریم و به همین جهت است دارای حجب و حیا هستیم . زیرا حجب و حیا همانا خجلتی است که شخص از نقص و عدم کمال خود دارد.
حال اگر تأثیر آب و هوای محلی، به قدری زیاد باشد که این قانون طبیعی یعنی حجب و حیا را نقض نماید، قانون گذاران، بایستی به وسیله وضع قوانین مخصوصی، این نقصان را رفع کنند تا قوانین طبیعی به قوت خود باقی بماند» (منتسکیو،/ 442)
روسو نیز اعتقاد داشت که مرد و زن تمایلات جنسی نامحدود دارند. خداوند برای فروکش کردن نیروی شهوت مرد، به او عقل ارزانی داشته و به زن، حجب و حیا بخشیده است. ( آکین،/167)
در این میان، دیدگاه قرآن در عین بر خورداری از ویژگی مخصوص به خود، دیدگاه نخست را نمی پذیرد و طرح و نگاهی دارد که به دیدگاه دوم نزدیک تر است.
در همین لحظه که شما این مقاله را میخوانید قطعا جمعیت قابل توجی از انسانها در سراسر دنیا به مونیتور کامپیوترهای خود خیره شدهاند و اغلب ساعتهای عمر خود را در این وضعیت میگذرانند.
بیشتر این افراد اگر اقدامات پیشگیرانه ضروری را انجام ندهند به تدریج در معرض خطر ابتلا به سندرم بینایی ناشی از کامپیوتر قرار خواهند گرفت اما شما تا چه حد با این سندرم آشنایی دارید؟
به گفته متخصصان چشم پزشکی، دانشگاه آلاباما استفاده طولانی مدت از کامپیوتر و ساعات زیاد خیره شدن به مونیتور آن صدمات جبران ناپذیری به چشم وارد میسازد که سردردها و استرسها و فشارهای وارد شده به سیستم بینایی از آن جملهاند.
متخصصان این مشکلات را سندرم بینایی ناشی از کامپیوتر نامیدهاند و به گفته آنها از هر 10 کاربر دائمی کامپیوتر، هشت نفر به این سندرم مبتلا میشوند. اگر روزانه بیش از دو ساعت مداوم به مونیتور نگاه کنید بیشتر با خطر ابتلا به این سندرم مواجه خواهید بود.
مهمترین و شایعترین علائم این سندرم شامل درد گردن و شانه، سردردها و کاهش تمرکز دید است. از دیگر علائم این سندرم میتوان به خستگی، سوزش و خارش چشم، خشک شدن و یا ترشح بیش از حد مایعات چشم، دوبینی، نیاز به استفاده از عینک و حساسیت به نور اشاره کرد. اما آیا راهی وجود دارد که به دلیل ضرورت استفاده از کامپیوتر در زندگی مدرن امروزی هم بتوانیم از این وسیله استفاده کنیم و هم از آسیب زیاد به چشمها و احتمال بروز این سندرم تا حد زیادی بکاهیم؟
سایت تخصصی – بهداشتی "سینوتو منچستر" در مقالهای در این زمینه چند توصیه بهداشتی را ارائه کرده است که به کار بستن آنها در پیشگیری و کاهش خطر ابتلا به این سندرم تا حد قابل توجهی موثر است.
در این مقاله توصیه شده است:
- مونیتور را در وضعیتی قرار دهید که فاصله مناسبی با چشمان شما داشته باشد و اگر دید مناسبی ندارید از عینک استفاده کنید.
- از خیره شدن به صحنه مونیتور حتی المقدور پرهیز کنید.
- دقیقا روبهروی کامپیوتر بنشینید.
- صحنه مونیتور را پشت به دیوار نگذارید بلکه سیستم را طوری جاسازی کنید پشت شما به دیوار باشد و بتوانید فضای اتاق را در پشت مونیتور ببینید.
- حدود 30 تا 50 سانتی متر از مونیتور فاصله داشته باشید.
- خط دید شما باید مسطح یا بالاتر از مونیتور باشد.
- مچ دستتان را هنگام تایپ کردن، خم نکنید و زانوهای خود را هنگام نشستن پشت کامپیوتر در زاویه 90 درجه قرار دهید.
- هر از گاهی با نگاه کردن به یک شی در دور دست به عضلات چشمان خود استراحت بدهید. پزشکان توصیه میکنند در ازای هر یک ساعت کار با کامپیوتر دو تا سه دقیقه این کار را انجام دهید تا از فشار وارده به عضلات چشم کاسته شود.
- نور مونیتور را در حد استاندارد تنظیم کنید.
- صفحه مونیتور را طوری قرار دهید که نور لامپ یا چراغ روی آن نیافتد چون بازتاب آن از مونیتوربه سمت چشم خطرناک است.
- یک راه کار ساده اما بسیار موثر دیگر پلک زدن است. با پلک زدن مکرر از خشکی چشم جلوگیری کنید. افرادی که زیاد پلک نمیزنند دچار خشکی، سوزش و قرمزی چشم میشوند.
همچنین توصیه میشود تمام افرادی که مجبور هستند روزانه بیش از دو ساعت مقابل مونیتور بنشینند از عینکهای محافظ استفاده کنند.